حضرت فاطمه معصومه

١-عن سعد بن سعد قال سألت ابا الحسن الرضا علیه السلام عن فاطمة بنت موسی بن جعفر علیهما السلام فقال من زارها فله الجنة.

٢- قال امام الجواد علیه السلام: من زار قبر عمتی بقم فله الجنة.

٣– و روی سعد فی روایة اخری عن ابا الحسن الرضا علیه السلام ، قال: عندکم لنا قبر. قلت جعلت فداک  بنت موسی علیه السلام ، قال: نعم. من زارها عارفاً بحقها فله الجنة. فإذا أتیت القبر فقم عند رأسها مستقبل القبله و کبّر أربعاً و ثلثین تکبیرة و سبح ثلثاً و ثلثین تسبیحةً واحمداللَه ثلثا و ثلثین تحمیدة. ثم قال: السلام علی آدم صفوة اللَه …

ترجمه:

سعد بن سعد می گوید: درباره حضرت فاطمه معصومه سلام اللَه علیها که دختر موسی بن جعفر علیهما السلام می باشند از امام رضا سوال نمودم . فرمودند: کسی که آن حضرت را زیارت کند جایگاهش بهشت خواهد بود.

٢- امام جواد علیه السلام فرمودند: کسی که زیارتگاه عمه ام را در قم زیارت کند بهشت از آ ن او خواهد شد.

٣-امام رضا علیه السلام به سعد می فرمایند: در شهر شما قبری از ما خاندان می باشد، عرض کردم فدایت شوم آیا منظور شما قبر فاطمه دختر موسی بن جعفر علیهم السلام است ؟ فرمود : آری. کسی که او را در حال معرفت به شخصیت و ملکات او زیارت کند بهشت برای او خواهد بود. پس وقتی که به زیارت آن حضرت می روی بالا سر آن حضرت بایست و سی و چهار مرتبه تکبیر بگو وسی سه مرتبه تسبیح و سی سه مرتبه حمد بجای آور پس بگو السلام علی آدم صفوة اللَه …

حضرت آیت اللَه ملّاحسینقلی همدانی

اساتید حضرت آیت اللَه ملّاحسینقلی همدانی :

  • عارف کامل حضرت آیت اللَه حاج سید علی شوشتری قدس سرّه
  • خاتم الفقهاء و المجتهدین شیخ مرتضی انصاری رضوان اللَه علیه
  • حاج ملّاهادی سبزواری رضوان اللَه علیه

برخی از شاگردان آیت اللَه ملّاحسینقلی همدانی:

  • عارف کامل مرحوم آیت اللَه سيد احمد كربلايى قدس سرّه
  • عارف کامل حضرت آیت اللَه شيخ محمّد بهارى قدس سرّه
  • عارف کامل حضرت آیت اللَه میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس سرّه
  • عارف کامل حضرت آیت اللَه سيد محمّد سعيد حبّوبى قدس سرّه

عارف و فقیه بی نظیر

1. علامه طباطبایی رضوان اللَه علیه:

«مرحوم آخوند در رشته توحيد حقّ تبارك و تعالى بى نظير بوده‏ اند.

مرحوم آخوند ملّاحسينقلى همدانى انصافاً خيلى واقعيّت عجيبى داشتند، و در حدود سيصد نفر شاگرد تربيت كردند.» (مهرتابان، ص322)

2. شیخ آقا بزرگ طهرانی رضوان اللَه علیه :

«ایشان [آیت‌اللَه ملاحسین‌قلی همدانی] در خصوصِ این علم (یعنی علم اخلاق و عرفان) دارای جایگاه بالایی است که قدر و منزلتش به وصف نیاید. و روزگار درازی سپری شده و در طول این مدت کسی هم‌پایۀ او در علم اخلاق و تهذیبِ نفوس یافت نشده است. و [به‌تحقیق] این فن [اخلاق و عرفان] به‌وسیلۀ او ختم شده است زیرا کسی شایستگی این را ندارد که به همان مرتبۀ ایشان [در مقامات و جایگاه معنوی] برسد، به‌گونه‌ای که نظیر او شمرده شود.» (نقبآء البشر، ج2، ص 674 تا ص 678.)

