ارزدیجیتال چیست؟

بلاک چین چیست (Blockchain)؟

بلاک چین به معنای زنجیره ای از بلاک ها است اطلاعات میان اعضای شبکه به اشتراک گذاشته می شود تا امکان دستکاری و هک به حداقل برسد.

داده‌های بلاک چین در یک کامپیوتر یا سرور خاص ذخیره نمی‌شوند هر کامپیوتری که به شبکه متصل می‌شود و یک کپی از بلاک چین را دریافت می‌کند، نود (Node) می‌گویند.ه

بیت کوین چیست چگونه استخراج می شود ؟

بیت کوین معروف ترین ارز دیجیتال است در سال 2009 توسط فرد یا گروهی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو بر روی بلاک چین راه اندازی شد.بیت کوین یک برنامه متن باز است یعنی شبکه بیت کوین هیچ مالکی ندارد و همه می توانند استخراج انجام دهند. یک ویژگی دیگر بیت کوین تعداد کوین های آن محدود است.

بین کوین بر کل بازار اثر می گذارد و پیشتار ارز های دیجیتال است به صورتی که با کاهش معاملات یا تغییر قیمت بین کوین این اثر بر بیشتر ارزهای دیجیتال قابل مشاهده است.

استخراج یا ماینینگ ارز دیجیتال با استفاده از رایانه های مجهز انجام می شود در این مسیر عبارتی به نام هَش وجود دارد که بلوک را به بلوک قبلی وصل می کند.

ارزدیجیتال چیست؟ (رمز ارز)

علت لقب الغوث برای امام رضا (ع) از

سید هاشم حدّاد با استفاده بردن از محضر استادانی مانند سید علی قاضی، بدون تحصیل در حوزه علمیه، به مقامات بالایی از توحید و عرفان دست یافت. این عارف بزرگ، شاید در میان عامه مردم نام آشنایی نبوده باشد ولی خاصان، از او یاد می‌کنند و از کراماتش بهره می‌برند. علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، که یکی از علمای برجسته و بزرگان عرفان است، از معارف سید هاشم حدّاد گفته و کتاب «روح مجرّد» را به عنوان یادنامه‌ای از او نوشته است. در قسمتی از این کتاب، داستان سفر او به مشهد مقدس و زیارت امام رضا را می‌خوانیم که در آن سفر، سه سؤال مهم درباره امام رضا (ع) از او شده است. یکی از این سوالات در مورد علت الغوث خواندن امام رضا است. در ادامه بخش‌هایی از این کتاب که به پاسخ ایشان به سوال مطرح شده مربوط است را باهم میخوانیم:

پرسش: علّت اشتهار حضرت به‌ «غَوْث هَذِهِ الْامّةِ وَ غِیاثُها» چیست؟

پاسخ سید هاشم حدّاد:
روایت است از یزید بن سلیط درباره امام رضا علیه السّلام‌ که گفت:« روایت كرد براى من پدرم، و محمّد بن حسن بن أحمد بن ولید، و محمّد بن موسى بن متوكّل، و أحمد بن محمّد بن یحیى عطّار، و محمّد بن علىّ ماجیلَوَیه؛ همگى گفتند:

روایت كرد براى ما محمّد بن یحیى عطّار از محمّد بن أحمد بن یحیى بن عمران أشعرىّ از عبد الله بن محمّد شامىّ از حسن بن موسى خشّاب از علىّ بن أسباط از حسین مولى أبى عبد الله از أبو حَكم از عبد الله بن ابراهیم جعفرىّ از یزید بن سَلیط زَیدىّ كه گفت:

ما با حضرت أبو عبد الله امام جعفر صادق علیه السّلام، درحالى‌كه ما گروهى بودیم، در راه مكّه ملاقات نمودیم. من به آن حضرت عرض كردم: پدرم و مادرم قربانت گردد! شما امامانى هستید كه مطهَّر و پاكیزه شده‌اید؛ و أحدى از خلائق را مفرّى از مرگ نیست؛ بنابراین شما براى من مطلبى را درباره خلافت و امامت بعدى بیان كنید تا من آن را به آنان كه پشت سر دارم برسانم.

حضرت فرمود: آرى؛ اینان پسران من مى‌باشند، و این است سید و سالار آنها ـ و اشاره كرد به پسرش: موسى علیه السّلام ـ و در اوست حلم و شكیبائى، و علم حُكم‌، و فهم و سخاوت و معرفت به آنچه كه مردم بدان نیازمند مى‌باشند در آنچه از امر دینشان كه در آن اختلاف مى‌نمایند. و در اوست حُسن خلق و حُسن رعایت و حفاظت حقّ جار و همسایه و همنشین. و اوست‌ درى از درهاى خداوند عزّ و جلّ. و در اوست چیز دیگرى كه از همه اینها پسندیده‌تر و محبوب‌تر است.

پدر من به حضرت گفت: آن چیز كدام است فدایت شود پدرم و مادرم؟!

فرمود: خداوند عزّ و جلّ بیرون مى‌آورد از او غَوث‌ این امّت را و غیاثش را، و علمش را و نورش را و فهمش را و حكمش‌ را. بهترین مولودى است كه به دنیا قدم میگذارد، و بهترین جوانى است كه لباس زیبنده رشد و درایت را در بر كرده است. خداوند بواسطه او خونها را حفظ مى‌نماید، و در میان افرادِ با هم دشمن، صلح و صفا برقرار مى‌سازد؛ و بواسطه او امور را مجتمع میكند، و پراكندگیها و تفرقه‌ها را مبدّل به جمعیت و اتّفاق مى‌نماید؛ و برهنگان را مى‌پوشاند و گرسنگان را سیر میكند، و دهشت زدگان و خائفان را امان مى‌بخشد، و باران رحمت از آسمان فرو مى‌بارد، و بندگان خدا به مشورت گرد مى‌آیند.

او بهترین مردِ مُسنّ، و بهترین جوان آراسته است كه خداوند پیش از زمان بلوغش عشیره و طائفه‌اش را به او بشارت میدهد.

گفتارش راست و درست و قاطع؛ و سكوتش ناشى از فهم و درایت است. براى مردم روشن مى‌سازد آنچه را كه آنان در آن اختلاف دارند.

یزید گفت: پدرم گفت: پدرم و مادرم به فدایت! آیا وى نیز پسرى پس از خود خواهد داشت؟!

فرمود: آرى؛ و پس از آن گفتار را قطع نمود.

یزید میگوید: سپس من حضرت أبا الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام را بعد از این واقعه دیدار كردم و گفتم: پدرم و مادرم فدایت گردد! من میخواهم به من خبر دهى به مانند همان چیزهائى را كه پدرت به من خبر داد!

فرمود: پدرم علیه السّلام در زمانى بود كه شدّت و تقیه مثل این زمان نبود.

یزید گفت: كسى كه از تو چنین جوابى را بپسندد و قانع شود، بر او لعنت خدا باد!

