لزوم رفع اختلافات و کدورت‌ها جهت بهره‌مندی از فیوضات ماه‌های رجب و شعبان و رمضان

صحبت در بیانات امام صادق علیه السّلام در حدیث شریف «عنوان بصری» به كیفیت تغذیه رسیده بود. عرض شد كه مسئله تغذیه، مسئله مهمی است نسبت به تكالیفی كه انسان باید برای رسیدن به مطلوب عهده‌دار آنها باشد و عدم توجّه به این مطلب برای انسان طبعاً مسائلی را ایجاب می‌كند و ممكن است راه انسان را ببندد و نتایج و ضررهای غیرقابل جبرانی را نصیب او كند كه راجع به این مسائل قدری خدمت رفقا مطالبی عرض شد.

 همچنین عرض شد كه هدف مهم از كیفیت تغذیه، آمادگی انسان و نفس و روح برای پرداختن به مسائل دیگر است و اگر انسان نسبت به این قضیه توجّه نكند از سایر مطالب باز می‌ماند. بالاخره انسان با این بدن و با این قوا و با این خصوصیات باید این راه را برود و این حركت را انجام بدهد. چون اشهر ثلاثه مباركه رجب و شعبان و رمضان در پیش است، از این نقطه نظر توجّه به این مسئله مهم‌تر است و دقت بیشتری می‌طلبد.

 باید نسبت به غذایی كه خورده می‌شود ازنقطه نظر نیاز بدن كمّاً و كیفاً توجّه شود؛ غذا نباید به نحوی باشد كه موجب سنگینی شود و بر بدن ثقل داشته باشد و همین‌طور نباید به نحوی باشد كه موجب ضعف بشود، هر دوی آنها غلط است و موجب می‌شود كه انسان در مواردی كه باید از زمان و فضا برای رشد خودش استفاده كند آن استفاده كامل و تام را انجام بدهد. راجع به این مسئله خدمت رفقا مطالبی گفته شد و در طول این سالیان طبعاً از این مسائل به گوش همه ما رسیده است؛ چه از بزرگان در زمان حیاتشان و چه بعد از رحلت آنها در جلسات مختلف و عدیده‌ای كه با دوستان بوده، بنده كیفیت مرام آنها را خدمت رفقا عرض كرده‌ام.

 در ماه مبارك رجب باید به این مسئله بیشتر دقت شود وآن حالت آمادگی كه برای سالك لازم است فراهم شود. همان‌طوری كه خدمت دوستان عرض شد بنده خودم در تجربه‌ای كه با بزرگان داشتم كاملًا احساس می‌كردم كه قبل از آمدن ماه رجب آنها خیلی مترصد بودند برای حلول این ماه مبارك. در صحبت‌هایشان و در فضاهای مختلف، مجال‌های مختلف و در تذكراتشان خیلی صحبت می‌كردند. علی‌كل‌حال وظیفه آنهایی كه بر سر این سفره نشستند و نصیب خود را بردند این است كه نسبت به مسائل مختلف آنچه كه از دستشان برمی‌آید مضایقه نكنند. حالا نسبت به مسئله كیفیت غذا یك طرف، اما مسائل دیگر در اینجا خیلی مهم است.

 یادم است در یكی از جلساتی كه ایشان مرحوم والد داشتند و راجع به مراقبه سلّاك صحبت می‌كردند، یك شب تمام حدود یك ساعت راجع به رفع نقار و كدورت از یكدیگر و رفع گرفتاری‌هایی كه ممكن است افراد در مسائل مختلف با یكدیگر داشته باشند و مطالبی كه در ذهن وجود دارد، خدایی نكرده كسی از دیگری ناراحتی دارد یا خدایی نكرده حق شرعی بر گردن كسی هست صحبت كردند. ممكن است خیلی از ما متوجّه نباشیم كه الان این كاری را كه انجام می‌دهیم شرعاً حرام است و اشكال دارد. یا حرام هم نباشد خلاف است و این مسئله اثر بسیار منفی در نفس انسان ایجاد می‌كند كه از بین نمی‌رود.

 وقتی‌كه یك میكروبی وارد بدن می‌شود باید آنتی‌بیوتیك تزریق كرد، بعضی وقتها قرص هم فایده ندارد. وقتی‌كه ریه عفونی می‌شود باید جراحی بشود و الّا آنتی‌بیوتیك هم فایده ندارد و اگر همین‌طوری بمانیم و بگوییم امروز این قرص را می‌خوریم و فردا آن را می‌خوریم یكی را كم و یكی را زیاد عفونت همه ریه را می‌گیرد و انسان را از بین می‌برد.

 این مسائل هم همینطور است؛ با نشستن و ذكرگفتن و نمازشب كار درست نمی‌شود! مطلقا. انسان باید رفع آن نقار را كند، آن دلگیری كه یك رفیق از انسان در دلش دارد می‌آید و جلوی نماز را می‌گیرد. اگر پشت سر پیغمبر هم برای نماز ایستادی فایده ندارد، پشت سر پیغمبر هم هیچ فایده ندارد! اگر پشت سر امام زمان هم برای نماز ایستادی، نه فایده ندارد. یك سدّ سكندر بین تو و بین امام برقرار است گرچه خود نمی‌بینی و خیال می‌كنی كه الان الحمدلله توفیق پیدا كردی و پشت سر امام علیه‌السّلام داری نماز می‌خوانی و چه جایی بهتر از اینجا.

