ثواب زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی از نظر مرحوم حداد

حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، از نوادگان امام حسن مجتبی (ع) و از راویان و عالمان بزرگ شیعه بودند. ایشان در شهر ری، در محله ای که امروزه به نام ایشان شهرت دارد، دفن شده اند. حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، یکی از پربازدیدترین اماکن مذهبی در ایران است. در مورد ثواب زیارت حرم ایشان مطالب زیادی از علما نقل شده است که یکی از این موارد، روایتی از آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی در کتاب در کتاب آموزه های ولایت، جلد 1 است که البته اصل آن را، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی در کتاب روح مجرد آورده است.

در کتاب آموزهای ولایت میخوانیم:

ما در کتاب روح مجرد مرحوم والد ـ رضوان اللَه علیه ـ می‌خوانیم که وقتی ماه رمضان تمام می‌شد، رسم و دَیدن مرحوم حداد این بود که به زیارت ائمّه علیهم السّلام در اعتاب مقدّسه مشرّف می‌شدند. به زیارت امیرالمؤمنین و موسی بن جعفر و سامرا و حتی اولاد آنها قاسم و حمزه مشرّف می‌شدند. این قضیه برای چیست؟ برای تشکر و قدردانی از این موهبتی است که خداوند در این ماه نصیب ما کرده است! این موهبت از کجا آمده است؟! از نفس اینها آمده است؛ از نفس موسی بن جعفر آمده است؛ از نفس امام جواد آمده است! پس جای تشکر دارد و انسان باید برود و تشکر کند. ما که در ایران هستیم باید بعد از ماه مبارک رمضان به زیارت علی بن موسی الرضا علیه السّلام و حضرت معصومه سلام اللَه علیها مشرّف بشویم.

آنهایی که در طهران هستند باید به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی مشرّف بشوند که در روایتی از امام هادی علیه السّلام نقل شده است که فرمود:

أما إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عبدالعظیمِ عندکُم لَکُنتَ کمَن زارَ الحسینَ بنَ علیّ علیه السّلام؛ «کسی که حضرت عبدالعظیم را زیارت کند مانند کسی است که امام حسین را زیارت کرده است»

این شعار نیست! این کلام معصوم است! بین کلام معصوم و کلام بنده و سرکار خیلی تفاوت است. امام هادی می فرماید: «زیارت حضرت عبدالعظیم مثل زیارت سیّدالشّهدا است.» لذا کسانی که به هر دلیلی ـ مثل دور بودن راه ـ نمی توانند مرتّب به زیارت امام حسین بروند، می توانند به زیارت حضرت عبدالعظیم بروند، چون آنجا نزدیک است و دو فرسخ تا طهران است و خیلی فاصله ای ندارد.

این مطلب به‌خاطر بزرگداشت آن نفسی است که به آن مکان تعلّق دارد و انسان هم به‌واسطۀ ارتباط با آن مکان، از این مسئله متأثر می‌شود.

قیام مختار و علل پیروزی مختار در خونخواهی از امام حسین (ع)

در کتاب امام شناسی جلد 16، اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، ماجرای قیام مختار ثقفی برای خونخواهی از قاتلین امام حسین (ع) شرح داده شده است که در ادامه آن را میخوانیم:

هنگامى كه یزید با شتاب به هلاكت رسید، و حكومت امویین پس از وى چند روزى متزلزل گردید، شیعه در كوفه در جستجوى زعیمى بود تا ایشان را گرد آورد و سر و سامان بخشد، و خشم و غیظ دلهایشان را شفا دهد. چندى در این انتظار بیش به سر نبردند كه مختار همچون شیر ژیان بعد از كمین طویل و انتهاز فرصت مدید، بر امویان جهید. شیعه گرداگرد او را گرفتند و تحت ركابش به راه افتادند.

مختار، ریاست لشكر خود را به ابراهیم بن مالك اشتر سپرد، و به سپاه شام هجوم كرد و با بدترین وضعیتى، آنان را شكست داده، پاره پاره نمود، و قائد سپاه شام را كه عبید الله بن زیاد بود بكشت.