حضرت خندیدند و سپس گفتند: اى أبو عِمارة، من به تو خبر میدهم: از منزلم كه بیرون آمدم، در ظاهر همه پسران خود و از جمله آنان علىّ را وصىّ خود قرار دادم؛ امّا در باطن فقط علىّ را وصىّ نمودم. من رسول خدا را در خواب دیدم كه أمیر المؤمنین علیهما السّلام هم با او بود؛ و با وى انگشترى بود، و شمشیرى، و عصائى، و كتابى، و عِمامه‌اى.

من گفتم: اینها چیست؟ رسول اكرم فرمود: امّا عِمامه عبارت است از قدرت و سلطنت خداوند تعالى؛ و امّا شمشیر عبارت است از عزّت خدا؛ و امّا كتاب عبارت است از نور خدا؛ و امّا عصا عبارت است از قوّت خدا؛ و امّا انگشترى عبارت است از جامع این امور.

سپس رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمود: امر ولایت و امامت به سوى پسرت علىّ خارج مى‌شود) یزید گفت كه حضرت فرمود: اى یزید! این مطالب امانت است در نزد تو، كسى را از آن خبردار مكن مگر مرد عاقلى، یا بنده‌اى را كه خداوند دل وى را در بوته ایمان آزمایش نموده است، یا مرد راست و درستى را؛ و بر نعمتهاى خداوند متعال كفران مورز؛ و اگر از تو خواستند كه به این مطالب شهادت دهى، تو اداى شهادت كن! چرا كه خداوند میفرماید: حقّاً خداوند شما را امر میكند كه امانتها را به سوى صاحبانش برگردانید؛ و نیز خدا میفرماید: كدام كس ستمكارتر است به خدا از آنكه شهادتى را كه نزد اوست كتمان نماید؟

من گفتم: من أبداً افشاى سرّ نمى‌كنم، و كتمان شهادت نمى‌نمایم.

یزید گفت: پس از آن حضرت أبو الحسن موسى علیه السّلام گفت: در این حال رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم او را براى من توصیف كرد و فرمود: علىّ پسر توست كه به نور خدا نظر میكند و با تفهیم خدا مى‌شنود و به حكمت خدا سخن میگوید، درست و راست كار میكند و خطا نمى‌نماید، و در امور میداند و در امرى بواسطه جهالت در نمى‌ماند. او سرشار از حكمت و فصل قضاء و استوارى در حكم، و لبریز از علم و دانش و درایت شده است. امّا چقدر درنگ و توقّف تو در این دنیا با او بعد از این كم است! این توقّف به قدرى كوتاه است كه قابل احصاء نیست. پس چون از سفرت بازگشتى به اصلاح امورت بپرداز و از هر چه میخواهى خود را فارغ ساز؛ زیرا كه تو از این دنیا در آستانه كوچ هستى و همنشین با غیر آن. پسرانت را گرد آور و خداوند را در این وصیت‌ها بر آنان گواه بگیر؛ و خداوند در گواهى و شهادت بس است.

پس فرمود: اى یزید، مرا در این سال میگیرند؛ و علىّ پسرم همنام علىّ ابن أبى طالب علیه السّلام است و همنام علىّ بن الحسین علیهما السّلام، كه به او فهم و علم و نصرت و رداى عظمت أمیر المؤمنین داده شده است؛ و وى حقّ تكلّم و اظهار ندارد مگر آنكه چهار سال از مرگ هارون بگذرد. چون چهار سال سپرى شد، از او هر چه میخواهى بپرس كه إن شاء الله تعالى پاسخت را خواهد داد.»

منبع مکتب وحی

شیوه زیارت حرم حضرت معصومه توسط مرحوم سید هاشم حداد

حرم حضرت معصومه (س) در شهر قم، جزو مکان‌های مهم زیارتی در ایران تلقی میشود که هر روزه شاهد مشرف شدن هزاران زائر از تمام نقاط کشور است. در این مقاله، با توجه به کتاب روح مجرد، اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، مطلبی از سید هاشم حدّاد و چگونگی زیارت مرقد حضرت معصومه توسط ایشان می آوریم تا راهنمایی باشد برای عاشقان و مریدان اهل بیت.

در بخشی از این کتاب آمده است:

حضرت استاد فقید مرحوم حاج سید هاشم موسوى مجموعاً در مدّت درنگشان در طهران چندین بار به زیارت حضرت عبد العظیم سلامُ الله علیه و امامزاده حمزه و شیخ صدوق (ابن بابویه) مشرّف شدند. و موقع حركت از طهران بعد از نماز صبح بود كه بین الطّلوعین و مقدارى از طلوع آفتاب برآمده را در آن بِقاع مقدّسه میگذراندند، و براى تقریباً یك ساعت از روز گذشته به طهران باز مى‌گشتند. در مراجعت از مشهد مقدّس براى زیارت حضرت بى بى فاطمه معصومه بنت إمام موسى بن جعفر سلامُ الله علیها عازم به شهر قم شدند؛ و چون أحبّه و أعزّة از دوستان اصفهانى از جمله آقاى حاج محمّد حسن شركت اصفهانى ایشان را دعوت به اصفهان و زیارت مساجد و قبور بزرگان در تخت فولاد نموده بودند، از قم به صوب اصفهان رهسپار گردیدند.

بنابراین در خدمت ایشان بدواً سه شب در قم، و سپس چهار شب در اصفهان، و پس از آن نیز یك شب در قم بودیم.

زیارت ایشان در قم قبر بى بى حضرت معصومه سلامُ الله علیها را بعد از طلوع سپیده صبح انجام میگرفت؛ یعنى قدرى زودتر از طلوع فجر صادق به حرم مطهّر مشرّف مى‌شدند، و پس از چند ركعت نافله و نماز تحیت و نماز صبح و قدرى تفكّر و تأمّل در گوشه رواق، زیارت را در بین الطّلوعین انجام میدادند؛ و پس از آن به بعضى از قبرستانها مانند علىّ بن جعفر یا قبرستان شیخان و یا قبرستان مرحوم حاج شیخ مى‌آمدند، و بدون آنكه در میان قبور گردش كنند، در گوشه‌اى مى‌ایستادند، و پس از تماشاى عمیق، فاتحه میخواندند و طلب غفران مى‌نمودند؛ و در حدود یك ساعت از آفتاب برآمده به منزل مراجعت میكردند.

سه پرسش مهم در مورد امام رضا از حاج سید هاشم حدّاد

سید هاشم حدّاد از جمله عارفان بزرگی است که بدون گذراندن دروس حوزوی با استفاده بردن از علمایی چون مرحوم سید علی قاضی، به درجات رفیعی در توحید و عرفان رسیده است. عارفی که شاید در بین مردم عوام شهرت چندانی نداشته باشد اما خواص، قطعا ایشان را به یاد آورده و از کرامات ایشان استفاده برده‌اند.