 بنده در یكی از سفرهایی كه توفیق پیدا كرده بودم و به عمره مشرف شده بودم ظاهراً همین سفر قبلی بوده است یكی دو سال پیش من معمولا شب‌ها دو یا سه ساعت به مسجدالنبی می‌رفتم. ماه مبارك رمضان بود و كسی در مسجد نبود و در بعضی از ساعات شب جمعیت خیلی خلوت بود، مثلًا بیست سی نفر بودند، بعد كم‌كم می‌آمدند. یك شب رفتیم در محراب رسول اللَه، بنده در همان‌جا نشستم و نماز خواندم استحباب دارد بعد با خودم فكر كردم، گفتم این جایی كه من الان دارم نماز می‌خوانم و افتخار می‌كنم كه در جایی نماز می‌خوانم كه قطعاً رسول اللَه قدمش را در آنجا گذاشته است، این را دیگر قطع دارم.

 مرحوم آقا می‌فرمایند كه وقتی‌كه به مدینه مشرف شدید در حول‌وحوش مسجدالنبی خیلی راه بروید. هی دائماً در اتاق و هتل و مسافرخانه ننشینید و تلویزیون و فیلم تماشا كنید. حركت كنید و راه بروید، قطعاً در این فضای دور مسجدالنبی چهارده معصوم در اینجا حركت كردند. در طول ٢٧٠سال در اینجا راه رفته‌اند، ده سال پیغمبر در این دوروبر مسجدالنبی راه رفته‌اند، حضرت فاطمه زهرا، امیرالمؤمنین، امام رضا، امام زمان راه رفته‌اند. امام زمان منزلشان در مدینه است در آنجا حضرت حركت می‌كنند و راه می‌روند. موقع حركت بدانید كه پایتان قطعاً جای پای اینها قرار می‌گیرد. خود را در این حال و هوا احساس كنید، به در و دیوار نگاه نكنید. به ظواهر و مظاهر نگاه نكنید، اینها ذهن و فكر شما را از توجّه به حقیقت ولایت مانع نگردد. اینها چیزهایی است كه آنها برای ما نگه داشتند. وقتی‌كه قدم آنها در آنجا است این قدم ثبت می‌شود، این اثر دارد. قدم آنها با قدم بنده و امثال بنده تفاوت می‌كند. ما در هرجا كه قدم بگذاریم چاه آب داشته باشد خشك می‌شود به ته‌ می‌رسد! آنها قدم می‌گذارند بركت و نور دارد، بهاء دارد، فضا را معطر می‌كند، تغییر ایجاد می‌كند. یك نفَس ولی وقتی‌كه در یك مكان بنشیند، این فضا را برای اهلش و آنهایی كه باید فیض ببرند معطر می‌كند.

لزوم رفع اختلافات و کدورت‌ها جهت بهره‌مندی از فیوضات ماه‌های رجب و شعبان و رمضان

ویدیو شرح فقراتی از دعای اللهم انی اسئلک بمعانی – ماه رجب – آیت الله طهرانی

توضیحاتشرح فقره: وَ أَمَّا اللَوَاتِي فِي الحِلمِ: فَمَن قَالَ لَكَ: إن قُلتَ وَاحِدَةً سَمِعتَ عَشرًا فَقُل: إن قُلتَ عَشرًا لَم تَسمَع وَاحِدَةً! وَ مَن شَتَمَكَ فَقُل لَهُ: إن كُنتَ صَادِقًا فِيمَا تَقُولُ فَأَسأَلُ اللَهَ أَن يَغفِرَلِي؛ وَ إن كُنتَ كَاذِبًا فِيمَا تَقُولُ فَاللَهَ أَسأَلُ أَن يَغفِرَ …

استحباب زيارت امام رضا عليه السلام در ماه رجب

از جمله اعمال مستحبی که بر انجام آن در ماه رجب تاکید بسیار شده است زیارت امام رضا علیه السلام می باشد. و در بسیاری از روایات ، زیارت آن حضرت در ماه رجب بمنزله زیارت بیت اللَه الحرام به حساب آمده است. مر حوم علامه طهرانی بحث جامعی را در ارتباط با این مساله در کتاب شریف روح مجرد نموده اند که در ذیل ارائه می گردد:

  رابطۀ ميان‌ زيارت‌ آن حضرت‌ و زيارت‌ خانۀ خدا در ماه‌ رجب المرجّب‌

روايت‌ امام‌ محمّد تقی دربارۀ افضليّت‌ زيارت‌ امام‌ رضا بر حجِّ غير از حجّة‌الاسلام‌

در «کافی» ج‌ ٤، فروع‌، کتاب‌ الحجّ و المزار، در باب‌ فضل‌ زيارت‌ أبیالحسن‌ الرّضا عليه‌ السّلام‌، ص‌ ٥٨٤ روايت‌ کرده‌ است‌ که‌:

أبوعَليٍّ الاشْعَريُّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَليٍّ الْکوفيِّ عَنِ الْحُسَینِ بْنِ سَیفٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أسْلَمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیمانَ قالَ:

سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَیهِ السَّلَامُ عَنْ رَجُلٍ حَجَّ حِجَّةَ الإسْلَامِ، فَدَخَلَ مُتَمَتِّعًا بِالْعُمْرَةِ إلَی الْحَجِّ، فَأَعَانَهُ اللَه عَلَی عُمْرَتِهِ وَ حَجِّهِ، ثُمَّ أَتَی الْمَدِينَةَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبِيِّ صَلَّی اللَه عَلَیهِ وَ ءَالِهِ ثُمَّ أَتَاک عَارِفًا بِحَقِّک؛ یعْلَمُ أَنَّک حُجَّةُ اللَه عَلَی خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِی يُؤْتَی مِنْهُ، فَسَلَّمَ عَلَیک، ثُمَّ أَتَی أَبَا عَبْدِاللَه الْحُسَینِ صَلَوَاتُ اللَه عَلَیهِ فَسَلَّمَ عَلَیهِ، ثُمَّ أَتَی بَغْدَادَ وَ سَلَّمَ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ مُوسَی عَلَیهِ السَّلَامُ، ثُمَّ انْصَرَفَ إلَی بِلَادِهِ، فَلَمَّا کانَ فِی وَقْتِ الْحَجِّ رَزَقَهُ اللَه الْحَجَّ؛ فَأَيُّهُمَا أَفْضَلُ: هَذَا الَّذِی قَدْ حَجَّ حِجَّةَ الإسْلَامِ یرْجِعُ أَیضًا فَیحُجُّ، أَوْ یخْرُجُ إلَی خُرَاسَانَ إلَی أَبِيک عَلِيِّ ابْنِ مُوسَی عَلَیهِ السَّلَامُ فَيُسَلِّمُ عَلَیهِ؟! قَالَ: [لَا] بَلْ یأْتِی خُرَاسَانَ فَيُسَلِّمُ عَلَی أَبِی الْحَسَنِ عَلَیهِ السَّلَامُ أَفْضَلُ؛ وَلْیکنْ ذَلِک فِی رَجَبٍ؛ وَ لَا ینْبَغِی أَنْ تَفْعَلُوا [فِی] هَذَا الْیوْمِ؛ فَإنَّ عَلَینَا وَ عَلَیکمْ مِنَ السُّلْطَانِ شُنْعَةً.

«روايت‌ ميکند أبوعلی اشعری از حَسن‌ بن‌ علی کوفيّ از حسين‌ بن‌ سَيف‌ از محمّد بن‌ أسلم‌ از محمّد بن‌ سليمان‌ که‌ گفت‌:

من‌ از حضرت‌ أبوجعفر امام‌ محمّد تقيّ عليه‌السّلام‌ پرسيدم‌ راجع‌ به‌ مردی که‌ حِجّة‌ الإسلام‌ خود را انجام‌ داده‌ بود متمتّعاً با عمره‌، يعنی حجّ تمتّع‌ بجای آورده‌ بود، و خداوند وی را کمک‌ نموده‌ بود تا اينکه‌ آنها را صحيحاً بجای آورد؛ و پس‌ از آن‌ به‌ مدينه‌ آمده‌ بود و زيارت‌ رسول‌ اکرم‌ صلّیاللَه‌ عليه‌ و آله‌ وسلّم‌ را بجای آورده‌ بود، و سپس‌ با معرفت‌ به‌ حقّ تو و به‌ اينکه‌ تو حجّت‌ خداوند در روی زمين‌ هستی و درِ خدا میباشی که‌ بايد از آن‌ در وارد شد، به‌سوی تو آمده‌ بود و تو را زيارت‌ نموده‌ و بر تو سلام‌ داده‌ بود. و پس‌ از آن‌ به‌سوی حضرت‌ أبا عبداللَه‌ الحسين‌ صلوات‌اللَه‌ عليه‌ آمده‌ و بر آنحضرت‌ سلام‌ داده‌، و سپس‌ به‌ بغداد رفته‌ و بر حضرت‌ أبوالحسن‌ موسی عليه‌السّلام‌ سلام‌ داده‌ و زيارت‌ نموده‌، و پس‌ از آن‌ به‌ سوی شهر خود مراجعت‌ نموده‌ است‌. اينک‌ که‌ موسم‌ حجّ فرا رسيده‌ است‌، او متمکن‌ از حجّ ميباشد، بفرمائيد: برای او با اين‌ کيفيّتی که‌ ذکر شد که‌ حِجّة‌ الاسلام‌ خود را انجام‌ داده‌ است‌، آيا باز حجّ بيت‌اللَه‌ الحرام‌ برای او أفضل‌ است‌، يا اينکه‌ به‌ سوی خراسان‌ برود و بر پدرت‌ عليّ بن‌ موسی عليهماالسّلام‌ سلام‌ کند؟!

استحباب زيارت امام رضا عليه السلام در ماه رجب

ویدیوی قرائت ادعیه ماه رجب

سأل رسول اللَه صلی اللَه علیه و آله أصحابه عن المرأة ماهی؟ قالوا : عورةٌ . قال: فمتی تکون أدنی مِن ربها؟ فلم یدروا .فلمّا سمعت فاطمة علیها السلام ذلک قالت: أدنی ما تکون من ربها ان تلزم قعر بیتها. فقال رسول اللَه صلی اللَه علیه و آله : إن فاطمة بضعة منی.

روزی پیامبراکرم صلی اللَه علیه و آله وسلم راجع به موقعیت و جایگاه زن در نظام تربیت اسلام از اصحاب سؤال نمودند: اصحاب عرض کردند: زن باید در ستر و عفاف و دور از چشم هوسران مردان باشد.

