علامه سید محمد حسین طهرانی، فقیه، عارف و فیلسوف شیعه

علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی (۱۳۴۵-۱۴۱۶ق) از فقیهان، عرفا و فیلسوفان شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری است. وی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

 

تولد و تحصیلات علامه طهرانی

علامه طهرانی در ۲۴ محرم ۱۳۴۵ق در تهران متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و سپس به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه قم پرداخت. وی از محضر استادانی چون آیت‌الله العظمی بروجردی، آیت‌الله العظمی سید محمد محقق داماد و آیت‌الله العظمی گلپایگانی، آیت الحق سید هاشم حدّاد، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، و آقا بزرگ طهرانی بهره برد.

 

آثار علامه طهرانی

علامه طهرانی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی تألیف کرد که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به الله ‌شناسی، امام‌ شناسی و معاد شناسی اشاره کرد. وی همچنین کتاب‌هایی درباره حضرت فاطمه سلام الله علیه دختر پیامبر اسلام، احیای حکومت اسلامی، تفسیر مواعظ اخلاقی و تفسیر پاره‌ای از آیات و احادیث، همچون آیه نور و حدیث عنوان بصری دارد.

 

عرفان و سیر و سلوک علامه طهرانی

علامه طهرانی در زمینه عرفان و سیر و سلوک نیز به مقامات عالی دست یافت. وی شاگرد سید هاشم حداد بود و کتاب روح مجرد را برای معرفی و پاسداشت او نگاشت و حداد را «انسان کامل» می‌دانست.

 

سیاسی علامه طهرانی

علامه طهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی ایران بود و نقش مهمی در پیروزی این انقلاب داشت. وی از جمله روحانیونی بود که آیت الله خمینی را در نجف اشرف ملاقات کرد و ایشان را به بازگشت به ایران ترغیب کرد.

 

وفات علامه طهرانی

علامه طهرانی در ۱۷ تیر ۱۳۷۴ق در مشهد درگذشت و در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی: بررسی جامع مباحث عرفانی

آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی از جمله علما و عرفای بزرگ معاصر بودند که در زمینه های مختلف علوم اسلامی و عرفانی صاحب نظر بودند. ایشان در طول عمر پربار خود جلسات متعددی را در زمینه های مختلف برگزار کردند که از جمله آنها می توان به جلسات شرح حدیث عنوان بصری اشاره کرد.

حدیث عنوان بصری یکی از احادیث مهم در زمینه عرفان و سیر و سلوک است که از امام صادق علیه السلام روایت شده است. در این حدیث، امام صادق علیه السلام به بیان حقیقت ولایت و هدایت و نقش آن در سیر و سلوک پرداخته اند.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی طی سالیان متمادی برای رفقا و شاگردان سلوکی و پویندگان مکتبِ عرفان و توحید ایراد می شد. در این جلسات، ایشان به تبیین عمیق و جامعی از مباحث مطرح شده در حدیث عنوان بصری می پرداختند.

از جمله نکات مهمی که در جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی مورد توجه قرار می گرفت، عبارتند از:

  • اهمیت ولایت و هدایت در سیر و سلوک
  • حقیقت ولایت و هدایت
  • نقش امام در هدایت و دستگیری سالکان
  • شرایط و ویژگی های سالک
  • موانع و مشکلات سیر و سلوک

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جمله منابع مهم و ارزشمند در زمینه عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود. این جلسات با بیانی روان و شیوا، همراه با ذکر مصادیق، امثله و حکایات متنوّع، زمینه را برای درک عمیق مباحث عرفانی فراهم می کند.

 

اهمیت جلسات شرح حدیث عنوان بصری

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جهات مختلف حائز اهمیت است. از جمله این جهات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ارائه یک دیدگاه جامع و عمیق از مباحث عرفانی: در این جلسات، مباحث عرفانی به صورت جامع و عمیق مورد بررسی قرار می گیرد. این امر موجب می شود تا سالکان راه حقیقت با دیدگاه صحیحی نسبت به این مباحث آشنا شوند.
  • استفاده از منابع معتبر و مستند: در این جلسات، از منابع معتبر و مستند عرفانی استفاده می شود. این امر موجب می شود تا مباحث مطرح شده در این جلسات از اعتبار لازم برخوردار باشند.
  • بیان روان و شیوا: مباحث مطرح شده در این جلسات با بیانی روان و شیوا و همراه با ذکر مصادیق، امثله و حکایات متنوّع بیان می شود. این امر موجب می شود تا مباحث عرفانی برای مخاطبان قابل فهم و آموزنده باشد.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جمله منابع مهم و ارزشمند در زمینه عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود. این جلسات با ارائه یک دیدگاه جامع و عمیق از مباحث عرفانی، استفاده از منابع معتبر و مستند و بیان روان و شیوا، زمینه را برای درک عمیق مباحث عرفانی فراهم می کند.

رساله لب اللباب اثر علامه طهرانی: راهنمای کامل سیر و سلوک

رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، یکی از مهم‌ترین آثار عرفانی در زبان فارسی است. این کتاب در سال ۱۳۴۳ شمسی به همت انتشارات علامه طباطبایی به چاپ رسید.