مرحوم علّامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، از علمای مشهور و بزرگان عرفان، از جمله افرادی است که به معرفی ایشان پرداخته و کتابی را نیز تحت عنوان روح مجرّد، به عنوان یادنامه ای از ایشان به رشته تحریر در آورده است. در بخشی از این کتاب، حکایتی از سفر ایشان به مشهد مقدس و زیارت حرم امام رضا آمده که در این سفر، سه پرسش مهم درمورد امام رضا (ع) از ایشان پرسیده شده است. در ادامه بخش هایی از این کتاب که مرتبط با این حکایت است را میخوانیم:

مسأله اولَى: چرا حضرت امام ثامن علیه السّلام در میان ائمّه معصومین صلواتُ الله و سلامه علیهم أجمعین به عنوان امام غریب مشهور و معروف شده‌اند؟!

مسأله ثانیه: چرا در میان ائمّه علیهم السّلام ایشان به عنوان‌ غَوْث الامَّةِ وَ غِیاثُهَا نامیده شده‌اند؟!

مسأله ثالثه: چه رابطه‌اى است میان زیارت آن حضرت و زیارت خانه خدا كه در شهر رجب المرجّب استحباب اكید دارد؟! همان طور كه عمره در ماه رجب فضیلت اكیده دارد و براى فضیلت عمره در این ماه آن را تالى تِلْو حجّ شمرده‌اند، و احرام در رجب را براى كسى كه خوف عدم وصول به كعبه و انجام عمره را در شهر رجب دارد جائز شمرده‌اند و كافى دانسته‌اند، بطورى كه اگر كسى قبل از انقضاء شهر رجب از میقات محرم شود و به سوى بیت الله الحرام برود و عمره را بجاى آورد گرچه در ماه شعبان واقع شود، این عمره او عمره رجبیه محسوب میگردد، با آنكه میدانیم در ماه شعبان واقع شده و فقط احرام آن در شهر رجب تحقّق یافته است؛ و این نیست مگر به جهت فضیلت اكیده و سنّت مؤكّده اتیان عمره رجبیه؛ در زیارت امام رضا علیه السّلام هم با تعبیرات أكیده، شدّت اهتمام و فضیلت آن را در ماه رجب بیان میفرمایند.

پرسش اول: علت شهرت امام رضا (ع) به امام غریب

چند چیز شاید در اتّصاف حضرت به اسم و صفت غریب و غربت تأثیر داشته باشد:

اوّل عنوان ولایت فى حدّ نفْسِها كه از دسترس بشر دور، و به مقام قرب و حرم خاصّ خدا نزدیك، و لازمه این حقیقت عدم انس و آشنائى قاطبه مردم با آثار و خواصّ ولایت و صفات‌ ولىّ الله‌ است. چون در ظهور ولایت نسبت به مردم، هم بسط و گشایش وجود دارد و هم قبض و گرفتگى، هم رحمت و هم غضب، هم جزاى نیك و هم انتقام و نكال و عقوبت. فلهذا مردم درباره آثار ولایت كه سبكى و مِهر و جمال باشد آن را مى‌پسندند و دوست دارند، و درباره آثارى كه در آن قهر و شدّت و جلال باشد آن را مكروه میدارند و از سر كینه و سختى و مبارزه بر مى‌خیزند. أنبیاى عظام كه فعل آنها فعل خداست تا در پرده خلوت و مناجات مستورند و از حالات درونى آنها كسى مطّلع نمى‌باشد، كسى در صدد تعرّض به آنها بر نمى‌آید؛ ولى همین كه از جانب خداوند مأمور به ارشاد و تبلیغ میگردند و میخواهند مردم را از آداب ملّى خود و سنن جاهلى دیرین به آداب عقلانى و رسوم و آداب تكمیلى در صراط مستقیم و منهج قویم سوق دهند، از هر گوشه و كنار دانسته و ندانسته به جنگ آنها قیام مى‌كنند، و از قتل و غارت و نَهْب و اسْر و شكنجه و تعذیب دریغ نمیدارند، و تا خون آنها را نریزند از عطش شهوت و غضب و اوهام و غرائز خودپسندى و خودكامى و خود محورى سیراب نمى‌شوند.

شخص متّصف به ولایت، پیوسته در خود منغمر و در عالم عزّ خود مستغرق و در غیبت است، چه ظاهراً ظاهر باشد و چه نباشد؛ و معلوم است كه: عامّه كه افكارشان از مشتهیات نفسانیه و لذائذ خسیسه طبیعیه تجاوز نمى‌كند، چه اندازه از آن عالم جان و حقیقت جان و لطافت انوار ملكوتیه قدسیه دور بوده؛ و عدم تسانخ عالم كثرت و آثار آن (از پابند بودن به آداب و رسوم اجتماعیه و مرسومات زائده و مصلحت اندیشى‌هاى بى فائده و اعتباریات تو خالى و بدون محتوى) با عالم وحدت و آثار آن (از گسستن زنجیرهاى اسارت هوى و هوس و عبور از مراحل لذائذ طبیعیه و منازل وهمیه خیالیه اعتباریه) به مقام ولایت عنوان عزّت، و بالملازمه از جانب مردم صَلاى غربت داده است. بر این اساس است كه انبیاء و اولیاء پیوسته در این عالم غریب بوده و بطور غربت و عدم همبستگى با جامعه‌هاى جبّار و ستمكار گذرانیده‌اند.

سایر دلایل غربت امام رضا (ع) و شهرت یافتن ایشان به این لقب

اوّل‌: ابتلاى آن حضرت به سیاست شیطانیه مأمون الرّشید؛ چون با نقشه‌اى عجیب آن حضرت را تحت الحفظ از مقرّ و وطن مألوف خود، جوار قبر جدّش رسول اكرم حركت داد، و زیر نظر خود تمام حالات و گزارشات را ملحوظ، و در ولایت مَرو در حقیقت زندانى و تبعید و نفى وطن و حبس نظر نمود؛ و در ظاهر آن حضرت را به خلعت حكم و ولایت مخلّع، و در باطن آن حضرت را از همه شئون جدا و عزل نموده، اجازه فتوى و خواندن نماز جمعه و عید نمیدهد. و با نكات دقیق و أنظار خفیه خود، و با نقشه‌هاى محتالانه و زیركانه هر لحظه زهر جانكاه به كام آن حضرت میریزد، درحالى‌كه مردم مى‌پندارند او كمال فدویت و اخلاص را در بوته صدق و صفا گذارده و تقدیم آن حضرت میكند و آن حضرت را مطلق الجناح و مبسوط الید در جمیع امور و در رَتْق و فَتْق امور لشكرى و كشورى قرار داده است.

دوّم آنكه: به عوض آنكه پس از شهادت پدرش موسى بن جعفر علیهما السّلام در زندان سِنْدى بن شاهِك (رئیس شرطه بغداد) طرفداران و موالیان و سر سپردگان و وكلاى پدرش، یكباره اطراف او را بگیرند و امامت او را گردن نهند و او را تجلیل و تكریم نمایند و تمام شیعیان پدرش را به او دعوت كنند و اموال خطیرى كه به عنوان وكالت از پدر آن حضرت از مردم گرفته‌اند به آن حضرت بسپارند و اركان ولایت و دعائم امامتش را تقویت و تأیید و تسدید كنند، این بى‌انصافها تصدیق نكردند، و حاضر نشدند تسلیم شوند و پولها را بسپارند، و جاه و اعتبارى را كه از بركت پدرش كسب كرده بودند به مبدأش و محورش و قطبش برگردانند.

