تفسیر المیزان، کامل و جامع در مکتب وحی

تفسیر المیزان، یکی از مهم‌ترین و جامع‌ترین تفاسیر قرآن کریم است که توسط علامه سید محمد حسین طباطبایی، از علمای بزرگ شیعه، در 20 جلد نوشته شده است. این تفسیر، به بررسی عمیق و همه‌جانبه آیات قرآن کریم می‌پردازد و از نظر علمی و ادبی، یکی از ارزشمندترین تفاسیر قرآن کریم محسوب می‌شود.

مجموعه کامل تفسیر المیزان در سایت مکتب وحی

سایت مکتب وحی، مجموعه کامل تفسیر المیزان را با امکانات مختلف، در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است. این مجموعه، شامل ترجمه فارسی، متن عربی، و توضیحات کامل آیات است. همچنین، امکانات مختلفی برای مطالعه و بهره‌برداری از این مجموعه در نظر گرفته شده است.

امکانات مجموعه کامل تفسیر المیزان در سایت مکتب وحی

  • ترجمه فارسی دقیق و روان: ترجمه فارسی مجموعه کامل تفسیر المیزان، توسط مترجمان متخصص انجام شده است و از دقت و روانی بالایی برخوردار است. این ترجمه، به خواننده کمک می‌کند تا به راحتی، معانی آیات قرآن کریم را درک کند.
  • متن عربی آیات قرآن کریم: متن عربی آیات قرآن کریم، در کنار ترجمه فارسی، در این مجموعه قرار گرفته است. این امر، به علاقه‌مندان به زبان عربی کمک می‌کند تا به راحتی، معانی آیات قرآن کریم را در متن اصلی آن‌ها مطالعه کنند.
  • توضیحات کامل آیات: در این مجموعه، توضیحات کاملی برای آیات قرآن کریم ارائه شده است. این توضیحات، شامل مباحث علمی، ادبی، و تفسیری است. این امر، به خواننده کمک می‌کند تا به عمق و ظرافت معنای آیات قرآن کریم پی ببرد.
  • امکانات مطالعه و بهره‌برداری: سایت مکتب وحی، امکانات مختلفی برای مطالعه و بهره‌برداری از مجموعه کامل تفسیر المیزان در نظر گرفته است. این امکانات عبارتند از:
  • جستجوی متنی: امکان جستجوی متنی، به خواننده کمک می‌کند تا به راحتی، آیات مورد نظر خود را پیدا کند.
  • قابلیت زوم: قابلیت زوم، به خواننده کمک می‌کند تا آیات قرآن کریم را با وضوح بیشتری مشاهده کند.
  • قابلیت ذخیره سازی: امکان ذخیره سازی، به خواننده کمک می‌کند تا آیات مورد نظر خود را ذخیره کند و در زمان دیگری به آن‌ها مراجعه کند.

 

دعوت به استفاده از این مجموعه تفسیر المیزان

اگر به دنبال یک منبع ارزشمند برای مطالعه و بهره‌برداری از قرآن کریم هستید، مجموعه کامل تفسیر المیزان اثر علامه سید محمد حسین طباطبایی در سایت مکتب وحی، یک گزینه عالی برای شما است. این مجموعه، با امکانات مختلف، به شما کمک می‌کند تا به راحتی و به طور عمیق، به آیات قرآن کریم پی ببرید. همچنین در مجموعه موجود در سایت مکتب وحی، امکان دانلود رایگان فایل پی دی اف و فایل ورد تمام جلدها فراهم شده و علاوه بر آن، خلاصه ای اجمالی از مباحث مهم هر جلد نیز فراهم شده است.

تبعیت و پیروی تمام ملائک و انسان ها از امام زمان در کلام مرحوم حدّاد

پیروی از امام زمان (عج) برای مسلمانان واجب است، زیرا ایشان جانشین برحق پیامبر اسلام (ص) و حجت خدا بر روی زمین هستند. ایشان دارای علم و حکمت الهی هستند و راه سعادت و رستگاری را به مردم نشان می‌دهند. پیروی از ایشان موجب هدایت و نجات انسان‌ها از گمراهی و ضلالت می‌شود.

در این مقاله سعی بر آن شده تا لزوم تبعیت از امام زمان توسط انسان ها و حتی ملائکه های مقرب درگاه خدا را از منظر کلام مرحوم سید هاشم حدّاد، و همچنین با توجه به شرحی که در کتاب نفحات انس اثر آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی آمده است بررسی کنیم.

در قسمتی از کتاب نفحات انس میخوانیم:

آقای حدّاد می‌فرمودند که:

مقام و موقعیّت انسان بالاتر از این است که بخواهد در مطالب جبرائیل و میکائیل و این امور بگذرد. بلند شو و برو جایی که جبرائیل بیاید پیش تو تعلّم کند، جایی که جبرائیل از انفاس وجود تو بهره‌مند ‌بشود.