تقسیم بندی کتاب رساله لب اللباب علامه طهرانی

رساله لب اللباب در دو بخش کلی تنظیم شده است:

بخش اول: شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص

بخش دوم: شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک

در بخش اول، مؤلف به شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص می‌پردازد. این عوالم شامل دوازده مرحله است:

  • اسلام اکبر
  • ایمان اکبر
  • هجرت کبری
  • جهاد اکبر
  • اسلام اعظم
  • ایمان اعظم
  • هجرت عظمی
  • جهاد عظمی
  • موت ارادی
  • مزیت سالکان امت اسلام بر سالکان امت‌های گذشته
  • مقام «صلوح» و اقسام صلاح
  • شرح عوالم دوازدهگانۀ مقدّم بر عالم خلوص

 

در بخش دوم، مؤلف به شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک می‌پردازد. این بخش شامل مباحثی همچون:

  • ضرورت حرکت انسان به سمت خدا با تمام شراشر وجود
  • لزوم حركت در مسير عرفان و توحيد و فراگیری علوم باطنی
  • فرق مكتب توحيد با ساير مكاتب؛ و علل معارضه با آن
  • سیر و سلوک در اصطلاح عرفا
  • آثار مراقبه در وجود سالک و مراحل آن
  • لزوم التزام سالک به امور شرعی
  • راه شناخت استاد کامل و لزوم استمداد از او
  • نفس سلوک و فناء در ذات احديّت، تنها هدف سالک
  • طریقۀ احراق تنها راه وصول به حقیقت
  • نفی خواطر یکی از مهمّات وصول به مقصد

رساله لب اللباب از نظر محتوا و ساختار، اثری جامع و کامل است. مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط و با زبانی شیوا و روان، به شرح مبانی و اصول سیر و سلوک پرداخته است. این کتاب به‌عنوان یکی از منابع مهم و مرجع در زمینه عرفان، مورد توجه و استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.

 

اهمیت رساله لب اللباب اثر علامه طهرانی

رساله لب اللباب از نظر اهمیت، دارای ابعاد مختلفی است. از جمله این ابعاد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

از نظر محتوایی، رساله لب اللباب یکی از جامع‌ترین و کامل‌ترین آثار عرفانی در زبان فارسی است. مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط و با زبانی شیوا و روان، به شرح مبانی و اصول سیر و سلوک پرداخته است.

از نظر ساختاری، رساله لب اللباب اثری منسجم و منظم است. مؤلف در این کتاب، مطالب را به‌طور منطقی و به‌صورت یک سلسله مراتب ارائه کرده است.

از نظر تاریخی، رساله لب اللباب اثری مهم در دوره معاصر است. این کتاب در سال ۱۳۴۳ شمسی به چاپ رسیده است و در آن زمان، یکی از آثار مهم و مرجع در زمینه عرفان بوده است.

 

نکات برجسته رساله لب اللباب علامه طهرانی

رساله لب اللباب دارای نکات برجسته‌ای است که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص پرداخته است. این مباحث، برای سالکان طریقت بسیار مهم و ضروری است.

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک پرداخته است. این مباحث، راهنمای سالکان در مسیر سیر و سلوک است.

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح مقامات و منازل سیر و سلوک پرداخته است. این مباحث، برای سالکان در مسیر سیر و سلوک بسیار راهگشا است.

 

رساله لب اللباب اثری ارزشمند و ماندگار در زمینه عرفان است. این کتاب به‌عنوان یکی از منابع مهم و مرجع در زمینه عرفان، مورد توجه و استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی؛ فقیه، عارف، و استاد اخلاق

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، فقیه، عارف، و استاد اخلاق در حوزه علمیه نجف و قم بود. پدرش حاج میرزا شفیع از تاجران متمکن تبریز بود. میرزا جواد آقا تحصیلات مقدماتی را در تبریز فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به نجف رفت.

میرزا جواد آقا در نجف نزد بزرگانی چون میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، آخوند خراسانی، و ملا حسینقلی همدانی شاگردی کرد. وی در علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، کلام، و عرفان، به مقامات بالایی رسید.

میرزا جواد آقا پس از چند سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی به تبریز بازگشت و به ترویج دین پرداخت. در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی و در ابتدای جریانات مشروطه و درگیری‌های تبریز مجبور به عزیمت به قم شد و تا پایان عمر نیز در همان‌جا ماند.

میرزا جواد آقا در قم به تدریس علوم دینی و اخلاق پرداخت و شاگردان زیادی را تربیت کرد. از جمله شاگردان وی می‌توان به سید روح‌الله خمینی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، و محمدعلی اراکی اشاره کرد.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف از جمله فقه، اصول، اخلاق، و عرفان دارد. از جمله آثار معروف وی می‌توان به کتاب‌های «المراقبات»، «اسرارالصلاة»، و «رساله لقاءالله» اشاره کرد.

 

آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

    المراقبات

کتاب «المراقبات» یکی از مهم‌ترین آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است که در آن به بررسی اعمال و عبادات مخصوص ماه‌های مختلف پرداخته شده است. این کتاب شامل نکات ارزشمندی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی است.

 

    اسرارالصلاة

کتاب «اسرارالصلاة» به بررسی ابعاد مختلف نماز از جمله فلسفه، آثار، و آداب آن پرداخته است. این کتاب یکی از منابع مهم در زمینه فقه و اخلاق نماز است.

 

    رساله لقاءالله

کتاب «رساله لقاءالله» به بررسی مفهوم لقاءالله و راه‌های رسیدن به آن پرداخته است. این کتاب یکی از منابع مهم در زمینه عرفان اسلامی است.

 

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و تأثیرات وی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از تأثیرگذارترین علمای معاصر ایران است. وی با تألیفات و سخنرانی‌های خود، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های دینی و اخلاقی نسل‌های مختلف گذاشته است.

آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی، مورد توجه بسیاری از علما و عرفای شیعه قرار گرفته است. این آثار به زبان‌های مختلف ترجمه شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی با تربیت شاگردانی برجسته، نقش مهمی در تداوم و گسترش علوم دینی در ایران داشته است. شاگردان وی در مناصب مختلف علمی، دینی، و سیاسی، به خدمت به اسلام و جامعه پرداخته‌اند.

 

مرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی سرانجام در قم درگذشت و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از علمای بزرگ و تأثیرگذار معاصر ایران است. وی با تألیفات و سخنرانی‌های خود، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های دینی و اخلاقی نسل‌های مختلف گذاشته است. آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی، مورد توجه بسیاری از علما و عرفای شیعه قرار گرفته است. شاگردان وی در مناصب مختلف علمی، دینی، و سیاسی، به خدمت به اسلام و جامعه پرداخته‌اند.