حضرت فرمودند:در چه حالتی زن به خدا نزدیکتر است. اصحاب از پاسخ فروماندند.این سؤال به گوش حضرت فاطمه زهرا علیها السلام رسید و فرمودند:

نزدیکترین حالت و موقعیت زن به پروردگار این است که در منزل خود قرار گیرد و خود را در معرض دیدگان مردان اجنبی قرار ندهد.

پیامبر اکرم صلی اللَه علیه و آله و سلم و قتی این پاسخ را شنیدند، فرمودند:حقاً و حقیقتاً که فاطمه پاره تن من است.

ویدیوی قرائت ادعیه ماه رجب

صوت ادعیه ماه رجب

امام صادق عليه السلام فرمودند: در هر روز از رجب در صبح و شام پس از نمازهاي روز و شب بگو:

بِسمِ اللَهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيم

يا مَن أرجوهُ لِكلِّ خَير

ای آنکه هر خیری را از او امید دارم

و آمَنُ سَخَطَهُ عِندَ كلِّ شَرّ

و در هر شرّی از غضب او احساس ایمنی می‌کنم

يا مَن يعطِى الكثيرَ بِالقَليل

ای آن که در مقابل اندک بسیار می‌بخشد

يا مَن يعطِى مَن سَألَه

ای آن که به هرکه از او بخواهد عطا می‌کند

يا مَن يعطِى مَن لَم يسألهُ و مَن لَم يعرِفهُ تَحَنُّناً مِنهُ و رَحمَة

ای آن که به آن ‌کس که از او نخواسته و آن که او را نشناسد نیز از روی عطوفت و رحمتش عطا می‌کند

أعطِنِى بِمَسألَتِى إياك جَميعَ خَيرِ الدُّنيا و جَميعَ خَيرِ الآخِرَة

بر من که دستِ نیاز به‌سوی تو برداشته‌ام همۀ خیر دنیا و همۀ خیر آخرت را عنایت کن

و اصْرِف عَنّى بِمَسألَتى إياك جَميعَ شَرِّ الدُّنيا و شَرِّ الآخِرَة

و به درخواستم از تو، همۀ شرّ دنیا و آخرت را از من دور گردان

فَإنَّهُ غَيرُ مَنقوصٍ ما أعطَيت

چرا که آنچه عطا کنی کم نگردد

و زِدنى مِن فَضلِك يا كريم

و از احسانت بر من بیفزای، ای کریم!

 «راوي گفت: امام صادق عليه السلام مَحاسنِ (موهاي صورت) شريف خود را در پنجۀ چپ گرفت و همراه با حركت دادنِ انگشتِ اشارۀ دستِ راست اين دعا را با حال درماندگي و زاري خواند:»

يا ذا الجَلالِ والإكرامِ يا ذا النَّعماءِ و الجود

ای صاحب جلالت و بزرگی، ای صاحب نعمت‌ها و جود و سخاوت

يا ذا المَنِّ و الطَّولِ حَرِّم شَيبَتي عَلَى النّار

ای صاحب عطا و بخشندگی، موی سپیدم را بر آتش حرام گردان.

صوت ادعیه ماه رجب

اعمال ماه رجب و اهمیت آن و سیره ائمه و اولیاء الهی در این ماه

مقالۀ پیش رو، در مقام بیان اهمیت ماه رجب و لزوم استفاده از فیوضات توحیدی بی‌نظیر این ماه است، که برگرفته از سخنان حضرت علاّمه آیت‌اللَه حاج سیدمحمدحسین حسینی طهرانی و حضرت آیت‌اللَه حاج سیّد محمدمحسن طهرانی رضوان‌اللَه‌علیهما می‌باشد.

ماه رجب دعوت‌نامۀ الهی برای انسان

 آمدن ماه رجب به این معناست که دوباره برای ما دعوت‌نامۀ الهی آمده است و پروردگار به انسان می‌گوید: دوباره ما تو را دعوت کردیم؛ و اگر خودت نیامدی و پای این سفره ننشستی، دیگر به خودت مربوط است، ما دعوت را فرستادیم.1

روایت «مَلَکِ داعی» در فضیلت ماه رجب

 از پیغمبر اکرم صلی‌اللَه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم روایت شده است که فرموده‌اند:

ألا إِنَّ رَجَباً شَهرُ اللَه الأصَمُّ و هوَ شَهرٌ عَظيمٌ وَ إنَّما سُمّيَ الأَصَمَّ لِأنّهُ لاَ يُقَارِبُهُ شَهْرٌ مِنَ اَلشُّهُورِ حُرمَةً وَ فَضلاً عِندَ اللَه، و كانَ أهلُ الجاهِليّةِ يُعَظِّمُونَهُ في جاهِلِيَّتِها فلمّا جاءَ الإسلامُ لَم يَزدَد إلاّ تَعظيماً و فَضلاً، ألا إنّ رَجَباً شَهرُ اللَه و شَعبانَ شَهري و رَمَضانَ شَهرُ أُمّتي.

«آگاه باشید که رجب ماه اصمّ‌ خداست و آن ماهى بزرگ و گرانمايه است و همانا از آن رو به «اصمّ‌» ناميده شده كه هيچ ماهى در پيشگاه خدا ارجمندتر و فضيلت‌مندتر از اين ماه نيست و اهل جاهليّتِ عرب در روزگار جاهليّت آن را بزرگ مى‌داشتند؛ پس چون اسلام فرا رسيد، بر آن جز بزرگى و فضيلت نيفزود. هان! به‌راستى رجب ماه خدا و شعبان ماه من و رمضان ماه امت من است.»