فرشتگان هم بر حسب مراتب خودشان بهره‌مند می‌شوند. این‌طور نیست که فقط آنها در یک مرتبه‌ا‌ی از کمال متوقّف شدند و یک‌مرتبه به فعلیّت رسیده‌اند؛ گرچه در مرتبۀ طولی توقّف برای آنها در همان اشتداد وجودی حاصل شده است، ولی در مرتبۀ عرضی تا وقتی که حیات دارند و تا وقتی که خدا خدایی می‌کند، این نعمت فیض بر وجود خود آنها جاری است.

این فیض از کجا می‌آید؟ از نفس پیغمبر و امام علیه السّلام می‌آید. الآن امام زمان به جبرائیل رزق می‌دهد و اگر یک لحظه عنایت امام زمان از جبرائیل قطع شود، در همان لحظه جبرائیل میّت و فانی است، نه اینکه میّت است، بالاتر از آن، به تعبیر ما دود می‌شود و فنا بر او عارض می‌شود! امام علیه السّلام از نفسش رزق معنوی به جبرائیل، میکائیل و عزرائیل می‌دهد. تمام عظمت جناب حضرت عزرائیل در قبض ارواح و اینها که می‌بینید، همه به خواست امام علیه السّلام است. امام علیه السّلام باید امضاء کند، اگر امضاء نکند عزرائیل به اندازۀ یک بال پشه قدرت ندارد نَفْس کسی را بگیرد. عزرائیل جان خود امام علیه السّلام را بخواهد بگیرد، باید با اجازۀ امام باشد و بدون اجازۀ امام به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند کاری انجام دهد، اصلاً نمی‌تواند. بنابراین امام دارد در آثار خودش تصرّف می‌کند، در آثار وجودی خودش دارد إعمال می‌کند.

اینکه آقای حدّاد فرمودند: چرا دارید راجع به جبرائیل و این امور صحبت می‌کنید، معنایش همین است؛ یعنی انسان نباید مجالس خودش را به حقایق مادون توحید و مادون ولایت از آثار کثرات و از کثراتی که در مراتب پایین هستند بگذراند، و لو اینکه عظمت حضرت جبرائیل و عزرائیل باشد.

ما نگاه به عظمت مسئله می‌کنیم که عزرائیل فردی است که جان همۀ موجودات در تحت قدرت اوست؛ جان همۀ حیوانات، جان همۀ اجانین، جان همۀ شیاطین، جان همۀ افراد بنی‌آدم، جان همه در هر حالی، لباس آنها را می‌گیرد و لباس دیگری بر آنها می‌پوشاند. مغیِّر و مقلِّب حال از یک نشئه به نشئۀ دیگر در تمام انبیا، عزرائیل است. بعد می‌گوییم: عجب! این عزرائیل چه مقامی دارد که پیغمبر الهی در مقابلش قدرت ندارد! امام علیه السّلام در مقابل او قدرت ندارد! اگر قدرت داشت جلویش را می‌گرفت! مگر الآن نمی‌گویند: اگر امام قدرت دارد چرا مرگ سراغش می‌آید؟ در جواب می‌گویم: امام خودش می‌خواهد برود، نمی‌‌خواهد در این دنیا بماند. مرحوم آقا (علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی) می‌فرمودند:

چرا این‌قدر رفقا صدقه می‌دهند و دعا می‌کنند ما بمانیم؟! ما از ماندن در اینجا چه خیری دیدیم؟! چه فایده‌ای دیدیم که بخواهیم بمانیم؟!

اینها خودشان می‌خواهند بروند و دائماً عزرائیل را صدا می‌‌کنند که بلند شو و بیا زودتر ما را راحت کن! حالا بعضی می‌گویند: چرا امام قدرت ندارد جلوی عزرائیل را بگیرد؟

وقتی که این مطالب را ما می‌بینیم ـ با این فهم قاصر خود ـ تصوّر می‌کنیم که این مطالب حقیقت ندارد. چون ملائکه از دیدگان ما مخفی هستند، و امام و سایر افراد را در مقابل خود می‌بینیم؛ لذا آن جنبۀ غیب ملائکه و این جنبۀ شهادت امام علیه السّلام و آثاری که ما در آنها می‌بینیم، چشم ما را از دیدن ولایت کور می‌کند و ما دیگر نگاه نمی‌کنیم که این عزرائیل با این قدرتی که دارد، یک ناخن امام علیه السّلام هم نمی‌شود! آن عزرائیل با همۀ عظمتی که دارد، در حدّ یک عبد مطیع و منقاد و بدون اختیار و اراده در مقابل امام زمان عصر خودش است! این را ما نمی‌دانیم و نگاه به عظمت عزرائیل می‌کنیم، امّا غافلیم که منشأ آن عظمت در اینجاست.