أحوال الإمام الحسين (ع) في يوم عاشوراء نقلاً عن الإمام الصادق (ع)

تاسوعا، مصطلح يشير إلى اليوم التاسع من شهر محرم، الشهر الأول من السنة الإسلامية، في التقويم الهجري القمري. هذا اليوم له أهمية كبيرة لدى المجتمع الشيعي، وبمناسبة شهادة الإمام الحسين (ع) وأصحابه الأوفياء في عاشوراء، يتم تنظيم مراسم العزاء والحداد في هذا اليوم على نطاق أوسع من الأيام السابقة.

بالنظر إلى أهمية الأحداث والرسائل لهذا اليوم وأهمية فهم أحوال الإمام الحسين (ع) في واقعة كربلاء، في هذه المقالة، بالنظر إلى المعلومات التي قدمها العلامة السيد محمد حسين الحسيني الطرازي في كتابه “نور ملكوت القرآن“، سنتناول الأحداث المهمة في يوم تاسوعا.

ترجمة النص العربي إلى العربية:

في المجلد الأول من كتاب “نور ملكوت القرآن”، جاء ما يلي:

عن الإمام الصادق (ع) أنه قال: إن تاسوعا هو اليوم الذي حاصر فيه جيش شام الإمام الحسين (ع) وأصحابه، ووضعوا خيولهم حوله، وفرح ابن مرجانة وعمر بن سعد بكثرة جنده. لأنهم رأوا الإمام الحسين (ع) ضعيفًا، وأيقنوا أنه لم يعد أحد من أهل العراق سيساعده.

بِأَبِى الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيبُ. «أبي فداه الغریب الذي ظن الظالمون أنه ضعيف».

صاح عمر بن سعد: اركب واذهب إلى خيمة الحسين.

الإمام الحسين (ع) كان يجلس أمام خيمته، وقد وضع رأسه على ركبتيه، معتمدًا على سيفه، عندما أخذته غفوة قصيرة. وفي تلك الغفوة، رأى رسول الله (ص) الذي قال له: “ستنتقل إلى جوار ربك قريبًا”.

سمعت السيدة زينب (ع) أصوات حركة الجيش، فجاءَت إلى الإمام الحسين (ع) وقالت: “العدو قد اقترب منا”.

قال الإمام الحسين (ع) لأخيه العبّاس: “اركب – بنفسك أنت – حتى تقابلهم وتسألهم عن سبب مجيئهم؟! وما الذي يريدون؟!”.

قال الإمام الحسين (ع) لأخيه العبّاس: “اركب – بنفسك أنت – حتى تقابلهم وتسألهم عن سبب مجيئهم؟! وما الذي يريدون؟!”.

ركب العبّاس، ومعه عشرين فارسًا، من بينهم زهير بن القين وحبيب بن مظاهر، وذهبوا إلى جيش يزيد بن معاوية. سألهم العبّاس عن سبب مجيئهم، فأجابوه:

“لقد أرسلنا إليك عبید الله بن زیاد، ليأمرك بالاستسلام لأمره، وإلا فسوف نقاتلك!”.

عاد العبّاس إلى أخيه الحسين (ع) لينقل له الرسالة، وفي هذه الأثناء، بدأ أصحاب العبّاس بالوقوف أمام جيش يزيد بن معاوية، وبدأوا في الموعظة والنصيحة.

قال حبيب بن مظاهر لجيش يزيد بن معاوية: “أقسم بالله أنكم ستكونون قومًا سوءًا في يوم القيامة، إذا دخلتم على الله. لقد قتلتم ذرية وعترة وأهل بيت نبيّه، وعبدة هذه المدينة الذين يقومون في السحر للتهجّد، ويذكرون الله كثيرًا!”.

رد عزرة بن قيس على حبيب بن مظاهر: “أنت تتباهى بنفسك أكثر مما تستطيع!”.

رد زهير بن القين على عزرة بن قيس: “أيها عزرة، لقد أثنى الله عليه، وهداه. أقسم عليك بالله ألا تكون ممن يساعدون راية الضلال في قتل النفوس الطاهرة!”.

رد عزرة بن قيس على زهير بن القين: “أيها زهير، أنت لم تكن من شيعة أهل البيت في نظرنا، وكنت على غير رأيهم وطريقتهم!”.

قال زهير بن القين لعزرة بن قيس: “ألستَ تدرك من موقفي هذا أنني منهم؟!”. أقسم بالله، لم أكتب له رسالة قط، ولم أرسل إليه رسولًا، ولم أعطه أي وعد بالنصرة. لكنني قابلته في الطريق. وعندما رأيته، تذكرت رسول الله (ص) ومقامه عند الله. وعرفت ما سيحدث له من العدو. فقررت أن أنصره وأن أكون من أنصاره. وسأضحي بحياتي من أجله، حتى أحفظ حق الله وحق رسوله الذي ضيعتُموه!”.

عاد العبّاس إلى أخيه الإمام الحسين (ع) وأخبرَه بما قاله القوم.

قال الإمام الحسين (ع) لأخيه العبّاس: “ارجع إليهم، واطلب منهم مهلةً هذه الليلة حتى الغد. لعلنا نصلي لربّنا الليلة، وندعوه، ونستغفره. فإن الله يعلم أنني أحب الصلاة له، وتلاوة كتابه، وكثرة الدعاء والاستغفار”.

عاد العبّاس (ع) وطلب المهلة. وجاء رسول من عند عمر بن سعد، ووقف في مكانٍ يسمعه الجميع، وقال: “نعطيكم مهلةً حتى الغد. إذا استسلمتم، نرسلكم إلى أميرنا عبيد الله بن زياد. وإذا رفضتم، فلن نسمح لكم بالخروج!”.