و این آرزوى همگى شیعیان و آرزوى أهل البیت بود تا وى كشته گردد. و رأس وى را به نزد حضرت امام زین العابدین علیه السّلام فرستاد. حضرت سجده شكر براى خدا بجا آوردند، و در این وقت بود كه بانوان هاشمیه لباسهاى حزن كه براى امام حسین علیه السّلام بر تن كرده بودند بیرون آوردند.

چون سپاه شام مغلوب و مخذول گردید، شوكت و قدرت مختار و شیعیان تشدید یافت و به دنبال قَتَله و كشندگان سیدالشّهداء علیه السّلام و تعقیب آنان، جِدّى بلیغ نمود، و یك نفر از آنها را بر جاى خود زنده نگذاشت مگر آن كه از دست او گریخته بود.

این عمل مُجدّانه و ریشه كن كننده مختار با سپاه امویین و غلبه بر بنى امیه، موجب شد تا آنان كه دلهایشان از محبّت امویان و كشندگان سبط شهید رسول اكرم خشنود و خرسند بود، بر مختار ایراد بگیرند، و بر آن هدف پاك و غایت طاهر و نیت بى شائبه او گرد و چرك اشكال بپاشند، آن هدفى كه مختار را بر آن انتقام راستین برانگیخت، و آن فقط خونخواهى از قاتلان و شریكان در دم سید الشّهداء علیه السّلام بود. پینه و وصله اشكال آنها گهى از این قرار است كه: او از این عمل قصد داشت براى عرب كه قاتلان امام حسین بودند، ننگ و عار و زشتى را ثابت كند.

 

این اشكال غلط است. گویا خود مختار از عرب نبوده است، تا آنكه در فرصت انتقام از اسلام و عرب، به سر مى برده است؟! (مختار پسر أبوعبیده، از طائفه بنى ثقیف از أعراب اصیل شهر طائف بوده است.) و گهى اشكال مى نمایند كه: او با این نهضت خویشتن، داعیه زعامت و ریاست داشته است.

و من نمى‌دانم: در این صورت، چرا به دنبال قَتَله رفت و بیخ و بنیادشان را بركند؟ چرا اكتفا به كشتن مقدارى از ایشان ننمود؟! و با انضمام بقیه قاتلین به سپاه خود كه این سیاست حكومت و امارت و فرماندهى است، تأمین مقصود و هدف خود را نكرد؟! زیرا! استقصاء و پیگیرى از جمیع قاتلین، در دلهاى خونخواهانش، حِقد و كینه‌اى شعله ور مى‌سازد تا آنكه عند الفرصه بر او یورش برند.

طالب ریاست، همچون معاویه مى‌باشد كه نهضت خود را در جنگ با أمیرالمؤمنین علیه السّلام در لباس خونخواهى از عثمان مُمَوَّه و مُشَوَّه ساخت. و همین كه ریاست بدو رسید و زمام امارت و حكومت به او سپرده شد، متعرّض احدى از قاتلین عثمان نگردید و براى ایشان بدى نخواست، و چنان چشم پوشى متجاهلانه نمود كه گویا ابداً آن جنگ مداوم و شدید خونین از براى طلب خون عثمان نبوده است! تا حدّى كه چون دختر عثمان از او مطالبه خون عثمان از قاتلین را نمود، وى از دختر عثمان اعتذار جست.

اگر مختار در این جهش و هجومش داراى نیت درستى نبود، بسیارى از مورّخین نهضت و شعار او را طَلَبِ ثار (خونخواهى) محسوب نمى داشتند.

این ابن عَبد رَبِّه است كه در «العِقد الفَرید» (ج ٢ ص ٢٣٠) مى گوید: چون مختار، ابن مرجَانَه و عُمَر بن سَعد را كشت، شروع كرد به پیگیرى و تعقیب قتله حسین بن

على و كسانى كه او را مخذول گذارده بودند، و همگى ایشان را كشت، و امر كرد تا حسینى‌ها كه شیعیان بودند در كوچه‌هاى شهر كوفه شبانه بگردند و دور بزنند و بگویند: یا لَثارَاتِ الْحُسَین‌!1 «اى خونخواهان حسین، به فریاد رسید!»