آقای حدّاد می خواستند افراد را به این مسئله توجّه بدهند که واقع را ببین و ظاهر کار را نگاه نکن! چه جبرائیل باشد، چه عزرائیل باشد و چه بقیّه باشند؛ ببین منشأ کجاست! منشأ باطن امام زمان است؛ به دنبال آن برو، نه به دنبال کارهایی که فرشتگان دارند انجام می دهند. آنها به جای خودش محفوظ، امّا آنها هم مثل سایر افراد در تحت اطاعت و تبعیّت از امام زمان و توحید هستند.

منیع مکتب وحی

تعجیل در ظهور

ظهور حضرت مهدی (عج) یکی از مهم‌ترین باورهای شیعیان است. بر اساس روایات، ایشان منجی بشریت و استقراردهنده حکومت عدل و داد در جهان خواهند بود. با توجه به این اهمیت، بسیاری از شیعیان در طول تاریخ منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) بوده‌اند و برای آن دعا و تلاش کرده‌اند.

 

دلایل تعجیل در ظهور امام زمان

دلایل مختلفی برای تعجیل در ظهور وجود دارد. برخی از این دلایل عبارتند از:

گرفتاری‌ها و مشکلات بشریت: جهان امروز با مشکلات و گرفتاری‌های زیادی مواجه است. از جمله این مشکلات می‌توان به فقر، بیماری، جنگ و نابرابری اشاره کرد. ظهور حضرت مهدی (عج) می‌تواند پایانی بر این مشکلات باشد و به سعادت بشریت منجر شود.

وعده‌های خداوند: خداوند در قرآن و روایات به ظهور حضرت مهدی (عج) وعده داده است. انتظار می‌رود که خداوند به وعده‌های خود عمل کند و ظهور حضرت مهدی (عج) را به زودی محقق کند.

ضرورت استقرار حکومت عدل و داد: جهان امروز به یک حکومت عادل و دانا نیاز دارد. ظهور حضرت مهدی (عج) می‌تواند زمینه‌ساز استقرار چنین حکومتی باشد.

 

راه‌های تعجیل در ظهور امام زمان

 

راه‌های مختلفی برای تعجیل در ظهور وجود دارد. برخی از این راه‌ها عبارتند از:

تقویت ایمان و عمل صالح: یکی از مهم‌ترین راه‌های تعجیل در ظهور، تقویت ایمان و عمل صالح است. بر اساس روایات، خداوند ظهور حضرت مهدی (عج) را به واسطه‌ی مؤمنان و صالحان تعجیل خواهد کرد.

دعا و تضرع: دعا و تضرع یکی دیگر از راه‌های تعجیل در ظهور است. شیعیان می‌توانند با دعا و تضرع از خداوند بخواهند که ظهور حضرت مهدی (عج) را به زودی محقق کند.

عمل به دستورات دین: عمل به دستورات دین نیز می‌تواند در تعجیل در ظهور نقش داشته باشد. بر اساس روایات، خداوند ظهور حضرت مهدی (عج) را به واسطه‌ی عمل به دستورات دین تعجیل خواهد کرد.

 

برخی از نکات مهم در مورد تعجیل در ظهور

 

  • تعجیل در ظهور به معنای این نیست که ما باید زمان ظهور را تعیین کنیم یا در مورد آن گمانه‌زنی کنیم.
  • تعجیل در ظهور به معنای این است که ما باید زمینه‌های ظهور را فراهم کنیم و برای آن دعا و تلاش کنیم.
  • تعجیل در ظهور به معنای این است که ما باید منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) باشیم و برای آن آماده باشیم.
  • امیدواریم که با تلاش و دعای همه‌ی شیعیان، ظهور حضرت مهدی (عج) به زودی محقق شود.