قال الإمام الحسين (ع) لأصحابه: “جمعتكم اليوم لأخبركم بأمرٍ مهمٍ. فقد أخبرني جدّي رسول الله (ص) أنني سأساق إلى العراق، وأنزل أرضًا يقال لها عمور أو كربلاء. وفيها أُستَشْهَدُ، وقد اقترب الموعد”.

قال الإمام الحسين (ع) لأصحابه: “أعطيتكم الآن الإذن بأن تتفرقوا. لقد رفعت عنكم عهد البيعة. لقد حلّ الليل بكم، وغطاكم بستره. خذوا الليل مركبًا، وباعوا أيديكم بأيدي رجال أهل بيتي. تفرقوا في مدنكم وأوطانكم. إن القوم لا يريدون غيري. إذا وصلوا إليّ، فسيتركون طلب غيري”.

قال إخوة الإمام الحسين (ع) وأولادهم وأولاد إخوته وأولاد عبد الله بن جعفر: “لا يبقينا الله بعدك! لن نفعل ذلك لنبقى بعدك”. كان أول من ردَّ بمثل هذا الكلام هو الإمام العبّاس بن علي (ع)، ثمَّ تبعه بنو هاشم من بعده.

قام أبناء عقيل ومسلم بن عوسجة وزهير بن القين كلٌّ منهم وتكلم بلسان كريم وشريف، وأعرب عن خجلهم من عدم امتلاكهم أكثر من نفس واحدة ليقدموها في سبيل الإمام الحسين (ع).

 

استعراض رؤية هلال شوال وإعلان يوم عيد الفطر

موضوع رؤية هلال شهر شوال لإعلان عيد الفطر ونهاية شهر رمضان، هو من أكثر الموضوعات إثارة للجدل بين الناس كل عام. هناك من يتعجب من إعلان عيد الفطر في بلد آخر قبل يوم واحد من إعلانه في إيران، وهناك من يطرح السؤال التالي: هل يجب علينا حقا قبول كل ما أعلنه المرجعيون في هذا الشأن؟ في ما يلي، سنحاول الإجابة على هذه التساؤلات والشكوك من خلال ذكر بعض الأمثلة

ضرورة عدم اتباع مرجع التقليد في المسائل التي نتأكد من بطلانها

يوضح آية الله السيد محمد محسن الحسيني الطهراني في كتابه “سيرة الصالحين في حجية أفعال وأقوال الأولياء الإلهيين” موضوع التقليد من المراجع في الظروف الخاصة على النحو التالي:

“وجوب التقليد من المراجع في المسائل التي لا يقطع الإنسان بخلافها، وإلا فتقليده حرام. ففرض أن مرجعاً تقليدياً حكم بأن غدًا هو آخر يوم من شهر رمضان المبارك، بينما رأى الإنسان هلال شهر شوال بعينيْه؛ ففي هذه الحالة يكون الامتثال حرامًا، ويجب اعتبار ذلك اليوم أول يوم من شهر شوال وعيد الفطر.”

رواية عن آية الله الطهراني وعدم الانتباه إلى آراء الآخرين في قضية عيد الفطر

بالإضافة إلى ذلك، فإن موضوعًا آخر هو أن الفرد لا ينبغي أن يعتمد على أقوال الناس أو الجو السائد في المجتمع لتحديد يوم نهاية شهر رمضان وعيد الفطر. في هذا الصدد، نقلت رواية عن آية الله الطهراني وآية الله البروجردي في كتاب “مهر فروزان” نقرأها معًا:

في نفس فترة إقامته في طهران وفي عهد حياة آية الله العظمى البروجردي ـ رحمه الله عليه ـ في أحد الأعوام، لم يُشاهد هلال شهر شوال وفقًا للتقويم. بنى والد المترجم ـ قدّس سرّه ـ وفقًا لمبادئ الشريعة على بقاء شهر رمضان المبارك، ولم يذهب إلى المسجد لأداء صلاة العيد. في ذلك الوقت، سمع أن أحد السادة المعروفين والعلماء البارزين في طهران تناول شيئًا في حضور الآخرين في ذلك اليوم؛ وهذا الأمر أدى إلى أن تكون جميع مساجد طهران في حالة الإفطار. في هذا الصدد، تم استشارة آية الله الطهراني أيضًا وطلبوا منه السماح بإعلان دخول شهر شوال. رفض مسألة بشدة، وحكم على بقاء شهر رمضان! ولم يقبل أي محاولات للتخفيف من حدة موقفه.

“في نفس فترة إقامته في طهران وفي عهد حياة آية الله العظمى البروجردي ـ رحمه الله عليه ـ في أحد الأعوام، لم يُشاهد هلال شهر شوال وفقًا للتقويم. بنى والد المترجم ـ قدّس سرّه ـ وفقًا لمبادئ الشريعة على بقاء شهر رمضان المبارك، ولم يذهب إلى المسجد لأداء صلاة العيد. في ذلك الوقت، سمع أن أحد السادة المعروفين والعلماء البارزين في طهران تناول شيئًا في حضور الآخرين في ذلك اليوم؛ وهذا الأمر أدى إلى أن تكون جميع مساجد طهران في حالة الإفطار. في هذا الصدد، تم استشارة آية الله الطهراني أيضًا وطلبوا منه السماح بإعلان دخول شهر شوال. رفض مسألة بشدة، وحكم على بقاء شهر رمضان! ولم يقبل أي محاولات للتخفيف من حدة موقفه.”

إعلان عيد الفطر بناءً على رؤية الهلال في بلد آخر

موضوع مهم آخر مثير للجدل هو إعلان عيد الفطر ونهاية شهر رمضان في بعض البلدان الإسلامية، والذي يخلق لدى الناس في إيران الاعتقاد بأنهم يجب أن يعلنوا عيد الفطر أيضًا. في هذا الصدد، أحد أهم المناقشات التي جرت بين العلماء المشهورين هو مناقشة ونقد علامة السيد محمد حسين الطهراني وتبادل الآراء مع أستاذه آية الله الخوئي، والتي تم نشرها في كتاب بعنوان “رسالة حول مسألة رؤية الهلال” باللغة العربية.