 همچنین مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار روایتی از پیامبر اکرم صلی‌اللَه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نقل می‌کنند:

إنّ اللَه تَبَارَكَ وَ تَعَالىٰ نَصَبَ في السّماءِ السّابعةِ مَلَكاً يُقالُ لَهُ الدّاعي، فإذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ يُنادي ذلكَ المَلَكُ كُلَّ لَيلَةٍ مِنهُ إِلَى الصّباحِ: طوبىٰ لِلذّاكرينَ! طوبىٰ لِلطّائِعِينَ!

«خداوند متعال در آسمان هفتم2 فرشته‌ای قرار داده است که به او داعى مى‌گویند (داعی یعنى کسى که افراد را مى‌خواند و صدا مى‌زند) وقتی ماه رجب داخل مى‌شود، این مَلَک هر شب تا صبح صدایش بلند است: خوشا به حال آن کسانى که در حال ذکر هستند! خوشا به حال آن کسانى که در حال اطاعت‌اند!

اعمال ماه رجب و اهمیت آن و سیره ائمه و اولیاء الهی در این ماه

دستورات سید علی قاضی در ماه‌های رجب و شعبان و رمضان مبارک

دستورات آیة الحق مرحوم سید علی قاضی طباطبائی در ماه‌های رجب و شعبان و رمضان المبارک. آیت الله سید محمد محسن طهرانی قدس سره می فرمایند:
اصل این دستور را حضرت علّامه آیة اللَه سید محمّد حسین حسینی طهرانی أفاض اللَه علینا من برکات تربته، در سال آخر عمر شریف و با برکت خود در یکی از جلسات برای خواصّ أصحاب خودشان از روی نسخۀ خطّی آیة الحقّ مرحوم آیة اللَه حاج میزا علی قاضی طباطبائی که بنام «صَفَحاتٌ منْ تاریخ الأعلام» بقلم فرزند ایشان نوشته شده است، بیان فرموده، به عمل و مداومت آن تأکید نمودند و مخصوصاً به طلّابی که با حضرتش مأنوس بودند، أمر کردند آنرا در دفتر خود ثبت نمایند [لذا این حقیر از روی نسخۀ ایشان در کتابخانۀ معظّم له استنساخ نمودم] اینک متن عربی آن را با استفاده ترجمه و توضیح مختصر آن بزرگوار به علاقمندان تقدیم می نمائیم.

 اصل این دستور را حضرت علّامه آیة اللَه سید محمّد حسین حسینی طهرانی أفاض اللَه علینا من برکات تربته، در سال آخر عمر شریف و با برکت خود در یکی از جلسات برای خواصّ أصحاب خودشان از روی نسخۀ خطّی آیة الحقّ مرحوم آیة اللَه حاج میزا علی قاضی طباطبائی که بنام «صَفَحاتٌ منْ تاریخ الأعلام» بقلم فرزند ایشان نوشته شده است، بیان فرموده، به عمل و مداومت آن تأکید نمودند و مخصوصاً به طلّابی که با حضرتش مأنوس بودند، أمر کردند آنرا در دفتر خود ثبت نمایند [لذا این حقیر از روی نسخۀ ایشان در کتابخانۀ معظّم له استنساخ نمودم] اینک متن عربی آن را با استفاده ترجمه و توضیح مختصر آن بزرگوار به علاقمندان تقدیم می نمائیم و آن متن از این قرار است:

 «أَلْحمدُ للهِ رَبِّ العالمین، وَ الصَلوةُ وَ السلامُ علی الرَّسولِ الْمبینِ وَ وَزیرهِ الْوصی الأَمین وَ أبْنآئهُما الْخلفاءِ الرَّاشدین وَ الذُّریة الطاهرین وَ الخَلَفَ الصالح وَ الماءِ الْمعین صَلّی اللَه وَ سلّمَ علیهمْ أجْمَعینَ».

 «حمد مختصّ ذات أقدس پروردگار عالمیان است. و صلوات و سلام خدا و فرشتگان مقرّب و همۀ جهانیان، بر فرستادۀ آشکار او، و بر وزیر و وصی أمین آنحضرت، أمیرالمؤمنین؛ و بر فرزندان آن دو بزرگوار که خلفاء راشدین و راه یافتگان و راهنمایان به حقّ و صراط مستقیم، و ذرّیۀ طاهرین آنان می باشند باد. و درود و سلام بر خلف صالح و جانشین بحقّ و شایستۀ آنها باد که آب گوارا بر کام تشنۀ اُمّت و شیعیان می باشند.

 «صَلَّی اللَه وَ سَلّمَ علیهمْ أجْمعینَ» درود و سلام خداوند بر همۀ آنان باد.»