و أبوالفداء در حوادث سال ٦٦ از ج ١ ص ١٩٤ گوید: در این سال مختار در كوفه خروج نمود و طلب خون امام حسین را كرد و جمع كثیرى به دور او مجتمع گردیدند و بر شهر كوفه استیلا یافت و مردم با وى براساس عمل به كتاب خدا و سنَّت رسول خدا صلَّى الله علیه و آله و طلب خون اهل البیت بیعت نمودند. در این هنگام مختار براى خونخواهى از قَتَله امام حسین مُصَمَّم گردید.

و نظیر این مطلب را از مختار، بسیارى از ارباب تواریخ ذكر كرده اند، و سبب قیامش را خونخواهى شمرده اند.

و شاید این هدف شریف از نهضت او موجب بغض و كینه او در دل پیشینیان گردیده است تا احادیثى را در قَدْح و ذَمِّ او جعل نمایند، و در مذهب و نظریه، به او هر گونه امر شنیع را نسبت دهند.

بارى، مختار هیچ گناهى ندارد مگر آنكه زمین را از گروهى كه محاربه آنان با خدا و رسول خدا و اسلام به واسطه جنگشان با سبط شهید بوده و جرأت بر ریختن خون او كرده اند پاك نموده است، و براى انتقام از اهل بیت قیام نموده است. چگونه براى آنان سست به نظر مى آید كسى كه براى حقّ اهل البیت به دفاع و انتقام قیام نماید؟! سُبْحَانَک اللَّهُمَّ وَ غُفْرَانَک! آیا این معنى انصاف و عدل انسان است؟!

عبدالله بن زُبَیر در مكَّه ظهور كرد، و نه سال در جزیرة العرب امارت و حكومت بدو تحكیم یافت. در این زمان، امویون سرگرم زد و خورد با ابن زبیر و ابن زبیر با امویون بودند. و حضرت امام زین العابدین از این تضارب و منازعه دنیوى بر كنار بود. در این زمان جمعى از مردم به فرا گرفتن علم، و جمعى به امور سیاسى اشتغال یافتند به طورى كه در جمیع بلاد، مردم به دو دسته امر سیاست و امر دین اشتغال یافتند، تا به حدّى كه نزدیك بود این دو دسته كاملًا از هم جدا و منقطع گردند.

در این عصر، ارتكاز علوم بر قواعد و اصول تثبیت گردید، و مناظرات و محاجّه‌ها شروع شد، و مذاهب و طرائق پدید آمد، و فقهاى سبعه در مدینه كه مردم در فقه بدانها مراجعه مى‌نمودند، و آنان طبق آراء اهل سنّت و اصولشان بوده و مردم بر این اساس بدانها رجوع داشتند، در این عصر به وجود آمدند.

اهمیت ماه ربیع الثانی و اعمال این ماه

ماه ربیع الثانی، چهارمین ماه از ماه‌های قمری است که به ماه “بهار” نیز شهرت دارد. این ماه، به دلیل ولادت امام حسن عسکری (ع) و برخی از ائمه اطهار (ع) و همچنین، به دلیل پیروزی قیام مختار بر قاتلان امام حسین (ع)، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

اعمال ماه ربیع الثانی:

در این ماه، اعمال مستحبی بسیاری وجود دارد که می‌توان به برخی از آنها اشاره کرد:

روز اول: دو رکعت نماز که در رکعت اول بعد از سوره حمد، سوره توحید و در رکعت دوم بعد از سوره حمد، سوره کافرون خوانده می‌شود.

روز هشتم: روزه گرفتن که ثواب روزه هفتاد سال را دارد.

روز دهم: روزه گرفتن که ثواب روزه یک سال را دارد.

روز پانزدهم: زیارت امام حسن عسکری (ع) که ثواب زیارت امام حسین (ع) را دارد.

روز بیست و پنجم: روزه گرفتن که ثواب روزه یک ماه را دارد.

روز بیست و نهم: روزه گرفتن که ثواب روزه یک سال را دارد.

 

آثار و برکات اعمال ماه ربیع الثانی:

انجام اعمال ماه ربیع الثانی، آثار و برکات بسیاری دارد که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • تقرب به خداوند
  • افزایش معرفت و محبت به اهل بیت (ع)
  • رفع گرفتاری‌ها و برآورده شدن حاجات
  • ازدیاد روزی و برکت در زندگی

 

نتیجه:

انجام اعمال ماه ربیع الثانی، فرصتی مغتنم برای بهره‌مندی از الطاف الهی و کسب برکات معنوی است. شیعیان باید از این فرصت برای کسب معرفت و محبت به اهل بیت (ع) و همچنین، برای تقرب به خداوند استفاده کنند.