آية الله الخوئي، على عكس الاعتقاد السائد، كان يعتقد أنه لا يلزم وجود اشتراك في الأفق بين المدن والدول. كان يعتقد أن مجرد رؤية الهلال في جزء واحد من الأرض يكفي للحكم بدخول الشهر الجديد في جميع الأماكن.

قام آية الله الطهراني، في رسائل ومراسلات، بنقد ورفض هذا الرأي من أستاذه، مصحوبًا بحجج وأدلة قوية. أثبت بوضوح أن الحق مع الرأي السائد، وهو أن الاشتراك في الأفق بين المدن والدول ضروري وضروري لدخول الشهر الجديد. الحكم بدخول الشهر في مدينة ما لا يؤدي إلى الحكم بدخوله في بلد آخر بعيد عنها. يجب عليهم أن يأخذوا دخول الشهر حسب أفق مدينتهم أو بلدهم، وأن يقيموا أحكامهم الشرعية وفقًا لذلك.

 

استعراض رؤية هلال شوال وإعلان يوم عيد الفطر

موضوع رؤية هلال شهر شوال لإعلان عيد الفطر ونهاية شهر رمضان، هو من أكثر الموضوعات إثارة للجدل بين الناس كل عام. هناك من يتعجب من إعلان عيد الفطر في بلد آخر قبل يوم واحد من إعلانه في إيران، وهناك من يطرح السؤال التالي: هل يجب علينا حقا قبول كل ما أعلنه المرجعيون في هذا الشأن؟ في ما يلي، سنحاول الإجابة على هذه التساؤلات والشكوك من خلال ذكر بعض الأمثلة

ضرورة عدم اتباع مرجع التقليد في المسائل التي نتأكد من بطلانها

يوضح آية الله السيد محمد محسن الحسيني الطهراني في كتابه “سيرة الصالحين في حجية أفعال وأقوال الأولياء الإلهيين” موضوع التقليد من المراجع في الظروف الخاصة على النحو التالي:

“وجوب التقليد من المراجع في المسائل التي لا يقطع الإنسان بخلافها، وإلا فتقليده حرام. ففرض أن مرجعاً تقليدياً حكم بأن غدًا هو آخر يوم من شهر رمضان المبارك، بينما رأى الإنسان هلال شهر شوال بعينيْه؛ ففي هذه الحالة يكون الامتثال حرامًا، ويجب اعتبار ذلك اليوم أول يوم من شهر شوال وعيد الفطر.”

رواية عن آية الله الطهراني وعدم الانتباه إلى آراء الآخرين في قضية عيد الفطر

بالإضافة إلى ذلك، فإن موضوعًا آخر هو أن الفرد لا ينبغي أن يعتمد على أقوال الناس أو الجو السائد في المجتمع لتحديد يوم نهاية شهر رمضان وعيد الفطر. في هذا الصدد، نقلت رواية عن آية الله الطهراني وآية الله البروجردي في كتاب “مهر فروزان” نقرأها معًا:

في نفس فترة إقامته في طهران وفي عهد حياة آية الله العظمى البروجردي ـ رحمه الله عليه ـ في أحد الأعوام، لم يُشاهد هلال شهر شوال وفقًا للتقويم. بنى والد المترجم ـ قدّس سرّه ـ وفقًا لمبادئ الشريعة على بقاء شهر رمضان المبارك، ولم يذهب إلى المسجد لأداء صلاة العيد. في ذلك الوقت، سمع أن أحد السادة المعروفين والعلماء البارزين في طهران تناول شيئًا في حضور الآخرين في ذلك اليوم؛ وهذا الأمر أدى إلى أن تكون جميع مساجد طهران في حالة الإفطار. في هذا الصدد، تم استشارة آية الله الطهراني أيضًا وطلبوا منه السماح بإعلان دخول شهر شوال. رفض مسألة بشدة، وحكم على بقاء شهر رمضان! ولم يقبل أي محاولات للتخفيف من حدة موقفه.

“في نفس فترة إقامته في طهران وفي عهد حياة آية الله العظمى البروجردي ـ رحمه الله عليه ـ في أحد الأعوام، لم يُشاهد هلال شهر شوال وفقًا للتقويم. بنى والد المترجم ـ قدّس سرّه ـ وفقًا لمبادئ الشريعة على بقاء شهر رمضان المبارك، ولم يذهب إلى المسجد لأداء صلاة العيد. في ذلك الوقت، سمع أن أحد السادة المعروفين والعلماء البارزين في طهران تناول شيئًا في حضور الآخرين في ذلك اليوم؛ وهذا الأمر أدى إلى أن تكون جميع مساجد طهران في حالة الإفطار. في هذا الصدد، تم استشارة آية الله الطهراني أيضًا وطلبوا منه السماح بإعلان دخول شهر شوال. رفض مسألة بشدة، وحكم على بقاء شهر رمضان! ولم يقبل أي محاولات للتخفيف من حدة موقفه.”

إعلان عيد الفطر بناءً على رؤية الهلال في بلد آخر

موضوع مهم آخر مثير للجدل هو إعلان عيد الفطر ونهاية شهر رمضان في بعض البلدان الإسلامية، والذي يخلق لدى الناس في إيران الاعتقاد بأنهم يجب أن يعلنوا عيد الفطر أيضًا. في هذا الصدد، أحد أهم المناقشات التي جرت بين العلماء المشهورين هو مناقشة ونقد علامة السيد محمد حسين الطهراني وتبادل الآراء مع أستاذه آية الله الخوئي، والتي تم نشرها في كتاب بعنوان “رسالة حول مسألة رؤية الهلال” باللغة العربية.

آية الله الخوئي، على عكس الاعتقاد السائد، كان يعتقد أنه لا يلزم وجود اشتراك في الأفق بين المدن والدول. كان يعتقد أن مجرد رؤية الهلال في جزء واحد من الأرض يكفي للحكم بدخول الشهر الجديد في جميع الأماكن.