3.علامه طهرانی رضوان اللَه علیه :

«علاّمۀ طهرانی هرگاه اسمی از مرحوم آخوند ملاّ حسینقلی به میان می‌آمد، رنگ چهره‌شان دگرگون می‌شد، و از او به تعابیری استثنائی یاد می‌نمودند، و او را بر سایر بزرگان اهل معرفت تفضیل می‌دادند و می فرمودند:

تمام ما ريزه ‏خوار سفره آخوند ملّاحسين‏قلى هستيم. او يك درياى بى ‏پايان بود.» (حریم قدس، ص 99؛ عنوان بصری، ج2، ص311.)

سیره اخلاقی آیت اللَه ملّاحسینقلی همدانی

ایثار و گذشت

1. در يك سفر زيارتى كه مرحوم آخوند با اصحابشان پياده به كربلا مشرّف مى ‏شدند، در راه عرب‏هاى بيابانى ايشان را لخت مى ‏كنند و هر چه دارند مى ‏ربايند.

سپس كه ايشان را مى‏ شناسند، به حضورشان مى ‏آيند و هر چه ربوده بودند تقديم مى‏ كنند و معذرت مي خواهند. مرحوم آخوند فقط كتابهاى وقفى را كه ربوده بودند پس مي گيرد و بقيّه كتب و اموال را نمى ‏گيرد و مي فرمايد: به مجرّد سرقت، من ايشان را بِحِلّ كردم، چون راضى نشدم بواسطه من خداوند كسى را در آتش دوزخ بسوزاند. (روح مجرد، ص553)

هدایت و دستگیری

2. مرحوم والد (علامه طهرانی) مى ‏فرمودند:

«روزى مرحوم آخوند ملّاحسينقلى همدانى در خيابان مى‏ گذشت، چشمش به عدّه‏ اى از جوانان افتاد كه دور هم جمع شده ‏اند و به لهو و لعب و نواختن‏ موسيقى و آلات طرب مشغولند. مرحوم آخوند به ميان آنها رفت و فرمود: «آيا مرا به جمعتان راه مى ‏دهيد؟» آنها استقبال كردند و گفتند: بفرماييد، ولى اوضاع و احوال ما اين‏چنين است و با حال شما مناسبتى ندارد. مرحوم آخوند فرمود: «اشكالى ندارد، همه با هم هستيم و با هم شعر مى ‏خوانيم.»

مجموعه عکس های زیبا از گنبد گلدسته ها و ضریح حرم حضرت معصومه

 

مجموعه عکس های زیبا از گنبد گلدسته ها و ضریح حرم حضرت معصومه در شهر مقدس قم مناسب برای پروفایل و چاپ با کیفیت بالا و دانلود رایگان

سیر علوم و تاریخ شیعه در عصر امام حسن عسكرى علیه السلام

 در زمانى كه متوكّل حضرت امام هادى علیه السّلام را از مدینه طلبید، حضرت امام حسن عسكرى1 علیه السّلام هم همراه پدر بودند. و همیشه آن حضرت با پدرشان در سامرّاء بودند تا وقتى كه پدر به رفیق أعلى واصل شد.

 آنگاه حضرت در این مدّت كوتاه عمرشان پس از این در سامرّاء با زندگى توأم با مرارت و اذیت گذراندند، و با پدرشان در تحمّل مصیبتها شریك بودند. و پس از ارتحال پدرشان منفرداً تحمّل بدیها و زشتیهاى بنى عباس را مى‌نمودند. حال و رفتار عبّاسیون با وى، از إسائه، و چشم پوشى از مقامات، و تضییق بر او و زندان، مثل حال و رفتارشان با پدرش بوده است بدون اندك فُسْحَتى و إرفاقى كه به او برسد.

 شیعیان در عصر او حالشان به مثابه حالشان با پدرش بوده است. و شهر قم در عهد او و در عهد پدرش از زمان پیش، عاصمه بزرگى از عَواصِم و محلهاى علم‌ شیعه بوده است. در بلده قم به مقدارى كه از شمارش و حساب بیرون مى‌باشد راویان شیعه، و به مقدار بسیارى از مؤلّفین در علم حدیث و در سایر فنون علم مجتمع بوده‌اند.