سوّم: انكار امامت فرزندش محمّد بن علىّ است، بلكه انكار فرزندى او را سلامُ الله علَیهما. و این نه تنها از غریب صورت گرفته، بلكه أقوام نزدیك مانند أعمام و بنى أعمام آن حضرت امامت و وصایت آن نورِ دیده را انكار كردند، مانند مخالفتهائى كه با خود آن حضرت مى‌نمودند، همچون مخالفت برادرش زید النّار.

و یكى دیگر از جهات غربت امام رضا علیه السّلام آنست كه: مطالبى بس نفیس و عالى در باب معرفت و توحید ذات مقدّس تعالى بیان فرموده است كه در «عیون أخبار الرّضا» و سائر كتب مسطور است، و روى این روایات باید بحث‌ها و دقّت‌ها شود و در حوزه‌هاى علمیه، مدارسى براى تحلیل و تجزیه و تفهیم این معانى بوجود آید؛ ولى مع الاسف هیچ بحثى نشده، و حقائق این معانى در بوته خفاء مانده، و مستور از أفهام طلّاب است. و این غربت از همه مراتب غربتِ گذشته شدیدتر است. صلوات الله علیه.

علت شهرت امام رضا (ع) به «غَوْث هَذِهِ الْامّةِ وَ غِیاثُها»

در هیچیك از روایات، صفت‌ «غَوْث» و «غیاث» و «یلُمُّ بِهِ الشَّعَثَ وَ یشْعَبُ بِهِ الصَّدْعَ» و «یؤْمِنُ بِهِ الْخائِفَ» لقب هیچیك از ائمّه علیهم السّلام غیر از حضرت بقیة الله عجّل الله فرجه قرار نگرفته است، و فقط در این روایت حضرت رضا علیه السّلام را بدین صفات متّصف و بدین القاب ملقّب نموده‌اند.

روایت یزید ابن سلیط درمورد امام رضا (ع):

«روایت كرد براى من پدرم، و محمّد بن حسن بن أحمد بن ولید، و محمّد بن موسى بن متوكّل، و أحمد بن محمّد بن یحیى عطّار، و محمّد بن علىّ ماجیلَوَیه؛ همگى گفتند:

روایت كرد براى ما محمّد بن یحیى عطّار از محمّد بن أحمد بن یحیى بن عمران أشعرىّ از عبد الله بن محمّد شامىّ از حسن بن موسى خشّاب از علىّ بن أسباط از حسین مولى أبى عبد الله از أبو حَكم از عبد الله بن ابراهیم جعفرىّ از یزید بن سَلیط زَیدىّ كه گفت:

ما با حضرت أبو عبد الله امام جعفر صادق علیه السّلام، درحالى‌كه ما گروهى بودیم، در راه مكّه ملاقات نمودیم.

من به آن حضرت عرض كردم: پدرم و مادرم قربانت گردد! شما امامانى هستید كه مطهَّر و پاكیزه شده‌اید؛ و أحدى از خلائق را مفرّى از مرگ نیست؛ بنابراین شما براى من مطلبى را درباره خلافت و امامت بعدى بیان كنید تا من آن را به آنان كه پشت سر دارم برسانم.

حضرت فرمود: آرى؛ اینان پسران من مى‌باشند، و این است سید و سالار آنها ـ و اشاره كرد به پسرش: موسى علیه السّلام ـ و در اوست حلم و شكیبائى، و علم حُكم‌، و فهم و سخاوت و معرفت به آنچه كه مردم بدان نیازمند مى‌باشند در آنچه از امر دینشان كه در آن اختلاف مى‌نمایند. و در اوست حُسن خلق و حُسن رعایت و حفاظت حقّ جار و همسایه و همنشین. و اوست درى از درهاى خداوند عزّ و جلّ. و در اوست چیز دیگرى كه از همه اینها پسندیده‌تر و محبوب‌تر است.

پدر من به حضرت گفت: آن چیز كدام است فدایت شود پدرم و مادرم؟!

فرمود: خداوند عزّ و جلّ بیرون مى‌آورد از او غَوث‌ این امّت را و غیاثش را، و علمش را و نورش را و فهمش را و حكمش‌ را.

بهترین مولودى است كه به دنیا قدم میگذارد، و بهترین جوانى است كه لباس زیبنده رشد و درایت را در بر كرده است. خداوند بواسطه او خونها را حفظ مى‌نماید، و در میان افرادِ با هم دشمن، صلح و صفا برقرار مى‌سازد؛ و بواسطه او امور را مجتمع میكند، و پراكندگیها و تفرقه‌ها را مبدّل به جمعیت و اتّفاق مى‌نماید؛ و برهنگان را مى‌پوشاند و گرسنگان را سیر میكند، و دهشت زدگان و خائفان را امان مى‌بخشد، و باران رحمت از آسمان فرو مى‌بارد، و بندگان خدا به مشورت گرد مى‌آیند.

او بهترین مردِ مُسنّ، و بهترین جوان آراسته است كه خداوند پیش از زمان بلوغش عشیره و طائفه‌اش را به او بشارت میدهد.

گفتارش راست و درست و قاطع؛ و سكوتش ناشى از فهم و درایت است. براى مردم روشن مى‌سازد آنچه را كه آنان در آن اختلاف دارند.

یزید گفت: پدرم گفت: پدرم و مادرم به فدایت! آیا وى نیز پسرى پس از خود خواهد داشت؟!

فرمود: آرى؛ و پس از آن گفتار را قطع نمود.

یزید میگوید: سپس من حضرت أبا الحسن موسى بن جعفر علیهما السّلام را بعد از این واقعه دیدار كردم و گفتم: پدرم و مادرم فدایت گردد! من میخواهم به من خبر دهى به مانند همان چیزهائى را كه پدرت به من خبر داد!

فرمود: پدرم علیه السّلام در زمانى بود كه شدّت و تقیه مثل این زمان نبود.

یزید گفت: كسى كه از تو چنین جوابى را بپسندد و قانع شود، بر او لعنت خدا باد!

حضرت خندیدند و سپس گفتند: اى أبو عِمارة، من به تو خبر میدهم: از منزلم كه بیرون آمدم، در ظاهر همه پسران خود و از جمله آنان علىّ را وصىّ خود قرار دادم؛ امّا در باطن فقط علىّ را وصىّ نمودم. من رسول خدا را در خواب دیدم كه أمیر المؤمنین علیهما السّلام هم با او بود؛ و با وى انگشترى بود، و شمشیرى، و عصائى، و كتابى، و عِمامه‌اى.

من گفتم: اینها چیست؟ رسول اكرم فرمود: امّا عِمامه عبارت است از قدرت و سلطنت خداوند تعالى؛ و امّا شمشیر عبارت است از عزّت خدا؛ و امّا كتاب عبارت است از نور خدا؛ و امّا عصا عبارت است از قوّت خدا؛ و امّا انگشترى عبارت است از جامع این امور.

سپس رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم فرمود: امر ولایت و امامت به سوى پسرت علىّ خارج مى‌شود.