دستورات سید علی قاضی در ماه‌های رجب و شعبان و رمضان مبارک

توصیه های حضرت آیه اللَه حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی پیرامون ماه رجب و اعمال لیلة الرغائب

متن ذیل فرازهایی از بیانات حضرت آیه اللَه حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی می باشد، که پیرامون خصوصیات ماه رجب و اعمال آن و اعمال لیله الرغائب در مجالس شرح حدیث عنوان بصری ایراد گردیده است ، که به جهت اهمیت مطلب آنرا به صورت این مقاله خدمت عزیزان تقدیم می کنیم:

همان طوری که دأب و دِیدَن مرحوم آقا (حضرت علامه طهرانی)ـ رضوان اللَه علیه ـ بود قبل از ماه رجب ایشان یک مطالبی را می‌فرمودند. دوستانشان را جمع می‌کردند و راجع به اهتمام ماه رجب ایشان مطالبی را می‌فرمودند. آن چه را که من بدون توجّه به روایات و احادیثی که در فضیلت ماه رجب آمده است از تجربیات شخصی خودم با مرحوم آقا ـ رضوان اللَه علیه ـ و سایر بزرگان به یاد دارم این است که در تمام ایام سال ایشان به این ماه رجب از همۀ شهرها و ماهها اهتمام بیشتری داشتند. حتّی از ماه رمضان هم اهتمام این بزرگان به ماه رجب بیشتر بود و عبارت ایشان این بود که ماه رمضان برای عامّۀ مردم انفَع است و نَفع بیشتری دارد ولی ماه رجب برای خصوص سالکان الی اللَه این نفعش از ماه رمضان بیشتر است و تأثیراتی که در ماه رجب بر نفس وارد می‌شود آن تأثیرات، تأثیرات عمیق‌تریست، تأثیرات زیر بنایی تریست از آن چه که در سایر ایام اللَه که شعبان و رمضان و یا فرض بکنید که در آن ذی‌القعده به خصوص دهۀ اوّل ذی‌الحجّه که بسیار آن جَلوات و جَذبات خاصّی دارد در آن عُشر اوّل ذالحجّه، این ماه رجب از همۀ آنها مهمتر است و خود ایشان هم در ماه رجب یک تغییراتی داشتند، ایشان به طور کلّی در زندگیشان، در اعمال شخصی خودشان و توصیۀ به مراقبت بیشتری می‌کردند به رفقایشان و به دوستان و می‌فرمودند: ماه رجب ماه الهی است، در ماه خدا غیر خدا را نباید انسان داخل کند، مراقبه‌اش را در این ماه باید بیشتر کند، کلامش را در این ماه باید منضَبط‌تر قرار بدهد، هر حرفی را نزند، هر مطلبی را نگوید، حتّی مسائل عادی، حرفهای عادی، اینها در این ماه مضرّند. هر چه در این ماه حالت سکوت و حالت سکون و آرامش بیشتر باشد واردات بیشتر خواهد ملائکه در جایی که تشویش و اضطراب است نمی‌آیند، ملائکه در جای سکون و آرامش می‌آیند، ملائکه در جایی که دائماً محلّ جَوَلان فکر و تخیلات و خیالات(است نمی آیند)…؛ این آن را گفت، آن آن را گفت، این به من این حرف را زد، چرا آن نسبت به من این فکر را کرد؟ من این جوابش را بدهم، با این اینجور صحبت کنم اینها به درد ماه رجب نمی‌خورد. اگر شخصی با این تصوّرات و تخیلات داخل در ماه رجب بشود نصیبی نخواهد داشت. پس شرط اوّلی را که مرحوم آقا ذکر می‌فرمودند این است که انسان قلب خود را از هر چه که تا به حال با او بوده پاک کند و بدون این فایده ندارد، هیچ فایده‌ای ندارد. هر چه ذکر بگوید فایده ندارد، هر چه توجّه کند فایده ندارد، چرا؟ چون این توجّه و ذکر توجّه صوریست، توجّه عُمقی نیست،‌ عُمق خراب است، عُمق در او تشویش است، عُمق در او هوا و هوس است، عُمق در او تکثّرات است، عُمق در او توغّل در کثرات است، فایده ندارد، فقط از یک صورت ظهور پیدا می‌کند و به همان صورت هم ختم می‌شود. پس بنابراین اوّلین کاری که سالک باید انجام بدهد این است که تصوّر کند در ماه رجب متولّد شده. بچّه‌ای که تازه از مادر متولّد می‌شود دشمن دارد؟ هنوز کاری نکرده توی این دنیا، دشمن ندارد. آیا بچّه‌ای که از مادر متولّد می‌شود کسی راجع به او حرف زده؟ کسی غیبتش را کرده؟ کسی فرض کنید که…؟ نه، تازه هنوز متولّد شده و نه دوستی پیدا کرده، نه دشمنی پیدا کرده،‌ نه کسی را زده، نه به کسی بی‌احترامی کرده، نه شخصی نسبت به او بی‌احترامی کرده، هیچی هیچ گونه ارتباطی نداشته. انسان باید تصوّر کند که در ماه رجب متولّد شده و همچون بچّه که در قلب و در نفس او هیچ چیزی وجود ندارد. بچّه هیچ چیز نمی‌فهمد فقط گرسنه‌اش بشود صدایش در بیاید برای شیر خوردن همین، و الاّ هیچ چیز نمی‌فهمد حتّی مادرش را هم نمی‌فهمد دیگر. البتّه یک احساس خاصّی دارد امّا…. دیگر نه کینه‌ای در بچّه است، نه بُغضی در بچّه هست، نه حَسدی در بچّه، نه حسابی هیچ چیزی نیست، فلهذا مرحوم آقا تعبیر می‌کردند بچّه تا چند ماه اصلاً فانی است، یعنی هیچ نوع تعلّق به کثرت در او نیست. اگر می‌خواهید نگاه به فنا کنید که در فنا چه خبر است. نگاه به بچّۀ شیرخوار کنید. کینه دارد؟ ابدا، نسبت به کی کینه دارد؟ حسد دارد؟ ابدا، بُغض دارد نسبت به کسی؟ ابدا، هر وقت گرسنه اش بشود گریه می‌کند، فقط همین. آدم فانی مگر غیر از این چیز دیگر است؟ نه در وجود او حقد است، نه حسد است،‌ نه تعلّق به دنیاست، نه تعلّق به مادّه است، نه تعلّق به کثرات است، نه این را بگیرد،‌ نه آن را بگیرد، نه نفعی الآن…. الآن فرض کنید که به یک بچّه بگویند: آقا! در فلان جا زلزله شد، خراب شد؛ اصلاً نمی‌فهمد می‌گوید: بابا من گرسنم است شیرم را بدهید بخورم بخوابم. این چیه؟ می‌گویند: آقا فلان کس نماینده شد، فلان کس چیز شد. می‌گوید: آقا شیر من را بدهید بخورم، اینها مال خودتان، مبارک خودتان باشد. فقط نیازش در ارتباط با مبدأ محفوظ است و بقیه هیچ. آدم فانی فقط تعلّقش با مبدأ است و دیگر هیچ در نفس او نیست. منتهی فرق بین بچّه و بین فانی این است که بچّه وقتی که برمی‌گردد تازه برمی‌گردد توی کثرات یکی یکی هِی می‌آید سراغش، یکی یکی تعلّقات، فانی وقتی که بقا پیدا می‌کند دیگر همه را از دست داده. این فرق بین این دو و باید ما برگردیم به همان جا، به همان جایی که آمدیم.