توسّل مرحوم ملاّصدرا به آستان حضرت معصومه سلام الله علیها

صدرالدین محمد بن ابراهیم شیرازی، (۱۶۴۰-۱۵۷۱م) (۱۰۴۵-۹۷۹ق) معروف به مُلاصَدرا و صدرالمتألهین، حکیم متأله و فیلسوف مشهور قرن یازدهم هجری قمری است. وی بنیان‌گذار حکمت متعالیه، مکتبی فلسفی است که در آن، فلسفه و عرفان به یکدیگر پیوند خورده‌اند.

در مورد خصوصیات و رویدادهای زندگی او مطالب متعددی از بزرگان و علما به رشته ی تحریر در آمده است که یکی از جالب ترین این موارد، روایت آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی در کتاب افق وحی است. در بخشی از کتاب افق وحی، ماجرای توسّل مرحوم ملاصدرا به آستان حضرت معصومه سلام الله علیها اینگونه آمده است که:

حکیم نامدار و فخر عالم اسلام و تشیّع، مرحوم صدرالمتألّهین شیرازی ـ قدس الله سرّه العزیز ـ هرگاه در اثناء بحث و تحقیق و تألیف کتاب گران سنگ خود، اسفار أربعة، به مشکلی لا ینحل و عویصه ای بس ناهموار گرفتار می گردید و خود را در حلّ آن معضله ناتوان می دید، روی التجاء و توسّل به آستان مقدّس کریمۀ اهل بیت، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها می آورد و از جایگاه خود (کهک) به عتبه بوسی این آستان عرش بنیان مشرّف می شد، و پس از اداءِ زیارت و ادب خدمت آن بانوی مطهّره، به فیض توجّهات و عنایات ایشان مفتخر می گردید و حلّ آن معضله برای او کشف می شد، و شاد و سرمست از فیوضات ساحت مقدّسه به جایگاه خویش مراجعت می نمود. خود ایشان در جای جای اسفار، به این عنایات ربّانی تصریح دارد و انکشاف حقایق علمیّه و غوامض از مبانی حِکمیّه را همچون مسئلۀ بسیار بسیار متین و متقنِ «وحدت وجود»، از عنایات و الطاف حضرت ربّ ودود می شمارد. و کجا این کشفیّات و حلّ معضلات را به خود نسبت می دهد؟! و مگر می تواند خلاف علم و یقین خود را بنمایاند و در مقام انکار برآید و افاضۀ حق را ناسپاسی کند؟!

در بسیاری از مواقع، نفس ترکیب قضایا با تأیید الهی صورت می‌گیرد؛ البتّه این نه به معنای آن است که در سایر مواقع چنین نیست، بلکه برای انسان کاملاً این نکته مشهود است.

التعريف بكتاب تفسير الميزان للعلامة الطباطبائي

 

يعتبر كتاب الميزان في تفسير القرآن من أهم وأوسع التفاسير القرآنية التي ألفها علماء الشيعة الإمامية، وقد ألفه العلامة محمد حسين الطباطبائي (1321 – 1402 هـ) في عشرين مجلداً، بدأ في تأليفه سنة 1374 هـ، وأنهاه في ليلة القدر سنة 1392 هـ.

أستاذ العلامة الطباطبائي في السير و السلوك و العرفان

لقد تتلمذ العلامة الطباطبائي المعارف الإلهيّة و الأخلاق و فقه الحديث عند آية الحق والعارف الذي لا بديل له : سماحة آية الله الحاجّ السيّد علي القاضي الطباطبائي قدس سره، و قد تربّى على يدي هذا الاستاذ الكامل في السير و السلوك و المجاهدات النفسانيّة و الرياضات الشرعيّة.