یزید گفت كه حضرت فرمود: اى یزید! این مطالب امانت است در نزد تو، كسى را از آن خبردار مكن مگر مرد عاقلى، یا بنده‌اى را كه خداوند دل وى را در بوته ایمان آزمایش نموده است، یا مرد راست و درستى را؛ و بر نعمتهاى خداوند متعال كفران مورز؛ و اگر از تو خواستند كه به این مطالب شهادت دهى، تو اداى شهادت كن! چرا كه خداوند میفرماید: حقّاً خداوند شما را امر میكند كه امانتها را به سوى صاحبانش برگردانید؛ و نیز خدا میفرماید: كدام كس ستمكارتر است به خدا از آنكه شهادتى را كه نزد اوست كتمان نماید؟

من گفتم: من أبداً افشاى سرّ نمى‌كنم، و كتمان شهادت نمى‌نمایم.

یزید گفت: پس از آن حضرت أبو الحسن موسى علیه السّلام گفت: در این حال رسول خدا صلّى الله علیه و آله و سلّم او را براى من توصیف كرد و فرمود: علىّ پسر توست كه به نور خدا نظر میكند و با تفهیم خدا مى‌شنود و به حكمت خدا سخن میگوید، درست و راست كار میكند و خطا نمى‌نماید، و در امور میداند و در امرى بواسطه جهالت در نمى‌ماند. او سرشار از حكمت و فصل قضاء و استوارى در حكم، و لبریز از علم و دانش و درایت شده است. امّا چقدر درنگ و توقّف تو در این دنیا با او بعد از این كم است! این توقّف به قدرى كوتاه است كه قابل احصاء نیست. پس چون از سفرت بازگشتى به اصلاح امورت بپرداز و از هر چه میخواهى خود را فارغ ساز؛ زیرا كه تو از این دنیا در آستانه كوچ هستى و همنشین با غیر آن. پسرانت را گرد آور و خداوند را در این وصیت‌ها بر آنان گواه بگیر؛ و خداوند در گواهى و شهادت بس است.

پس فرمود: اى یزید، مرا در این سال میگیرند؛ و علىّ پسرم همنام علىّ ابن أبى طالب علیه السّلام است و همنام علىّ بن الحسین علیهما السّلام، كه به او فهم و علم و نصرت و رداى عظمت أمیر المؤمنین داده شده است؛ و وى حقّ تكلّم و اظهار ندارد مگر آنكه چهار سال از مرگ هارون بگذرد. چون چهار سال سپرى شد، از او هر چه میخواهى بپرس كه إن شاء الله تعالى پاسخت را خواهد داد.»

این روایت شریفه را با مختصر اختلافى در لفظ و با تتمّه‌اى، مرحوم كُلَینىّ در «اصول كافى» با یك سند دیگر از أبو الحكم ارمنىّ، و أبو الحكم ارمنىّ با دو سند (همان سند «عیون» و سندى دیگر) از یزید بن سَلیط روایت كرده است‌1 و شایان مراجعه است؛ و در «إثبات الهُداة» به سه روایت جدا، از حضرت صادق و از حضرت موسى بن جعفر علیهما السّلام تقطیع نموده و در دو باب اختصار آن را ذكر كرده است.

رابطه میان زیارت امام رضا (ع) و زیارت خانه خدا در ماه رجب در «کافی» جلد 4، فروع، کتاب الحجّ و المزار، از امام محمد تقی (ع) آمده است که: «روایت میكند أبو على اشعرى از حَسن بن على كوفىّ از حسین بن سَیف از محمّد بن أسلم از محمّد بن سلیمان كه گفت: من از حضرت أبو جعفر امام محمّد تقىّ علیه السّلام پرسیدم راجع به مردى كه حِجّة الإسلام خود را انجام داده بود متمتّعاً با عمره، یعنى حجّ تمتّع‌ بجاى آورده بود، و خداوند وى را كمك نموده بود تا اینكه آنها را صحیحاً بجاى آورد؛ و پس از آن به مدینه آمده بود و زیارت رسول اكرم صلّى الله علیه و آله و سلّم را بجاى آورده بود، و سپس با معرفت به حقّ تو و به اینكه تو حجّت خداوند در روى زمین هستى و درِ خدا مى‌باشى كه باید از آن در وارد شد، به سوى تو آمده بود و تو را زیارت نموده و بر تو سلام داده بود. و پس از آن به سوى حضرت أبا عبد الله الحسین صلوات الله علیه آمده و بر آن حضرت سلام داده، و سپس به بغداد رفته و بر حضرت أبو الحسن موسى علیه السّلام سلام داده و زیارت نموده، و پس از آن به سوى شهر خود مراجعت نموده است. اینك كه موسم حجّ فرا رسیده است، او متمكّن از حجّ مى‌باشد، بفرمائید: براى او با این كیفیتى كه ذكر شد كه حِجّة الاسلام خود را انجام داده است، آیا باز حجّ بیت الله الحرام براى او أفضل است، یا اینكه به سوى خراسان برود و بر پدرت علىّ بن موسى علیهما السّلام سلام كند؟!

حضرت فرمود: نه! بلكه به خراسان رود و بر حضرت أبو الحسن علیه السّلام سلام كند البتّه آن افضل است؛ و لیكن باید زیارت و سلامش در ماه رجب باشد. و سزاوار نیست كه زیارت آن حضرت را در امروز بجاى آورید؛ زیرا سلطان وقت این عمل را براى ما و براى شما قبیح و ناپسند مى‌شمرد.»

 

 

 

توسّل ملاصدرا به حرم حضرت معصومه برای حلّ مشکلات حکمت و فلسفه

توسّل به ائمه و معصومین، همواره مورد توجه بزرگان بسیاری در طول تاریخ بوده است که گاهی این توسلات، موجب رفع مشکلی بزرگ و یا خلق حکایتی عبرت آمیز شده است. یکی از این توسلات و حکایت‌ها، ماجرای توسّل ملاصدرا، فیلسوف و حکیم بزرگ قرن دهم، به حضرت معصومه (س) است که در کتاب افق وحی، اثر آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی، به آن اشاره شده است.

در بخشی از کتاب افق وحی میخوانیم:

حکیم نامدار و فخر عالم اسلام و تشیّع، مرحوم صدرالمتألّهین شیرازی ـ قدس الله سرّه العزیز ـ هرگاه در اثناء بحث و تحقیق و تألیف کتاب گران سنگ خود، اسفار أربعة، به مشکلی لا ینحل و عویصه ای بس ناهموار گرفتار می گردید و خود را در حلّ آن معضله ناتوان می دید، روی التجاء و توسّل به آستان مقدّس کریمۀ اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها می آورد و از جایگاه خود (کهک) به عتبه بوسی این آستان عرش بنیان مشرّف می شد، و پس از اداءِ زیارت و ادب خدمت آن بانوی مطهّره، به فیض توجّهات و عنایات ایشان مفتخر می گردید و حلّ آن معضله برای او کشف می شد، و شاد و سرمست از فیوضات ساحت مقدّسه به جایگاه خویش مراجعت می نمود. خود ایشان در جای جای اسفار، به این عنایات ربّانی تصریح دارد و انکشاف حقایق علمیّه و غوامض از مبانی حِکمیّه را همچون مسئلۀ بسیار بسیار متین و متقنِ «وحدت وجود»، از عنایات و الطاف حضرت ربّ ودود می شمارد. و کجا این کشفیّات و حلّ معضلات را به خود نسبت می دهد؟! و مگر می تواند خلاف علم و یقین خود را بنمایاند و در مقام انکار برآید و افاضۀ حق را ناسپاسی کند؟!