منبع مکتب وحی

دعای ابوحمزه ثمالی در سایت مکتب وحی

معرفت، وابسته به ارتباط بین دو شیء. بیان «برهان لمّ» در معرفت و ربط بین دو شیء. بیان «برهان إنّ» در معرفت و ربط بین دو شیء. بیان «برهان مافوق لمّ» در معرفت و ربط بین دو شیء. راه‌های دستیابی به معرفة اللَه. کیفیّت دستیابی به معرفت اجمالی در حدیث اعرابی. معرفت اجمالی، همان دین العجائز و ضعیفان است!. سیر آفاقی، همان دین العجائز است و از معلول به علّت رسیدن!. معرفت تمام موجودات به خداوند از پشت پرده و از راه دور. شناخت محدود علّت از راه شناخت معلول. تمثیل مولانا دربارۀ غفلت مردم از حضور علّت در دل هر معلول. معرفت به معالیل، مصداق بارز آیه ﴿يناىون من مكان بعيد﴾. معرفت خداوند از راه معلول، معرفتی است ناقص و من وجه. معرفت به حقّ‌المعرفة را باید طلب کرد. استحسان معرفت اجمالی و عدم رجحان آن نزد شارع. خدا را باید در همه جا دید، چشم بگشا و ببین!. تفسیر حدیث امیرالمؤمنین در باب رؤیت خداوند در همه چیز. تفسیر فقراتی از ذیل دعای عرفه. حضور ذات حق در دل هر شیء. نور چراغ معالیل، وامدار نور خورشید عالمتاب. تمثیلی در باب راه‌جویان به معرفت اجمالی. غیر خدا را چه توان است بر معرّفی کامل خدا؟!. حضور همیشگی خداوند و عدم غیبت او. ابیات فروغی بسطامی در باب حضور خداوند. با حضور خداوند در دل هر موجود، همه جا مسجد و طهور است. کورست چشمی که خدا را بر خود مراقب نبیند!. خسران برخی و سود برخی دیگر در بازار دنیا. محبّت خداوند، بهترین سود بندگانْ در دنیای فانی. چرایی تقدّم معرفت به خداوند بر معرفت به رسول خدا نه بالعکس. دالّ و مدلول بودن خداوند. در بحث اتّحاد عاقل و معقول. دعوت به معرفت تام و عدم اکتفا به معرفت ناقص.

دعای ابوحمزه ثمالی

آیت الله قاضی

عارف و فقیه بی‌نظیر

1. مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه:

«مرحوم قاضی دارای دو جنبۀ‌ علم و عرفان بود؛ یعنی در علوم ظاهریّه فقیهی عظیم و عالمی جلیل، و در علوم باطنیّه عارفی واصل و انسانی کامل بود که أسفار اربعه را طیّ نموده و جمع میان ظاهر و باطن و شریعت و طریقت، او را به تمام معنی الکلمه به وادی حقیقت علی‌التّحقیق رهبری نموده بود. ایشان در تهذیب‌ نفس‌ و اخلاق‌ و سیر و سلوک‌ در معارف‌ الهیّه، و واردات‌ قلبیّه‌، و مکاشفات‌ غیبیّۀ سبحانیّه‌، و مشاهدات‌ عینیّه‌، فرید عصر و حَسنۀ دهر و سلمان‌ زمان‌ و ترجُمان‌ قرآن‌ بود.» (مطلع انوار، ج2، ص54)

آیت الله قاضی

جلد اول کتاب تفسیر المیزان

جلد اول کتاب تفسیر المیزان، شامل ترجمه و بیان سوره حمد و آیات 1 تا 183 سوره بقره است.
در جلد اول تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ابتدا انواع روش‌های تفسیر قرآن از گذشته تا به امروز، از جمله روش تفسیر مفسرین، روش تفسیر محدثین، روش متکلمین و روش فلاسفه، را بیان میکنند. سپس، با معرفی ویژگی تفسیر المیزان، وارد بیان و تفسیر سوره حمد و سپس آیات 1 تا 183 سوره بقره میشوند. از جمله موضوعات مهمی که در این جلد به آن پرداخته شده عبارت اند از:
• روایتی از پیامبر در مورد فضائل سوره حمد
• جریان سوفسطائیها و شکاکها که علم را قبول نداشتند
• روایتی از امام صادق پیرامون انواع کفر
• اعجاز قرآن و عمومیت آن بر تمام انس و جن
• استدلال وجود دو عالم و عوالم برزخ و قیامت بر اساس آیات
• ماجرای دو بار مردن و زنده شدن انسان توسط خدا
• کافر بودن ابلیس پیش از خلقت انسان
• اطلاع ملائکه از فساد و خونریزی انسان‌ها در زمین پیش از اینکه انسانی خلق بشود
• چگونگی دسترسی پیدا کردن شیطان به آدم و حوا در بهشت
• چگونگی بیرون شدن آدم و حوا از بهشت بر اساس روایتی از امام صادق
• علوم پنج گانه مخفی در دنیا
• آیاتی که منسوخ اند و صرفا برای زمان خاصی نازل شده اند
• بحث روایی پیرامون هجرت حضرت ابراهیم به مکه و بنا نهادن کعبه
• احادیث و اخباری پیرامون ماهیت و منشا سنگ حجرالاسود
• اشاره قرآن به فتح مکه با توجه به تغییر قبله
• شرح حال مرده در قبر و سوال پرسیدن های نکیر و منکر از وی
• بحث های روایتی پیرامون عفو، قصاص و دیه، قصاص و اعدام در زمان فعلی
• حکم وصیت کردن در قرآن و روایات پیرامون آن