 و در سامرّاء و اطراف مجاور سامرّاء به قدرى شیعه زیاد بوده است كه به مقدار معتنابهى بالغ مى‌گردیده است. و در بلده بغداد خلق كثیرى شیعه بوده‌اند. شهر مَدائن در آن عصر معمور و آباد بوده است و تشیع در آن داراى قِدْحِ مُعَلَّى‌1 بوده است، و پیوسته مواصلات میان شیعیان آنجا و میان امام، متوالى و مُرَتَّب بوده است، و شاید سلمان فارسى اوّلین واضع حَجَر تشیع در آنجا بوده است، و روى آن حَجَر بوده است كه حُذَیفَة بن یمان بناى تشیع كرده است.

سیر علوم و تاریخ شیعه در عصر امام حسن عسكرى

دو روایت از حضرت امام حسن عسکری در عظمت و جلالت مقام ائمه علیهم السلام

روایت کافی از حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام در آنکه «شخص بدون امام مانند برّۀ بدون چوپان، طعمۀ گرگ خواهد شد»

 [بشارة الشیعة] صفحة 153:

 «رُوی فی الکافی عن محمّد بن مسلم، عن أبی‌جعفر علیه السّلام، قال:

”کلُّ مَن دانَ اللهَ بعبادةٍ یُجهِد فیها نفسَه و لا إمامَ له مِن اللهِ، فسَعیُه غیرُ مقبولٍ و هو ضالٌّ متحیِّرٌ و اللهُ شانئٌ لأعمالِه؛ و مَثَلُه کمَثَل شاةٍ ضَلَّت عن راعِیها و قَطیعِها فهَجَمَت ذاهبةً و جائِیَةً یومَها، فلمّا جنَّها اللَّیلُ بَصُرَت بِقَطیعٍ مع غیرِ راعِیها فحَنَّت إلیها و اغتَرَّت بها و باتَت معها فی مَرْبضِها،1 فلمّا أن ساقَ الرّاعی قَطیعَه أنکَرَت راعِیَها و قَطیعَها فهَجَمَت متحیِّرةً تَطلُب راعِیَها و قَطیعَها فبَصُرَت بغَنَمٍ مع راعیها فحَنَّت إلیها و اغتَرَّت بها، فصاحَ بها الرّاعی: الحَقِی بِراعیکِ و قَطیعِکِ فإنّکِ تائِهَةٌ متحیِّرةٌ عن راعیک و قَطیعک! فهَجَمَت ذَعِرَةً متحیِّرةً تائِهَةً لاراعِیَ لها یُرشِدها إلی مَرعاها أو یَرُدُّها، فبَیْنا هی کذلک إذا اغتنم الذِّئبُ ضَیعَتَها فأکَلَها.

دو روایت از حضرت امام حسن عسکری در عظمت و جلالت مقام ائمه علیهم السلام

 

اختصاص «اربعین» به سیّدالشّهدا علیه السّلام شعار شیعه است

اختصاص «اربعین» به سیّدالشّهدا علیه السّلام، به عنوان شعار شیعه

یکی از شعائر مختصّ شیعه که در هیچ مکتب و ملّتی نظیر و مشابهی برای او نمی‌توان یافت، مسئلۀ اربعین حضرت أباعبدالله الحسین علیه السّلام است؛ و این از اختصاصات فرهنگ تشیّع است. زیارت مخصوصۀ آن حضرت در روز اربعین، شعار مخصوص شیعه است و برای هیچ فردی از سایر معصومین علیهم السّلام، حتّی برای رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم این مسئله وجود ندارد. زیارت حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام در روز اربعین و اقامۀ مجلس عزا برای آن حضرت، فقط و فقط اختصاص به ایشان دارد!

تفسیر متعلق به امام حسن عسکری

 مرحوم حاج میرزا حسین نورى در اینجا به ده وجه، تضعیف علّامه و ابن غضائرى و محقّق میرداماد را ردّ كرده؛ و در إثبات اعتبار این تفسیر پافشارى نموده است.

 از جمله اینكه مى‌گوید: شیخ صدوق با كمال آن دقّت و نزدیكى و درایت، چگونه این مرد را مجهول ندانسته و او را معتبر مى‌شمرد؛ و بعد از دو قرن ابن غضائرى آمده و بر كلام صدوق إشكال كرده است! با اینكه صدوق با تمام دقّت و حسن نظر و إتقان، و أقربیت عهدش، چگونه در «من لا یحضره الفقیه» و أكثر كتبش أحادیث این تفسیر را آورده است؟!