در بسیاری از مواقع، نفس ترکیب قضایا با تأیید الهی صورت می‌گیرد؛ البتّه این نه به معنای آن است که در سایر مواقع چنین نیست، بلکه برای انسان کاملاً این نکته مشهود است.

 

 

پیروز میدان خودروهای برقی کیست؟

بر اساس یک گزارش جدید، تسلا می‌تواند حداقل تا سال ۲۰۲۶ به عنوان برترین فروشنده خودروهای الکتریکی در ایالات‌متحده باقی بماند زیرا از شتاب دوباره فروش به علت افزایش تخفیف‌های اخیر سود می‌برد.

رئیس اتحادیه فروشندگان لوازم خانگی گفت که کاهش نرخ ارز روی قیمت لوازم خانگی قاچاق اثر داشته، اما در مورد کالاهای داخلی، با توجه به زمان بر بودن تخصیص و تامین ارز، کاهش نرخ ارز باید چند ماهه باشد تا روی قیمت‌ها اثر بگذارد.

ادامه خواندن “پیروز میدان خودروهای برقی کیست؟”

زمانی که یخ گوشت باز شود میکروب‌ها می‌توانند مجدداً فعال و تکثیر شوند

به گزارش خبرگزاری مهر، غزاله اسلامیان، با اشاره به اینکه انجماد باعث می‌شود باکتری‌ها، مخمرها، کپک‌ها و سایر میکروب‌های گوشت و مرغ غیرفعال شوند، اظهار کرد: زمانی که یخ گوشت باز شود میکروب‌ها می‌توانند مجدداً فعال و تکثیر شوند.

سبک زندگی

وی در پاسخ به این سوال که گوشت منجمد را می‌توان مستقیماً برای پختن غذا استفاده کرد یا خیر، گفت: این کار مشکلی برای سلامت گوشت ایجاد نمی‌کند ولی باید زمان پخت را تا ۵۰ درصد بیشتر در نظر بگیریم و از پخت کامل مطمئن شویم.

اسلامیان توصیه کرد: اگر گوشت یا مرغ را فریز می‌کنید، در قطعات کوچک‌تر برش دهید تا از پخت کامل آن مطمئن شوید.

عضو هیئت علمی دانشگاه ادامه داد: اطمینان حاصل کنید که گوشت و مرغ به دمای داخلی امن ۱۶۵ درجه فارنهایت (۷۴ درجه سانتی‌گراد) رسیده است با این حال، چند استثنا در این قانون وجود دارد به عنوان مثال نباید مرغ و گوشت منجمد را در آرام‌پز یا در مایکروویو پخت چراکه این روش‌ها باعث می‌شوند که مرغ و گوشت برای مدت طولانی در دمای ناامن باقی بماند.

وی با تاکید بر اینکه یخ زدایی گوشت و مرغ در دمای یخچال ایمن‌ترین روش است، گفت: افرادی که وقت کمتری در اختیار دارند می‌توانند از وان یا حمام آب سرد یا برنامه برفک زدایی مایکروویو خود استفاده کنند.

اسلامیان اضافه کرد: رعایت نکات ایمنی غذایی می‌تواند به افراد در حفظ سلامت و جلوگیری از مسمومیت غذایی کمک کند.

https://sabk-zendegi.ir/%da%af%d9%88%d8%b4%d8%aa-%d9%88-%d9%85%d8%b1%d8%ba-%db%8c%d8%ae-%d8%b2%d8%af%d9%87-%d8%b1%d8%a7-%da%86%d9%87-%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a8%d8%a7%db%8c%d8%af-%d9%be%d8%ae%d8%aa-%d8%ae%d8%a8/

سکته که در تابستان رخ می‌دهد

بروز گرما درست مانند آلودگی هوا برای افراد به‌ویژه گروه‌های سنی حساس و مبتلا به عوارض قلبی و کودکان خطرناک است. بارزترین خطر امواج گرما برای سلامت عمومی خطر گرمازدگی است، به‌ویژه برای کسانی که در محیط باز کار می‌کنند مانند کشاورزان و کارگران ساختمانی؛ اما این تنها خطر امواج گرما برای سلامت عمومی نیست. گرمازدگی یک بیماری تهدیدکننده است که ممکن است حتی منجر به مرگ افراد شود.

چرا دچار گرمازدگی می‌شویم؟

دکتر افخمی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «بدن ما در یک محدوده دمایی خاص توانایی بهترین کارکرد و عملکرد را دارد و چنانچه دمای بدن ما از یک حدی کمتر یا بیشتر شود، عملکرد و فرایند‌های بدن دچار اختلال می‌شود. دمای طبیعی بدن ۳۷ درجه است و اگر مقدار این دما از ۳۷.۸ درجه افزایش پیدا کند، ما می‌گوییم فرد دچار تب شده است. اگر چنانچه دمای بدن به ۴۰ درجه برسد و مکانیزم‌های بدن نتوانند این دما را کاهش دهند اتفاقاتی در بدن رخ می‌دهد که اصطلاحاً به این اتفاقات گرمازدگی گفته می‌شود؛ بنابراین، گرمازدگی زمانی ایجاد می‌شود که بدن ما توانایی خود در تنظیم دما را از دست می‌دهد و نمی‌تواند دمای بدن را در محدوده طبیعی نگه دارد، در این حالت گرمازدگی اتفاق می‌افتد.»

این متخصص بیماری‌های داخلی با اشاره به عوامل گرمازدگی می‌گوید: «عوامل محیطی شامل افزایش دمای بدن به دلیل گرمای محیط (همان اتفاقی که در روز‌های گرم تابستان می‌افتد)، کار کردن و ورزش در محیط باز و پر رطوبت، کم‌آبی، فقدان جریان هوا، قرار گرفتن در معرض نور خورشید – به‌ویژه در روز‌های گرم بین ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر، حضور در جمع‌های گرم و شلوغ مثل کنسرت، مهمانی، تئاتر و… از جمله عواملی هستند که منجر به گرمازدگی می‌شود.»

عوارض گرمازدگی در قسمت‌های مختلف بدن

گرمازدگی عوارض و مشکلات متفاوتی در قسمت‌های مختلف بدن به‌جا می‌گذارد: «بالا رفتن دمای بدن، خشکی یا مرطوب شدن پوست، قرمزی یا حالت داغی پوست، از بین رفتن مکانیزم‌های کنترلی و تنظیمی بدن، گرفتگی عضلات، بی‌حالی و ضعف، اختلالات مربوط به سطح هوشیاری، سردرد، بالا رفتن ضربان قلب، حالت تهوع و استفراغ و ایجاد علائم توهم، هذیان، کما و حتی مرگ می‌تواند در نتیجه گرمازدگی اتفاق بیفتد.»