توصیه های حضرت آیه اللَه حاج سید محمد محسن حسینی طهرانی پیرامون ماه رجب و اعمال لیلة الرغائب

الحجة الغراء علی مظلومیة الزهراء

مقاله پیش رو، گزیده ایست از فرمایشات حضرت علامه آیت اللَه سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب رساله مودت که در آن به تبیین وقایع بعد از رحلت پیامبر اکرم و مظلومیت حضرت فاطمه زهرا سلام اللَه علیها پرداخته اند.

گریستن رسول خدا بر مصائب اهل البیت علیهم السلام

از أمیرالمؤمنین علیه السّلام روایت است که فرمود: بینَا أَنَا وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ عِنْدَ رَسُولِ اللَه صَلَّى اللَه عَلَیهِ وَ ءَالِهِ وَ سَلَّمَ إذِ الْتَفَتَ إلَىَّ فَبَکى. فَقُلْتُ: مَا یبْکیک یا رَسُولَ اللَه؟ قَالَ: أَبْکى مِنْ ضَرْبَتِک عَلَى الْقَرْنِ و لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدِّهَا وَ طَعْنِ الحَسَنِ فِى فَخِذِهِ وَ السَّمِّ الَّذِى یسْقَاهُ وَ قَتْلِ الْحُسَین.1

«در وقتى که من و فاطمه و حسن و حسین نزد رسول خدا بودیم حضرت نگاهى به من کرد و گریست. عرض کردم: یا رسول اللَه! موجب گریه شما چیست؟ فرمود: از ضربتى که بر فرق سر تو وارد مى‌شود، و از سیلى‌اى که به چهره فاطمه مى‌خورد، و از زخم و جراحتى که بر ران حسن وارد میشود و از سمّى که او مى‌آشامد، و از کشته شدن حسین.»

جریان آتش زدن درب خانه فاطمه زهرا سلام اللَه علیها

در این روایت از کیفیت سیلى خوردن فاطمه چیزى بیان نشده کما آنکه از کیفیت ضربت خوردن أمیرالمؤمنین یا شکافته شدن ران حضرت مجتبى و سمّ نوشیدن آن حضرت و کشته شدن حضرت سید الشّهدا چیزى بیان نشده است.

ولى در روایتى که از «دلآئل الإمامة» نقل شده است چنین وارد است که: چون فرستاده أبوبکر از نزد أمیرالمؤمنین علیه السّلام برگشت و گفت که: على از آمدن و بیعت نمودن امتناع مى‌ورزد، عمر اصرار نمود که أبوبکر، قُنفُذ ـ که غلام أبوبکر بوده و از أولاد بنى کعب بن عدىّ و از طُلقاى مکه بود ـ را براى احضار أمیرالمؤمنین بفرستد. أبوبکر قُنفذ را با جماعتى به خانه فاطمه براى احضار أمیرالمؤمنین فرستاد.

چون اجازه دخول به منزل را به آنها ندادند، آن جماعت بازگشتند و فقط قُنفذ درب خانه ایستاد و مراجعت ننمود. چون عمر از آن جماعت شنید که أمیرالمؤمنین علیه السّلام اذن دخول نداده‌اند خشمناک شد و با جماعتى به خانه فاطمه با کمال شدّت روى آورد، و دستور داد مقدارى هیزم درِ خانه انباشتند، و سپس خودش به صداى بلند فریاد برآورد بطوری که أمیرالمؤمنین و فاطمه بشنوند: اى على! براى بیعت خارج شو و گرنه خانه را به رویت آتش مى‌زنم!