تفسير الميزان والمنهج التفسيري للعلامة الطباطبائي

امّا المنهج التفسيريّ عند العلّامة الطباطبائيّ قدّس سرّه، فقد كان طبقا للأسلوب التفسيريّ لأستاذه في العرفان و العلوم الباطنيّة الإلهيّة: المرحوم آية الله الحاجّ الميرزا علي القاضي، و هو تفسير الآيات بالآيات، وذلك طبقاً للروايات الموجودة عندنا و التي تقول: إنَّ القُرْآنَ يُفَسِّرُ بَعْضُهُ بَعْضَاً

. وقد تجلى ذلك بأبهى صورة في تفسيره القيّم: الميزان في تفسير القرآن. ويبين تفسير الميزان العديد من المسائل الدقيقة و الحسّاسة، و يقف مقابل مغالطات المعاندين، و يتميّز بالجامعيّة.

 

يقول العلامة الطهراني في كتاب الشمس الساطعة عن تفسير الميزان:

في هذا التفسير، جمع بين المعاني الظاهريّة و الباطنيّة للقرآن، و بين العقل و النقل، و أعطى كلّ شيء حظّه.

إن هذا التفسير من الروعة و الجمال و البهاء بقدر يمكن معه تعريفه للعالم كسند لعقائد الإسلام و الشيعة، و يمكن إرساله إلى جميع المدارس و المذاهب؛ و دعوتهم على أساسه إلى دين الإسلام و مذهب التشيّع. كما أنّه قد قام بنفسه بإنجاز هذا الأمر الهامّ، و انتشر «الميزان» في العالم و وصل إلى قلب فرنسا و أمريكا، و أرسلت الأعداد الكثيرة منه إلى البلاد الإسلاميّة، و اجريت التحقيقات حوله، و أدّى إلى فخر الشيعة و مباهاتهم و رفعتهم في المحافل العلميّة….

و حقّاً يمكن القول: إنَّه لم يؤلّف تفسير مثله منذ صدر الإسلام حتّى اليوم.

 

أهمية تفسير الميزان

يتميز تفسير الميزان بأهمية كبيرة، فهو يجمع بين التفسير التحليلي والتفسير الموضوعي، ويعتمد على أصول علمية متينة، كما أنه يتميز بسعة اطلاع العلامة الطباطبائي على مختلف العلوم والمعارف، سواء الإسلامية أو الإنسانية.

منهج تفسير الميزان

يعتمد تفسير الميزان على منهج تفسير القرآن بالقرآن، وهو المنهج الذي يعتمد على تفسير الآية القرآنية بغيرها من الآيات القرآنية، وذلك من أجل الوصول إلى المعنى المقصود من الآية. كما يعتمد التفسير على منهج تفسير القرآن بالسنة، وذلك من خلال التحقق من صحة الروايات الواردة في التفسير، ومناقشتها، وبيان مدى ارتباطها بالمعنى المراد من الآية.

مميزات تفسير الميزان

يتميز تفسير الميزان بالعديد من المميزات، منها:

* سعة اطلاع العلامة الطباطبائي على مختلف العلوم والمعارف، سواء الإسلامية أو الإنسانية، مما أتاح له تفسير القرآن الكريم من زوايا مختلفة.

* اعتماد التفسير على منهج تفسير القرآن بالقرآن، وهو المنهج الذي يعتمد على تفسير الآية القرآنية بغيرها من الآيات القرآنية، مما أدى إلى دقة التفسير وخلوه من التأويلات الباطلة.

* اعتماد التفسير على منهج تفسير القرآن بالسنة، وذلك من خلال التحقق من صحة الروايات الواردة في التفسير، ومناقشتها، وبيان مدى ارتباطها بالمعنى المراد من الآية.

* اهتمام التفسير بالجانب الموضوعي، وذلك من خلال تحليل الآيات القرآنية التي تتناول موضوعاً واحداً، مما أدى إلى الكشف عن الدلالات العميقة للقرآن الكريم.

لمزيد من الاطلاع راجع كتاب (الشمس الساطعة – رسالة في ذكرى العالم الرباني العلامة السيد محمد حسين الطباطبائي التبريزي‏) لمؤلفه العلامة الطهراني قدس سره، و الذي يعتبر من أبرز تلاميذ العلامة الطباطبائي و أقدمهم.

مواضيع تفسير الميزان

يتناول تفسير الميزان جميع المواضيع التي تناولتها آيات القرآن الكريم، سواء كانت موضوعات إيمانية أو أخلاقية أو اجتماعية أو تاريخية أو علمية.