آیت‌اللَه علّامه سید محمدحسین طباطبائی

آیت‌اللَه العظمی علّامه سید محمدحسین طباطبائی رضوان‌اللَه ‌علیه در بيست و نهم ذوالقعده هزار و سيصد و بيست و يک هجريّه قمريّه، در روستاى شادگان از توابع تبريز دیده به جهان گشود. علّامه طباطبائى‌ در سنّ پنج سالگى مادرشان، و در سنّ نُه سالگى پدرشان را از دست می دهند؛ و از آنها اولادى جز ایشان و برادر كوچكتر از ایشان بنام‌ سید محمّدحسن‌ كسى دیگر باقى نمى‌ماند. (مهرتابان، ص35)

پس از طىّ دوران تحصيلات مقدّماتى و سطوح در سنه ١٣٤٤ هجريّه قمريّه به نجف اشرف عزيمت نموده و مدّت ده سال در فقه و اصول و فلسفه به درس اساتيدى همچون آيت‌اللَه آقا شيخ محمّد حسين نائينى و آيت‌اللَه آقا شيخ محمّد حسين غروىّ اصفهانى مشهور به کمپانى و آيت‌اللَه آقا سيّد حسين بادکوبه‌اى ‌رفته و پس از نيل به مقام اجتهاد در سنه ١٣٥٤ به تبريز مراجعت و مدّت ده سال در آنجا به تدريس مشغول مى‌شوند، و در سنه ١٣٦٥ به بلده طيّبه قم هجرت نموده و مُقيم مى‌گردند. (مهرتابان، ص25)

امّا معارف الهیه و اخلاق و فقه الحدیث را نزد عارف عالیقدر و بى نظیر، مرحوم آیة الحقّ‌ حاج میرزا على آقا قاضى‌ قدَّس اللَه تربتَه الزّكیة آموخته‌اند؛ و در سیر و سلوك و مجاهدات نفسانیه و ریاضات شرعیه تحت نظر و تعلیم و تربیت آن استاد كامل بوده‌اند.

مرحوم قاضى از بنى أعمام ایشان بوده‌اند، و در نجف اشرف به تربیت شاگردان الهى و وارستگان و شوریدگان جمال الهى و مشتاقان لقاء و زیارت حضرت احدیت مشغول و در آن خطّه، عالِم وحید و یگانه در این فنّ بوده‌اند؛ بطوری كه ایشان نام «استاد» را فقط بر او مى‌بردند، و هر وقت استاد بطور اطلاق مى‌گفتند مراد مرحوم قاضى است؛ و گویا در مقابل مرحوم قاضى، تمام اساتید دیگر با وجود آن مقام و عظمت علمى، كوچك جلوه مى‌كردند. (مهرتابان، ص22)

دعای احتجاب

کتاب شریف «روح مجرد» اثر گرانسنگ حضرت علامه آیة‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی می‌باشد که به عنوان یادنامۀ موحّد عظیم و عارف کبیر؛ مرحوم آیت‌الحق و العرفان حضرت حاج سید‌هاشم حداد قدّس‌الله‌سرّهما به رشتۀ تحریر درآمده است. این اثر در نوع خود بی‌نظیر است و اسرار و مبانی سلوکِ راه خدا را در قالب یادنامه و حالات توحیدی یک عارف بی‌بدیل منکشف ساخته و پرده از حقیقت توحید و معنای هُوهویّت برداشته و به دفاع از عرفان و مسیر عرفای بالله مبادرت نموده است.
اهمّ مطالب مندرج در این کتاب:
• شرح عشق و اشتیاقِ حضرت حاج سید هاشم حداد، تعبّد شدید به احکام شرعی؛ تحمّل وصف‌ناشدنی نسبت به امتحانات الهی؛ و حالات تجرّد و فنای ایشان
• حالات فنای حاج سیدهاشم حدّاد در ایّام عاشورا و توجّه ایشان به جنبۀ جمال‌الهی در کربلاء
• حضرت حاج سیدهاشم حداد، مَظهرِ «لا هو الا هو»
• ضرورت گام‌نهادن در طریق سیروسلوک‌الهی
• ضرورت «نیاز به استاد»، «مراقبه، ذکر، فکر و ریاضت‌های مشروع» و پاسخ به شبهاتِ مربوطه
• وصول به توحید بدون ولایت محال است
• تحقیقی جامع پیرامون شخصیت ابن عربی، و پاسخ به شبهات مربوطه
• تحقیقی از مصنف درباره سلوکِ مُدّعیان عرفان، در ادیان و مذاهب مختلف
• حقایقی عرفانی پیرامون حضرت امام رضا علیه‌السلام از زبان حاج سید هاشم حداد
• تحقیقی عقلی و نقلی از مصنّف، پیرامون وحدت وجود
• شناخت اسرار الهی و معانی عمیقِ ادعیۀ ائمه، بدون توحید محال است
• معنای نفرین‌های اهل‌بیت در ادعیه و زیارات در کلام حضرت حاج سید‌هاشم حداد
• کشف اسرار توحیدی در سفر حاج سید‌هاشم حداد به بیت‌الله‌الحرام