قام آية الله الطهراني، في رسائل ومراسلات، بنقد ورفض هذا الرأي من أستاذه، مصحوبًا بحجج وأدلة قوية. أثبت بوضوح أن الحق مع الرأي السائد، وهو أن الاشتراك في الأفق بين المدن والدول ضروري وضروري لدخول الشهر الجديد. الحكم بدخول الشهر في مدينة ما لا يؤدي إلى الحكم بدخوله في بلد آخر بعيد عنها. يجب عليهم أن يأخذوا دخول الشهر حسب أفق مدينتهم أو بلدهم، وأن يقيموا أحكامهم الشرعية وفقًا لذلك.

 

أعمال و آداب أول ليلة ويوم من شهر شوال وعيد الفطر

شهر شوال هو الشهر العاشر من الأشهر القمرية، يأتي بعد شهر رمضان وقبل شهر ذي القعدة. ويوافق أول يوم من شهر شوال عيد الفطر. كما أنه أحد الأشهر الثلاثة التي تُؤدى فيها أعمال الحج. وقد وردت عن النبي محمد (صلى الله عليه وسلم) أعمال وآداب خاصة لهذا الشهر، وفيما يلي نتناولها:

أعمال ليلة ويوم عيد الفطر من وجهة نظر آية الله الطهراني

آية الله سيد محمد حسين حسيني الطهراني، في جزء من كتابه المسمى “نوروز في الجاهلية والإسلام“، يتناول موضوع مكانة عيد الفطر وعيد الأضحى في الإسلام. في جزء من هذا القسم، يعبر عن أعمال ليلة ويوم عيد الفطر على النحو التالي:

ليلة عيد الفطر لها غسلان. الأول في أول الليل، والثاني في آخر الليل. وهي ليلة إحياء، أي أنه يستمر في العبادة والقيام وذكر الله تعالى حتى الصباح. وفي يوم العيد أيضًا هناك غسل.

وهناك صلاة العيد في صباح يوم العيد، والتي تؤدى في صحراء أو في مكان مفتوح. وتؤدى هذه الصلاة بطريقة خاصة، في ركعتين مع تسعة ركعات. وتُقال التهليلات بصوت عالٍ أثناء الصلاة، وهي كالتالي:

الله أكبر، الله أكبر، لا إله إلا الله، و الله أكبر، الله أكبر، و لله الحمد و الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا.

عمال ليلة أول شهر شوال من وجهة نظر الأئمة والعلماء

بناءً على حديث عن الإمام السجاد (ع)، فإن ليلة عيد الفطر لا تقل أهمية عن ليلة القدر.

وفيما يلي بعض الأعمال التي وردت عن الأئمة والعلماء لهذه الليلة:

  • الغسل عند غروب الشمس.
  • اليقظة والعبادة والدعاء أمام الله تعالى.
  • قراءة هذا الذكر بعد صلاة المغرب والعشاء وصلاة الفجر وصلاة العيد: الله أكبر الله أكبر لا إله إلا الله و الله أكبر الله أكبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا.
  • زيارة الإمام الحسين.
  • قراءة ذكر یا دائم الفضل عشر مرات.
  • صلاة ركعتين، في الركعة الأولى بعد الفاتحة، مائة مرة سورة الإخلاص، وفي الركعة الثانية مرة واحدة. وبعد السلام، يجلس في السجود ويقول مائة مرة أتوب إلى الله، ثم يقول یا ذا المن و الجود یا ذا المن و الطول یا مصطفی محمد صلى الله علیه و آله صل على محمد و آله و افعل بی کذا و کذا ويطلب حاجاته بدلاً من ذلك. وقد ورد أن أمير المؤمنين (ع) كان يصلي هذه الركعتين بهذه الطريقة، ثم كان يرفع رأسه من السجود ويقول: “والله الذي نفسي بيده، من صلى هذه الصلاة، وطلب من الله أي حاجة، أعطاها الله، وإن كان له عدد رمل الصحراء من الذنوب، غفرها الله له”. وفي رواية أخرى، بدلاً من مائة مرة سورة الإخلاص، جاء مئة مرة، ولكن الصلاة يجب أن تؤدى بعد صلاة المغرب ونافلة لها.

أعمال يوم أول شهر شوال (عيد الفطر) من وجهة نظر الأئمة والعلماء

يوم أول شهر شوال هو يوم عيد الفطر، والذي يتضمن بعض الأعمال على النحو التالي:

  • دفع الزكاة المفروضة للفقراء والمساكين.
  • الغسل بعد طلوع الشمس، مع ترديد الذكر التالي قبل الغسل: “اللهم إيمانًا بك وتصديقًا بكتابك واتباعًا لسنة نبيك محمد صلى الله عليه وآله”. وبعد الغسل، يقول: “اللهم اجعله كفارة لذنوبي وطهر ديني اللهم اذهب عني الدنس”.
  • ارتداء الملابس الجديدة واستخدام العطور.
  • الإفطار قبل صلاة العيد. ويفضل أن يكون الإفطار بالتمر أو الحلوى، كما يُستحب استخدام تربة الحسين.
  • قراءة هذا الدعاء قبل الذهاب إلى صلاة العيد: “اللهم من تهيأ في هذا اليوم أو تعب أو أعد وأستعد لوفادة إلى مخلوق رجاء رفده ونوافله وفضائله وعطاياه، فإن إليك يا سيدي تهيئتي وتعبي وإعدادي واستعدادي رجاء رفدك وجوائزك ونوافلتك وفضائلك وعطاياك، وقد غدوت إلى عيد من أعياد أمة نبيك محمد صلوات الله عليه وعلى آله ولم أفد إليك اليوم بعمل صالح أثق به قدمته ولا توجهت بمخلوق أملته، ولكن أتيتك خاضعًا مقرًا بذنوبي وأسأتي إلى نفسي، فيا عظيم، يا عظيم، يا عظيم، اغفر لي العظيم من ذنوبي، فإنه لا يغفر الذنوب العظام إلا أنت، يا لا إله إلا أنت، يا أرحم الراحمين”.
  • صلاة العيد، وهي ركعتان. في الركعة الأولى، يقرأ الفاتحة وسورة الأعلى، وبعد ذلك يكبر خمس تكبيرات، وبعد كل تكبيرة، يقرأ هذا القنوت: “اللهم [أنت أهل ] أهل الكبرياء والعظمة وأهل الجود والجبروت وأهل العفو والرحمة وأهل التقوى والمغفرة، أسألك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدًا ولمحمد صلى الله عليه وآله ذخرًا وشرفًا ومزيدًا، أن تصلي على محمد وآل محمد، وأن تدخلني في كل خير أدخلت فيه محمدًا وآل محمد، وأن تخرجني من كل سوء أخرجت منه محمدًا وآل محمد، صلواتك عليه وعليهم أجمعين، اللهم إني أسألك خير ما سألك منه عبادك الصالحون، وأعوذ بك فيه مما استعاذ منه عبادك الصالحون المخلصون”. ثم يكبر السادسة ويذهب للركوع، وبعد الركوع والسجود، يقف للركعة الثانية، وبعد الفاتحة، يقرأ سورة الشمس. ثم يكبر أربع تكبيرات، وبعد كل تكبيرة، يقرأ نفس القنوت. ثم يكبر الخامسة ويذهب للركوع، وبعد ذلك، يكمل الصلاة. بعد السلام، يقرأ تسبيح الزهراء. وبعد صلاة العيد، وردت العديد من الأدعية، ولعل أفضلها هو الدعاء رقم 46 من الصحيفة السجادية. ويُستحب أن تكون صلاة العيد في العراء وعلى الأرض بدون سجادة، وأن يعود من المسجد من طريق غير الذي ذهب منه، ويدعو لإخوانه المسلمين بالقبول.
  • زيارة الإمام الحسين.
  • قراءة دعاء الندبة، وقد قال السيد ابن طاوس في شأنه: “إذا فرغت من الدعاء، فاذهب إلى السجود، وقل: أعوذ بك من نار حرها لا يطفى وجدیدها لا یبلى وعطشانها لا یروى”. ثم ضع الخد الأيمن، وقل: “إلهي لا تقلب وجهي في النار بعد سجودي وعفوي لك بغير من منی علیك بل لک المن علی”. ثم ضع الخد الأيسر، وقل: “ارحم من أساء واقترف واستکان واعترف”. ثم عد إلى السجود، وقل: “إن کنت‏بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم”. ثم قل مائة مرة العفو العفو.

 

الإمام الحسين (ع) – كل ذنب تريد أن ترتكبه إذا…

الإمام الحسين (ع) هو ثالث أئمة الشيعة وحفيد النبي محمد (ص). ولد في عام 4 هـ في المدينة المنورة وتوفي في عام 61 هـ في كربلاء. يُلقب بسيد الشهداء وثأر الله ومركب النجاة الذي ثار من أجل الدفاع عن العدل والحق ودين الإسلام وصمّد في وجه جيش بني أمية بأقل عدد من أصحابه. الإمام الحسين (ع) هو رمز الشجاعة والصبر والتقوى والتضحية وحب الله، وقد بقيت عنه أقوال وخطب قيّمة.

أحد هذه الحالات، التي نقلها كتاب “لمعات الحسينللعلامة السيد محمد حسين حسيني الطهراني، تتناول قصة رجل خاطئ جاء إلى الإمام الحسين (ع) واعترف بأنه لا يستطيع ترك الذنب. كان رد الإمام الحسين (ع) عليه فريدًا من نوعه يدعو إلى التأمل.

في كتاب “لمعات الحسين” جاء:

«روي أن رجلاً جاء إلى الإمام الحسين بن علي (ع) وقال: أنا رجل آثم، ولا أستطيع تحمل الصبر على ترك المعصية. فعظني يا سيدي!

“إذا كنت تريد أن ترتكب أي ذنب، فهناك خمسة أشياء يجب عليك القيام بها أولاً:

لا تأكل من رزق الله، ثم افعل ما تريد.

اخرج من رعاية الله وولايته، ثم افعل ما تريد.

ابحث عن مكان لكي ترتكب فيه الذنب ولا يراك الله فيه، ثم افعل ما تريد.

عندما يأتي ملك الموت لأخذ روحك، ابعد عنه، ثم افعل ما تريد.

عندما يريد ملاك الجحيم أن يلقيك في النار، لا تدخل النار، ثم افعل ما تريد.”

 

زواج النبي من عائشة في شهر شوال؟

هل كانت عائشة في التاسعة من عمرها عندما تزوجت من النبي في شهر شوال؟

قبل الإسلام، كانت هناك أشكال مختلفة من الزواج شائعة بين العرب والقريش، ومنع الإسلام بعضًا منها، مثل “نكاح الشغار”، لكنه وافق على تلك التي كانت متوافقة مع روح الإنسانية والإسلام.

يما يتعلق بزواجه من عائشة، يمكن القول: أولاً: أن هذا الزواج جاء بناءً على طلب أبي بكر والد عائشة؛ لأنه كان يعتبر أن زواجه من النبي هو شرف عظيم له، بالإضافة إلى أن أبي بكر كان يتمتع بقوة ونفوذ كبيرين، وكان هذا الزواج يمكن أن يعزز موقف النبي في المجتمع المكي.

الثاني: ليس من الثابت أن عائشة كانت في التاسعة من عمرها عندما تزوجت من النبي محمد (ص)؛ لأن هناك روايات تاريخية أخرى، مثل روايات تشير إلى عمرها في الثانية عشرة أو السابعة عشرة. لذلك، يعتقد البعض أن عائشة كانت أكبر من التاسعة من عمرها عندما تزوجت من النبي محمد (ص).