فاطمه فریاد برآورد: اى عمر! تو را با ما چکار؟! عمر گفت: نمى‌رویم تا آنکه خانه را به روى ما باز کنید. و چون دید کسى درِ خانه را باز نکرد، در خانه را آتش زد. فاطمه زهرا در پشت درِ مشتعل، او را از ورود به خانه منع میکرد. عمر با لگد محکم به در کوفت بطوریکه در باز شد و فاطمه به دیوار چسبید. عمر از روى مقنعه سیلى بر صورت فاطمه زد بطوریکه گوشواره از گوش حضرت به زمین افتاد، و با تازیانه بر دست آن حضرت زد. فاطمه فریاد کرد: وَا أَبَتَاه! و با صداى بلند گریه کرد.

عمر میگوید: چون ناله فاطمه را شنیدم نزدیک بود که قلب من نرم گردد و دست بردارم؛ لیکن چون کید محمّد و سیراب شدن على از خون بزرگان عرب از خاطرم گذشت، فاطمه را مجدّداً به دیوار فشار دادم. فاطمه ناله کرد: وَا أَبَتَاهْ! هَکذَا یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک؟ وَ اسْتَغَاثَتْ بِفِضَّةَ خَادِمَتِها وَ قَالَتْ: لَقَدْ قُتِلَ مَا فِى بَطْنِى مِنَ الْحَمْلِ1 «اى پدرجان! آیا اینطور با حبیبه تو رفتار مى‌کنند؟ و فضّه خادمه خود را صدا کرد و گفت: هر آینه جنینى که در شکم داشتم کشته شد.»

و آنچه از «کتاب سُلَیم بن قیس هلالى» ظاهر است آنست که خودِ قنفذ نیز تازیانه بر دست آن حضرت زده است.

نظّام2 میگوید: إنّ عُمَرَ ضَرَبَ بَطنَ فاطمةَ علیها السّلامُ یومَ البَیعة حتّى ألقَتِ المُحسنَ مِن بَطنِها. و کان یصیحُ: أَحرِقُوها بمَن فِیها. و ما کانَ فى الدّارِ غیرُ علىٍّ و فاطمةَ وَ الحَسنِ و الحُسینِ.3

الحجة الغراء علی مظلومیة الزهراء

علت نامیده شدن حضرت زهرا سلام اللَه عليها به (ام ابیها)

پرسش و پاسخ ذیل مطالبي است که فی مابین گروه مطالعاتی شمس الشموس و حضرت آیت اللَه حاج سید محمد محسن حسيني طهراني(حفظه اللَه) رد و بدل گردیده است که مجموع این جلسات به بیش از ٨ ساعت به طول انجامیده است. اصل این جلسات در بخش سخنرانی و ویدئو سایت مکتب وحی به نام نفحات انس موجود میباشد که علاقمندان می توانند برای استفاده بیشتر به این بخش مراجعه نمایند

سؤال: راجع به لقب حضرت زهرا سلام اللَه علیها ” ام ابيها ” توضيحاتی بفرمایید:

جواب:. مسأله ام ابيها آن حقيقت جنبه انفعالي عالم وجود را مي‌گويند. رسول خدا آن جنبه فاعلي عالم وجود است جنبه فاعلي مقام واحديّت كه اراده پروردگار است در خلق عالم وجود ، چه عالم مجردات و چه عالم مادّه ، آن جنبه فاعليتش، نفس پيغمبر اكرم است و جنبه انفعالي كه قبول اين فاعليت بكند آن نفس حضرت زهرا است. پس نفس آن حضرت موجب خلقت عالم وجود است و از جمله خود پيغمبر، يعني؛ وجود عيني و خارجي خود رسول خدا هم ، بواسطه تجلّي جنبه انفعالي حق در نفس حضرت زهرا تحقق پيداكرده كه بدون اين مسأله جنبه فاعلي فايده ندارد. وقتي كه من مي‌خواهم اراده بكنم اين آب را بردارم بايد يك ليواني هم در خارج باشد من هرچه اراده كنم ولي ليوان نباشد اين اراده من به چه تعلق مي‌گيرد؟‌ .اراده فاعل نسبت به انجام يك شي دو جهت مي‌خواهد يك جنبه فاعلي و يك جنبه انفعالي هركدام از اين دوتا نباشد آن فعل در خارج صورت عيني پيدا نمي‌كند. جنبه فاعلي نسبت به عالم خارج وجود پيغمبر اكرم است و جنبه انفعالي ، که قبول فاعلیت فاعل و موجب خلقت همه عالم وجود است آن نفس ولايي حضرت صديقه است. پس مي‌توانيم بگوييم كه حضرت صديقه سلام اللَه عليها از اين نقطه نظر علّت خلقت حضرت رسول سلام اللَه عليه است.

و به این معنا اشاره دارد حدیث قدسی معروف که (لولا فاطمة لما خلقتکما ) ، اگر فاطمه نبود شما دو تا را خلق نمی کردم.

این از نقطه نظر جنبه تکوینی نفس مطهر حضرت صدیقه کبری سلام اللَه علیها . و اما از جهت حیثیت تشریعیّه باید گفت واللَه العالم. که از آنجا که نفس مطهّر رسول خدا محلّ و مهبط وحی و تشریع می باشد نفس مطهره حضرت صدیقه سلام اللَه علیها با قبول این تشریع و ودیعه نهادن آن در نفوس فرزندان معصومین خود آن تشریع و وحی را به منصه ظهور و بروز در آورده است.

علت نامیده شدن حضرت زهرا سلام اللَه عليها به (ام ابیها)