به نقل از کتاب روح مجرد صفحه 511

دعای احتجاب
2

اين دعا با مختصر اختلافى در لفظ، در مُهَج الدَّعَوات ص 108 مرحوم سيّد ابن طاووس موجود است كه آنرا از محمّد بن حنفيّه از رسول خدا صلّى اللَه عليه و آله و سلّم روايت نموده است و براى آن آثار و خواصّ عجيبى را نقل كرده است. و نيز در تاسع عشر بحار الانوار طبع كمپانى، ص 183 از محمّد بن حنفيّه از رسول أكرم صلواتُ اللَه و سَلامه عليه روايت نموده است. و أيضاً شيخ بهآء الدّين عاملى در كشكول طبع سنگى در ص 303 و 304 آورده است

آداب ترحیم و فاتحه از منظر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی

در ایران، به مناسبت درگذشت اقوام و نزدیکان، از گذشته‌های دور تاکنون، آداب و رسوم خاصی برای برگزاری مراسم ترحیم و سوگواری وجود دارد. این مراسم‌ها به عنوان نشانه‌ای از علاقه و احترام به فرد متوفی و تسلی خاطر خانواده‌اش برگزار می‌شوند.

هرچند برخی از این آداب و رسوم با رسوم و سنّت پیامبر متفاوت بوده و در عین حال در فرهنگ عامه ما کاملا جا افتاده است.

یکی از علمای مشهوری که در مورد این تفاوت ها و آداب و رسوم های غلط مراسم ترحیم در فرهنگ امروزی پراخته است، مرحوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی است که در این مقاله به بیانات ایشان به نقل از فرزندشان آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی که در وبسایت رسمی ایشان به نام مکتب وحی آمده است، میپردازیم:

سنّت رسول خدا صلّی اللَه علیه و آله و سلّم برای انعقاد مجلس فاتحه و ترحیم، سه روز است که در منزل خود آن مرحوم اقامه می‌شود؛ و باید در مجلس به قرائت قرآن و ذکر مصیبت اهل بیت علیهم السّلام پرداخته شود؛ و از تعریف و تمجید متوفّا و شرح شئون اجتماعی و امور شخصیّه و اعتباریّات دنیای دنیّ خودداری گردد. از نصب پرچم سیاه و پارچه‌های تسلیت و تعزیت جدّاً جلوگیری به عمل آید؛ زیرا پرچم و پارچۀ سیاه مخصوص عزای اهل‌ بیت است، و مجلس سایر افراد در این خصوص باید با مجلس معصوم علیه السّلام متفاوت باشد. مجلس ترحیم باید عادی باشد، و مردم به استماع قرآن و قرائت آن و فاتحه مشغول باشند، و از صحبت کردن با یکدیگر پرهیز کنند.

امروزه رسم شده است که مردم با کفش وارد مجلس ترحیم می‌شوند و بر روی صندلی و مبل، به سخن گفتن با یکدیگر و خنده و شوخی می‌پردازند؛ و اصلاً به قرائت قرآن توسّط قاری توجّه نمی‌کنند! همۀ اینها خلاف است.

در مجلس ترحیم باید روی زمین بنشینند، و با یکدیگر سخن نگویند، و ذکر و فکر خود را به یاد آخرت و مآل خویش بگذرانند، و تصوّر کنند که این مجلس روزی برای آنان نیز منعقد خواهد گردید.

 

استفاده از دوربین‌های فیلم‌برداری به نحو آشکار و در منظر همگان، مخلّ به مقصود و منظور از انعقاد چنین مجالسی می‌باشد. ذکر اسامی اشخاص و تشکّر از حضور آنان هیچ لزومی ندارد.

اطعام حاضرین در مجلس ترحیم سنّت نیست، بلکه خویشان و همسایگان، مناسب است برای مصیبت‌زدگان تا سه روز غذا تهیّه نمایند.