دليل ذلك هو أن ابن إسحاق ذكر عائشة في قائمة أولئك الذين أسلموا في بداية البعثة. وقال: كانت عائشة في ذلك الوقت صغيرة، وأسلمت بعد 18 شخصًا، أي أنها كانت التاسعة عشرة التي اعتنقت الإسلام. إذا كان عمرها في ذلك الوقت 7 سنوات، فكان عمرها 17 عامًا عند الزواج، و 20 عامًا عند الهجرة.

إضافة إلى أن أسماء بنت أبي بكر كانت أكبر من عائشة بعشر سنوات أو حوالي عشر سنوات. توفيت أسماء في مكة عام 73 هـ، عن عمر يناهز 100 عام. لذلك، ولدت أسماء بنت أبي بكر 27 عامًا قبل الهجرة. والآن، نظرًا لأن أسماء كانت أكبر من عائشة بعشر سنوات، فهذا يعني أن عائشة كانت تبلغ من العمر 17 عامًا في بداية الهجرة.

وفقًا لبعض الأقوال، ولدت فاطمة الزهراء في سن 35 عامًا من عمر النبي (خمس سنوات قبل البعثة)، وكانت عائشة أصغر من فاطمة الزهراء بحوالي خمس سنوات. لذلك، ولدت عائشة في بداية البعثة، وكانت تبلغ من العمر 13 عامًا عند الهجرة.

هناك نقطة أخرى ذكرتها عائشة، وهي أن النبي محمد (ص) كان يتحدث كثيرًا عن زوجته الأولى، السيدة خديجة، حتى أن عائشة شعرت بالغيرة منها، وقالت للنبي: “يا رسول الله، لقد أعطاك الله زوجًا أفضل”، لكن النبي كان يواصل الحديث عن صفات السيدة خديجة.

هذه النقطة توضح أن النبي محمد (ص) لم يكن يتزوج من أجل تحقيق أهداف جسدية أو…، وإلا لما كان يتحدث عن زوجة أكبر منه بـ 15 عامًا بمثل هذا التقدير والحب.

لماذا يعتبر بعض الناس الزواج في شهر شوال نحسًا؟

وفقًا للمصادر الموثوقة، تزوج النبي محمد من عائشة في شهر شوال. كما ورد أن عائشة كانت توصي الناس بالزواج في هذا الشهر. سبب اعتبار بعض الناس الزواج في هذا الشهر مكروهًا يعود إلى هذا الموضوع أيضًا. وذلك لأن بعض الناس يعتقدون خطأً أنه بسبب زواج النبي (ص) من عائشة، أعقب ذلك أحداث مؤسفة مثل حرب جمل والمشاكل مع الإمام علي (ع)، لذلك لا ينبغي الزواج في هذا الشهر.

حكمت زواجات النبي بما في ذلك زواج عائشة

كان زواج النبي بنساء مختلفات وكثيرات من أجل حل سلسلة من المشاكل الاجتماعية والسياسية. فنحن نعلم أنه عندما أعلن النبي محمد (صلى الله عليه وسلم) دعوة الإسلام، كان وحيدًا ولم يؤمن به سوى عدد قليل من الناس لفترة طويلة. لقد ثار ضد جميع المعتقدات الخاطئة في عصره ومحيطه وأعلن الحرب على الجميع. من الطبيعي أن تتحد جميع القبائل في ذلك المحيط ضده. كان عليه أن يستخدم جميع الوسائل الممكنة لكسر اتحاد أعدائه غير المقدس، وكان أحدها إنشاء روابط قرابة مع القبائل المختلفة من خلال الزواج من امرأة منهم. لأن أقوى رابطة بين العرب الجاهليين كانت علاقة القرابة، وكانوا يعتبرون زوج قبيلتهم دائمًا من أنفسهم وكانوا يدافعون عنه ويعتبرون تركه خطيئة. هناك أدلة كثيرة تشير إلى أن زواجات النبي في كثير من الحالات كانت ذات طابع سياسي.

يبدو أن زواجه من عائشة كان أيضًا من أجل المصالح السياسية والاجتماعية للمجتمع المسلم في ذلك اليوم. لأن النبي بعد وفاة أبو طالب وخديجة كان تحت ضغط كبير من الأعداء المتشددين مثل أبو لهب وأبوجهل، وكان بحاجة ماسة إلى دعم القبائل المختلفة. وكان أبو بكر أيضًا له نفوذ كبير في القبيلة، كما أنه طلب من النبي الزواج من عائشة بنفسه. لذلك، لم يكن من مصلحته رفض طلبه.

الأهداف السياسية للزواجات النبوية

أحد الأهداف المهمة للزواجات النبوية كان الهدف السياسي والتربوي؛ أي أن يتم تعزيز موقعه بين القبائل، وزيادة نفوذه السياسي والاجتماعي، ومن خلال ذلك استخدام هذا الطريق لنمو ونشر الإسلام.

كان النبي محمد (صلى الله عليه وسلم) يسعى دائمًا إلى تعزيز مكانته الاجتماعية والسياسية، ونشر دين الله وتعزيزه، وبناء علاقات مع القبائل العربية الكبرى، ومنع معارضتهم، والحفاظ على السياسة الداخلية، وخلق ظروف مواتية للعرب. اعتناق الإسلام.

في سبيل تحقيق هذه الأهداف، تزوج النبي محمد (صلى الله عليه وسلم) بالنساء التاليات:

عائشة بنت أبي بكر من قبيلة “تيم”.

حفصة بنت عمر من قبيلة “عدي” الكبرى.

أم حبيبة بنت أبي سفيان من قبيلة “بنو أمية” الشهيرة.

أم سلمة من قبيلة “بنو مخزوم”.

سودة من قبيلة “بنو أسد”.

ميمونة من قبيلة “بنو هلال”.

صفية من بني إسرائيل.