دکترافخمی می‌گوید گرمازدگی در یک تقسیم‌بندی دارای چهار مرحله است: «مرحله اول، غش گرمایی است که فرد به دلیل دمای بالا، از دست دادن رطوبت، کم شدن آب بدن و افت فشارخون دچار بیهوشی می‌شود. در مرحله دوم بدن در پاسخ به بیهوشی و غش گرمایی، مکانیزم‌های تنظیمی‌اش فعال می‌شود، ولی به دلیل اینکه این مکانیزم‌ها کافی نیستند فرد نمی‌تواند شرایط را تحمل کند، در نتیجه دچار گُرگرفتگی و گرفتگی عضلات به‌خصوص در ناحیه پا می‌شود که اصطلاحاً به آن گرما گرفتگی یا گُرگرفتگی می‌گویند. مرحله سوم، گرمازدگی است که فرد از شدت گرما دچار اختلالات عملکرد اندام‌ها، سردرد، تهوع و استفراغ شدید می‌شود. مرحله چهارم، سکته گرمایی و شدیدترین حالت گرمازدگی است و زمانی رخ می‌دهد که ارگان‌های حیاتی بدن دچار افت و اختلال عملکرد، توهم و التهاب مغز، اختلال عملکرد قلب و زیستی می‌شود و حتی ممکن است فرد جانش را از دست بدهد.»

علائم سکته گرمایی

در شرایطی که فرد دچار سکته گرمایی می‌شود، عمدتاً برخی علائم خیلی واضح هستند: «افزایش دمای بدن بیش از ۴۰ درجه، سرعت ضربان قلب، تنفس‌های سطحی و کم‌عمق، داغ شدن پوست، سردرد، خستگی، سرگیجه، ضعف عضلانی به‌خصوص در ناحیه اندام تحتانی و پاها، تیره و پررنگ شدن ادرار، هذیان، گیجی، کما و حتی مرگ می‌تواند از علائم سکته گرمایی باشد.»

دکتر افخمی ادامه می‌دهد: «سکته گرمایی با سکته قلبی و مغزی متفاوت است. در سکته قلبی، قلب و در سکته مغزی، مغز آسیب می‌بیند، اما در سکته گرمایی به دلیل گرما، بالا رفتن دمای بدن و عدم توانایی‌های بدن در کنترل دما ارگان‌های حیاتی مثل قلب و مغز آسیب می‌بینند و عملکردشان را از دست می‌دهند، در این حالت ممکن است فرد جانش را از دست بدهد یا آسیب‌های غیرقابل‌برگشت در این ارگان‌ها اتفاق بیفتد؛ به همین دلیل توصیه می‌کنم گرمازدگی را جدی بگیرید، زیرا گرمازدگی درمان‌نشده می‌تواند به‌سرعت به مغز، قلب، کلیه‌ها و ماهیچه‌ها آسیب برساند و منجر به سکته گرمایی شود.»

سبک رندگی منبع

خطر گرمازدگی برای کودکان و افراد مسن

هرکسی ممکن است دچار گرمازدگی شود، اما برخی افراد بیشتر در معرض خطر هستند: «نوزادان و کودکان به‌خصوص کودکان زیر ۴ سال و افراد مسن به‌خصوص افراد بالای ۶۵ سال بیشتر در معرض گرمازدگی قرار می‌گیرند، چون سیستم‌های کنترل‌کننده بدن در کودکان و افراد مسن ضعیف عمل می‌کند و این شرایط در افراد مسن به دلیل مصرف برخی از دارو‌ها مثل دارو‌های فشارخون، ادرارآور و آرام‌بخش بیشتر اتفاق می‌افتد.»

راهکار‌هایی برای پیشگیری از گرمازدگی

به گفته این متخصص بیماری داخلی برای جلوگیری از گرمازدگی لازم است به این نکات توجه شود:

-لباس‌های نخی، گشاد و رنگ روشن پوشیده شود.

-به‌منظور جلوگیری از تابش مستقیم نور خورشید از وسایلی مثل چتر، عینک، نقاب، ضد آفتاب به‌خصوص ضد آفتاب‌های دارای حداقل spf ۱۵ استفاده شود.

-از مصرف الکل، کافئین و نوشیدنی‌های گازدار خودداری شود، زیرا این موارد سیستم تنظیم دمای بدن را دچار مشکل می‌کنند.

-آب زیاد بنوشید و توجه کنید که لزوماً آب‌خنک مانع از گرمازدگی نمی‌شود؛ حتی آب گرم و مناسب با دمای محیط هم مانع از گرمازدگی می‌شود، زیرا حجم در گردش را تأمین می‌کند و با تبخیر از سطح پوست مقدار زیادی دما از سطح بدن خارج می‌شود.

-سعی کنید خنک بمانید و در محیط‌های سربسته و سایه قرار بگیرید.

-تا حد امکان در خانه بمانید و سعی کنید زمانی از خانه خارج شوید که آفتاب وجود نداشته باشد.

-در فصول گرم کمتر کار‌های سنگین انجام دهید.

دکترافخمی توصیه می‌کند: «مدت‌زمان قرارگیری در آفتاب را به حداقل برسانید و در فصول تابستان به‌هیچ‌عنوان داخل خودرویی که شیشه‌هایش بالا است و در معرض آفتاب قرار دارد، نمانید، زیرا قرار گرفتن در یک محیط کاملاً بسته و بدون تهویه مناسب منجر به گرمازدگی می‌شود و ممکن است فرد آسیب‌های خیلی سریع و جدی ببینید. همچنین آفتاب به دلیل اشعه اولتراویوله و طول‌موج‌های خاصی که دارد ممکن است باعث ایجاد سرطان‌های خاص پوستی شامل SCC یا BCC در سطح پوست شود؛ درنتیجه باید از قرار گرفتن در معرض این اشعه‌های خودداری کنید و خودتان را کمتر در معرض نور خورشید قرار دهید.»

باوری غلط درباره عرق کردن

این متخصص داخلی در پایان تأکید می‌کند: «اینکه بعضی‌ها می‌گویند یکی از دلایل تأثیر ورزش بر لاغری تعریق است و با این تصور در ایام تابستان پیاده‌روی می‌کنند تا با تعریق لاغر شوند، کاملاً غلط است. عرق کردن باعث لاغری نمی‌شود و برای لاغر شدن ورزش مناسب است، اما به شرطی که این کار در شرایط مناسب با مصرف مایعات فراوان و تحت نظر پزشک متخصص انجام شود. دقت کنید ورزش کردن در روز‌های گرم تابستان به‌هیچ‌وجه باعث لاغری نمی‌شود و عوارض جبران‌ناپذیری را بر روی کلیه، قلب و مغز از خود به‌جای می‌گذارد.»