 و از جمله اینكه مى فرماید: این تفسیر متعلّق به حضرت أبو محمد إمام حسن عسكرىّ علیه السّلام است نه به پدر ایشان حضرت أبو الحسن إمام هادى علیه السّلام، چنانكه محقّق میرداماد گمان كرده است كه آن تفسیر كه به روایت حسن بن خالد برقى است، و مفصّل است و یكصد و بیست جلد میباشد، غیر از این تفسیر یك جلدى است. بلكه یك تفسیر بیشتر نیست؛ و آن همین تفسیرى است كه تفسیر إمام حسن عسكرىّ علیه السّلام مى باشد و بقیه آن از بین رفته و این مقدار باقى مانده است.

 و از جمله مطالبش این است كه: ما چهار كتاب در فنّ رجال از سه تن از مشایخ داریم كه شیعه به آنها اعتماد دارد: «رجال نجاشى، رجال كشّى، فهرست و رجال شیخ طوسى». این سه بزرگوار، سه عالم رجال شناسند كه بزرگان از علماء به گفتار و تشخیص اینها در تعدیل و جرح رُوات اعتماد مى‌كنند؛ و اینها هیچكدام در كتب أربعه رجالیه خود محمّد بن قاسم را تضعیف نكرده‌اند.

 

تفسیر متعلق به امام حسن عسکری

منبع مکتب وحی

امامت امام حسن عسکری علیه السلام

حضرت ابومحمد، امام حسن عسکری علیه السلام، فرزند حضرت امام هادی علیه السلام، در سال 231 یا 232 هجری در مدینۀ منوّره متولد شدند. سامراء در آن زمان پایتخت خلفای بنی‌عباس بود؛ لذا برای از بین بردن احساسات مردم و تحرّکات احتمالی، خلیفۀ عباسی در سال 236 هجری، امام هادی علیه السلام را از مدینه به سامراء تبعید کرد؛ و حضرت امام حسن عسکری علیه السلام که در آن وقت چهارساله بودند، در معیّت پدر به سامراء آمدند. امام هادی علیه السلام در سال 254 از دار دنیا رفتند، و ولایت و امامت به فرزندشان حضرت امام عسکری که سنّشان در آن وقت بیست‌ودو سال بود، منتقل شد. امامت امام حسن عسکری علیه السلام تا سال 260 هجری ادامه داشت، تا اینکه در سنّ بیست‌وهشت سالگی با سمّ «مُعتَمِد» (خلیفۀ عباسی) از دار دنیا رحلت کردند.

 

حضرت عبدالعظیم در عنوان بصری

  •  حضرت خدیجه سلام اللَه علیها كسی نبود كه آدم بگوید خدا ببخشد، چه چیز را ببخشد؟ حضرت خدیجه سلام اللَه علیها را باید رفت در كنار قبر آن مطهره ایستاد و از نفس قدسی او برای خروج خود از دنیا و تعلقات و رسیدن به قرب و مقام معرفت و توحید و ولایت و وارد شدن در این صراط و وارد شدن در این مكتب و استفاضه و استناره از جذبات و نفحات آن عالم و آن نفوس، استمداد كرد، این جور باید بایستیم در كنار قبر حضرت و همین طور سایر اولیا، فرقی نمی كند، در قبرستان علی بن جعفر فرض كنید كه قبر حضرت علی بن جعفر و مرحوم آقای انصاری رضوان اللَه علیه، حضرت عبدالعظیم حسنی كه طبق روایت امام هادی علیه السّلام كه فرمودند من زار عبدالعظیم بالری كمن زار الحسین بكربلا1، عین روایت است، این است مسأله، باید رفت در آنجا و از نفس قدسی حضرت عبدالعظیم برای تصحیح و تصفیه و تزكیه و ارتقاء از عالم ماده و وارد شدن در ولایت استمداد كرد، نه اینكه بسم اللَه الرحمن الرحیم …. یك حمد و سوره خواندیم و به روح آن حضرت حمدی تقدیم می كنیم و بعد هم بر می گردیم خوشحال و منبسط از اینكه زیارت كردیم، این فایده ندارد، نه اینكه فایده ندارد فایده اش خیلی كم است، دو درصد فرض كن. نه! اینجور نباید انسان برود، انسان باید متوجه باشد كه چه می كند،

  • حضرت عبدالعظیم در عنوان بصری