آوردن دسته‌های گل در این مجلس خلافِ روحِ انعقاد این‌چنین مجالسی است و باید ترک گردد. چنانچه مشاهده می‌شود در قبرستان‌ها به‌جای پند و اندرز از کیفیّت آن مکان و فضای مناسب با یاد موت و سرای آخرت، به کاشت درخت و گل‌های متنوّع و سبزه و جاری ساختن نهر آب می‌پردازند، در‌حالی‌که این امور منافی با حال و هوای قبرستان است و انسان را از تذکّر و تنبّه باز می‌دارد و به تماشای گل‌ها و ریاحین مشغول می‌نماید.

لباس اهل مجلس نباید سیاه باشد (لباس سیاه نپوشند) و رنگ سیاه مکروه است، بلکه اگر قدری تیره باشد اشکالی ندارد و پس از انقضاءِ سه روز باید از تن خود درآورند و به امور عادی روزمره و زندگی خود مشغول شوند. حتّی مجالس عقد و عروسی را به تأخیر نیندازند و به‌واسطۀ رعایت آداب جاهلی و سنن موهون، موجب عُسر و حرج و گرفتاری خویشان و فامیل و بستگان نگردند.

نام مجلس ترحیم، به بزرگداشت و نکوداشت و تجلیل تغییر نکند، و اگر بنا است ذکری از متوفّا به میان آید، از اموری که در راستای حرکت به سوی آخرت و دیار باقی است سخن گفته شود.

انعقاد مجلس ترحیم در مسجد و حسینیّه مانعی ندارد، مشروط بر اینکه رعایت مطالبی که گذشت بشود و از طرفی مانع نماز برای واردین نگردد.

اگر مجلس ترحیم مصادف با یکی از اعیاد اسلامی گردید، نباید آن مناسبت تحت الشّعاع مجلس ترحیم قرار گیرد؛ آری صرف شیرینی را به جهت مناسبت مجلس می‌توان حذف نمود و به‌جای آن از خرما و حلوا استفاده کرد، ولی از ذکر مصیبت باید خودداری نمود و به ذکر اشعار و مناقب آن مناسبت پرداخته شود.

 

در مجالس ترحیم از قاب و قدح نباید استفاده شود، و از ایستادن هر چه بیشتر افراد و صاحبان مصیبت و غیر آنها برای پر شکوه جلوه دادن موقعیّت متوفّا اجتناب کرد.

حاضرین در مجلس، بیشتر وقت خود را به قرائت فاتحه و سوره ﴿إِنَّا أَنزَلنَهُ﴾ سپری نمایند؛ و از پخش قرآن به صورت جزوه خودداری گردد، چه این روش در زمان یزید ـ لعنه اللَه ـ رواج پیدا نمود. قرآن باید به صورت کامل باشد و به طور کامل در دسترس افراد واقع شود.

و امّا مجلس هفت و سال و اربعین، هیچ‌کدام از ناحیۀ شرع امضاء نشده است؛ علی‌الخصوص مجلس اربعین که می‌توان گفت از جهت اختصاص اربعین به حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام و اینکه هیچ‌کدام از چهارده معصومِ دیگر مجلس و مراسم اربعین نداشته‌اند، شبهۀ مخالفت با شرع و عدم رضایت شارع را داشته باشد. و بناءً علی هذا باید از تشکیل این مجالس علی‌الخصوص از مجلس اربعین جداً خودداری نمود.

مقصود از تشکیل این مجالس، طلب مغفرت برای متوفّا و تسلیت خاطر بازماندگان و تعظیم شعائر دینی است؛ و این منظور هنگامی حاصل می‌شود که دقیقاً مراسم و امور جاریه منطبق بر آموزه‌ها و دستورات شرع انور باشند، و به خاطر مصالح دنیوی و رعایت سلایق و افکار دیگران و تظاهر و خودنمایی از آن منهج و روش ستوده فاصله نگیریم، و امور را بر هر آنچه از ناحیۀ رسول خدا و ائمّۀ هدی صلوات اللَه علیهم أجمعین وارد شده است قرار دهیم.

در سنّت دین و روش اهل بیت، مراسم سالگرد وجود نداشته است؛ یعنی از زمان ظهور اسلام تا زمان غیبت کبری که قریب سیصد سال می‌گذرد، هیچ در تاریخ و آثار گذشتگان ذکری از برقراری مجالس سنوی برای افراد عادی و اصحاب ائمّه علیهم السّلام به میان نیامده است.

 

مع الأسف امروزه شاهدیم که مردم برای متوفّای خویش تا سال‌های سال همین‌طور به برگزاری مجالس و صرف مخارج عجیب و غریب و تبلیغات در شهرها و امکنۀ مختلفه می‌پردازند، و آن را تعظیم شعائر به حساب می‌آورند؛ غافل از اینکه روح آن متوفّا از این امور در اذیّت و فشار است و به اندازۀ سر سوزنی راضی به این مسائل نمی‌باشد.