سکته در تابستان

https://aftabnews.ir/fa/news/846526/%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D9%87-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%AE-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AF%D9%87%D8%AF

https://khabarfarsi.com/u/148494052

https://www.ghatreh.com/news/nn14020308820413485056/%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%87%D8%AF

شرایط کاری اغلب می توانند منجر به ایجاد استرس در افراد شوند

شرایط کاری اغلب می توانند منجر به ایجاد استرس در افراد شوند و به نحوی اجتناب ناپذیر هستند. از همین رو، بهترین رویکرد برای مقابله با استرس شغلی، مواجه شدن با آن و مدیریتش است. بر اساس گزارش موسسه استرس آمریکا (AIS)، در سال ۲۰۲۲ میلادی ۸۳ درصد از کارکنان در ایالات متحده از استرس ناشی از محیط کار رنج می بردند و حدود یک میلیون آمریکایی هر روز به دلیل استرس، شغل خود را از دست می‌دهند. در ادامه به نقل از یک متخصص به چند توصیه برای مدیریت استرس کاری خواهیم پرداخت:

* با خود مهربان باشید

شاید احمقانه به نظر برسد اما واقعیت این است که ما نسبت به خودمان چندان دلسوز نیستیم و صدایی که در سرمان می‌شنویم معمولاً صدای خوبی نیست. به پیام هایی که در ذهن‌تان به خود می گویید، گوش دهید و بپرسید که آیا با دوست خود نیز به این شکل صحبت می کنید؟. اگر نه، پیام های خود را طوری قالب بندی کنید که انگار دارید با یک دوست صحبت می کنید.

* بر روی چیزهایی که بر آنها کنترل دارید، تمرکز کنید

عواملی را پیدا کنید که می توانید کنترل کنید. در محل کار، کنترل بر همه چیز ممکن نیست پس بررسی کنید که روی چه عواملی کنترل دارید و انرژی خود را در آنجا متمرکز کنید. این متخصص خاطرنشان کرد: در یک سیستم که بسیار خارج از کنترل و ناکارآمد احساس می شود، شما باید به دنبال شناسایی عناصری باشید که می توانید در کنترل بگیرید. برای مثال ممکن است کنترلی روی زمان دقیق صرف ناهار خود نداشته باشید اما می توانید نحوه استفاده از این زمان را در هر تایمی که امکان آن فراهم می‌شود،‌ کنترل کنید و تصمیم بگیرید که چگونه از این زمان برای تجدید انرژی خود استفاده کنید.

* زمان را در نظر بگیرید

ساعت به ساعت فعالیت هایی که در طول روز انجام می دهید را زیرنظر داشته باشید و مشخص کنید چه چیزی در طول روز به شما انرژی داده و چه چیزی انرژی شما را کاهش می دهد. سپس از خود بپرسید: آیا راهی برای انجام بیشتر کارهایی که به من انرژی می دهد وجود دارد؟ وقتی آن فعالیت ها یا وظایف را پیدا کردید، سعی کنید بیشتر آنها را انجام دهید.

* فعالیت های خود را فهرست کنید

این متخصص بر این باور است که ایجاد فهرست کارهای “قابل انجام” از طریق تقسیم یک کار یا پروژه بزرگ به وظایف کوچکتر، راه حل مناسبی است. اینها کارهای کوچکی هستند که می توانند در یک جلسه یا یک روز تکمیل شوند. این کارهای کوچکتر را در لیست کارهای خود قرار دهید و پس از پایان کار، روند انجام آنها را بررسی کنید.

* “نه” گفتن را تمرین کنید

رد کردن مسوولیت های اضافی یا پروژه های جدید، راه دیگری برای کاهش استرس است. این متخصص اذعان کرد که «نه» گفتن آنقدرها هم که به نظر می رسد آسان نیست. بدانید که «نه» گفتن به مسوولیت‌های اضافی به این معنا نیست که شما نسبت به دیگران کمتر فداکار یا سخت‌کوش هستید. معنی آن این است که شما مراقبت از خود را در اولویت قرار می‌دهید. ابتدا به درخواست های کوچک «نه» بگویید و سپس می‌توانید با افزایش اعتماد به نفس به درخواست‌های بزرگ‌تر هم نه بگویید.

* برای خود برنامه ریزی کنید

در طول یک هفته کاری پر استرس، اگر چیزی در فهرست برنامه های شما نباشد، احتمالاً انجام نخواهد شد. بنابراین فعالیت هایی را که از آن لذت می برید به برنامه خود اضافه کنید. آن را یادداشت کنید یا زنگ هشدار تنظیم کنید و با برنامه ریزی برای فعالیت هایی که باعث شادی شما می شوند، خود را در اولویت قرار دهید.

* به یک مشاور یا روانشناس مراجعه کنید

اگر می خواهید استرس کاری خود را در سطح عمیق تری بررسی کنید، روان درمانی را در نظر بگیرید. به گفته این متخصص، روان درمانی کمک می کند که یک ناظر خارجی داشته باشید که به شما توصیه کرده و به شما کمک می کند تا به طور خاص در مورد آنچه مشکل شما است، فکر کنید. روان درمانی روشن می کند که چرا یک فرد یا موقعیت خاص در محل کارتان منجر به استرس شما می شود. همچنین راهکارهایی را برای مقابله با این محرک ها یاد خواهید گرفت. به گزارش انجمن روانشناسی آمریکا، شایعترین علائم فیزیکی و عاطفی استرس کاری عبارتند از:

– سردرد

– دل درد

– فشار خون بالا

– سیستم ایمنی ضعیف

– بی خوابی

– افسردگی

– اضطراب

– حملات پانیک

– تمرکز ضعیف

– نوسانات خُلقی

منبع سبک رندگی

آیا کمبود ویتامین دی باعث افسردگی می‌شود؟

یکی از ویتامین‌های ضروری برای بدن، ویتامین D است که حتما با آن آشنایی اولیه دارد.

آیا کمبود ویتامین دی باعث افسردگی می‌شود؟

طبق گفته کارشناسان تغذیه بدن یک فرد بالغ روزانه به ۴۰۰ تا ۸۰۰ IU ویتامین دی نیاز دارد. جالب است بدانید حدود یک میلیارد در سطح جهان از کمبود این ویتامین رنج می‌برند. عوامل زیر باعث کمبود این ویتامین در بدن می‌شود:

داشتن پوست تیره

افزایش سن

چاقی بیش از حد

نخوردن ماهی و لبنیات

استفاده از ضدآفتاب زمان بیرون رفتن از خانه

همیشه در خانه بودن

زندگی در مناطقی که همیشه بارانی است (شمال کشور).

ارتباط کمبود ویتامین دی با افسردگی

روحیه افسرده یکی از نشانه‌های کمبود ویتامین D است؛ بنابراین از ویتامین ضد افسردگی غافل نشوید.

در یک مطالعه بر روی افراد مسن مشخص شد افرادی که به کمبود این ویتامین مبتلا بودند، نشانه‌های افسردگی را داشتند. محققان تحلیل کرده‌اند که مصرف مکمل‌های ویتامین D برای افرادی که به کمبود این ویتامین مبتلا هستند، می‌تواند در درمان افسردگی‌شان موثر باشد.

این مشکل بیشتر در ماه‌های سرد سال اتفاق می‌افتد.