در مکتب تشیّع شاخص در ظهور و بروز شعائر، حضرات معصومین می‌باشند و سایر مناسبت‌ها نباید در این قضیّه تأثیر بگذارد.

ایرادی ندارد که انسان ذکری از متوفّای خویش به میان آورد و برای او طلب رحمت و مغفرت کند، ولی باید در مجلس و محفلی باشد که به نام یکی از معصومین علیهم السّلام منعقد شده باشد، نه مستقلاً برای آن متوفّا.

بنابراین سالگردها و کنگره‌ها و سمینارهایی که برای بزرگان از علماء و عرفای الهی منعقد می‌شود باید تحت ملاحظه و رعایت این مسئله تشکیل گردند.

مثلاً اگر قرار است که برای عارفی از عرفای الهی کنگره و سمیناری تشکیل شود و در آثار و افکار آن عارف بزرگ تحقیق و تفحّص شود، باید زمانی برای این قضیّه در نظر گرفته شود که منطبق بر موالید یکی از حضرات معصومین علیهم السّلام باشد؛ مانند امیر‌المؤمنین یا امام صادق یا امام علی بن موسی الرّضا و امثالهم.

و یا اگر برای فقیهی از فقهای بزرگوار قرار است مجلسی منعقد گردد و یادی از آثار و افکار او بشود، مناسب است مثلاً میلاد امام باقر علیه السّلام و یا امام صادق علیه السّلام مدّ نظر قرار گیرد؛ و بر همین قیاس. و محوریّت در این کنگره‌ها اوّلاً بلا اوّل، به افکار و منهاج و ممشای آن امام هُمام داده شود و سپس به شرح افکار آن بزرگ پرداخته شود.

حافظ شاعری از جنس عرفان

حافظ شیرازی یکی از بزرگترین شاعران ایرانی است که آثارش از قرن‌ها پیش تاکنون مورد توجه و تحسین مردم ایران و جهان بوده است. علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی و آیت الله سید محسن طهرانی، دو تن از بزرگترین علمای شیعه در قرن بیستم، در آثار خود به جایگاه معنوی حافظ شیرازی اشاره کرده‌اند.

علامه طهرانی در مورد حافظ شیرازی می‌نویسد:

حافظ شاعری است که در سرودن غزل‌های عرفانی تبحر خاصی دارد. غزل‌های او سرشار از مفاهیم عرفانی و فلسفی است و خواننده را به عالمی از عشق و معرفت می‌برد. حافظ در غزل‌های خود از زبانی ساده و روان استفاده می‌کند، اما مفاهیم عمیقی را بیان می‌کند. او در غزل‌های خود به مسائلی مانند عشق، معرفت، مرگ و زندگی می‌پردازد و دیدگاه‌های عرفانی خود را بیان می‌کند.

 

آیت الله سید محسن طهرانی نیز در مورد حافظ شیرازی می‌نویسد:

حافظ شاعری است که در غزل‌های خود به عالم ملکوت راه یافته است. او در غزل‌های خود از زبانی رمزآلود استفاده می‌کند، اما در واقع به بیان مفاهیم عرفانی و فلسفی می‌پردازد. حافظ در غزل‌های خود به مسائلی مانند عشق الهی، معرفت نفس و حقیقت هستی می‌پردازد و دیدگاه‌های عرفانی خود را بیان می‌کند.

به طور کلی، علامه طهرانی و آیت الله سید محسن طهرانی معتقدند که حافظ شیرازی شاعری است که در غزل‌های خود به عالم عرفان راه یافته است. غزل‌های او سرشار از مفاهیم عرفانی و فلسفی است و خواننده را به عالمی از عشق و معرفت می‌برد.

 

در ادامه به برخی از نکات مهم در مورد جایگاه معنوی حافظ شیرازی از دیدگاه علامه طهرانی و آیت الله سید محسن طهرانی اشاره می‌شود:

  • حافظ شاعری است که در غزل‌های خود به عالم عرفان راه یافته است.
  • غزل‌های حافظ سرشار از مفاهیم عرفانی و فلسفی است.
  • حافظ در غزل‌های خود به مسائلی مانند عشق، معرفت، مرگ و زندگی می‌پردازد.
  • حافظ در غزل‌های خود از زبانی ساده و روان استفاده می‌کند، اما مفاهیم عمیقی را بیان می‌کند.

حافظ شیرازی یکی از شاعران بزرگی است که آثارش همواره مورد توجه و تحسین مردم ایران و جهان بوده است. جایگاه معنوی حافظ شیرازی از دیدگاه بزرگان دین و عرفان، نشان از عمق معرفتی و عرفانی این شاعر بزرگ دارد.