أجزاء تفسير الميزان

يتكون تفسير الميزان من عشرين مجلد، وفيما يلي قائمة بجميع المجلدات مع رابط (لينك) إلى كل واحد منها :

الميزان في تفسير القرآن – ج1 – الجزء الأول‌

الجزء الأول من تفسير الميزان، وهو يحتوي على مقدمة الكتاب التي أوضح فيها المؤلف منهجه في التفسير، و تفسير سورة الفاتحة، و سورة البقرة إلى الآية 182 منها

 

الميزان في تفسير القرآن – ج2 – الجزء الثاني

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة البقرة من الآيات 183 إلى آخر السورة

الميزان في تفسير القرآن – ج3 – الجزء الثالث

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة آل عمران من البداية وحتى الآية 120

الميزان في تفسير القرآن – ج4 – الجزء الرابع

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة آل عمران، و تفسير سورة النساء إلى الآية 76

الميزان في تفسير القرآن – ج5 – الجزء الخامس

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة النساء، وتفسير سورة المائدة إلى الآية 54

الميزان في تفسير القرآن – ج6 – الجزء السادس

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة المائدة.

الميزان في تفسير القرآن – ج7 – الجزء السابع

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة الأنعام كاملة

الميزان في تفسير القرآن – ج8 – الجزء الثامن

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة الأعراف كاملة

الميزان في تفسير القرآن – ج9 – الجزء التاسع

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورتي الأنفال و التوبة

الميزان في تفسير القرآن – ج10 – الجزء العاشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة يونس كاملة و سورة هود إلى الآية 99

الميزان في تفسير القرآن – ج11 – الجزء الحادي عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة هود، بالإضافة إلى سورتي يوسف و الرعد

الميزان في تفسير القرآن – ج12 – الجزء الثاني عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: إبراهيم، و الحجر ، و النحل

الميزان في تفسير القرآن – ج13 – الجزء الثالث عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: الإسراء، و الكهف

الميزان في تفسير القرآن – ج14 – الجزء الرابع عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: مريم، طه، الأنبياء، الحج

الميزان في تفسير القرآن – ج15 – الجزء الخامس عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: المؤمنون، النور، الفرقان، الشعراء، النمل

الميزان في تفسير القرآن – ج16 – الجزء السادس عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: القصص، العنكبوت، الروم، لقمان، السجدة، الأحزاب، سبأ

الميزان في تفسير القرآن – ج17 – الجزء السابع عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: فاطر، يس، الصافات، ص، الزمر، المؤمن (غافر)، حم السجدة

الميزان في تفسير القرآن – ج18 – الجزء الثامن عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: الشورى، الزخرف، الدخان، الجاثية، الأحقاف، محمد، الفتح، الحجرات، ق، الذاريات

الميزان في تفسير القرآن – ج19 – الجزء التاسع عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: من الطور إلى الحاقة

الميزان في تفسير القرآن – ج20 – الجزء العشرون

وهو الجزء الأخير من الكتاب، وقد تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: من سورة المعارج إلى سورة الناس

منهج التفسير الموضوعي في تفسير الميزان

يعتمد التفسير الموضوعي في تفسير الميزان على جمع الآيات القرآنية التي تتناول موضوعاً واحداً، ثم تحليلها وتفسيرها، وذلك من أجل الكشف عن الدلالات العميقة للقرآن الكريم.

أمثلة على تطبيق التفسير الموضوعي في تفسير الميزان

يمكن أن نذكر من الأمثلة على تطبيق التفسير الموضوعي في تفسير الميزان ما يلي:

* تفسير الآيات التي تتحدث عن التوحيد: حيث يجمع التفسير هذه الآيات، ثم يبحث في دلالات كل منها، ويقارن بينها، وذلك من أجل الكشف عن المعنى المقصود من التوحيد في القرآن الكريم. للمزيد راجع المقالة التالية :

حقيقة التوحيد في الكتاب والسنّة عند العلامة الطباطبائي – ونفي الوحدة العددية عن الله

 

* تفسير الآيات التي تتحدث عن العدل الإلهي: حيث يجمع التفسير هذه الآيات، ثم يبحث في دلالات كل منها، ويقارن بينها، وذلك من أجل الكشف عن المعنى المقصود من العدل الإلهي في القرآن الكريم.

* تفسير الآيات التي تتحدث عن المعاد: حيث يجمع التفسير هذه الآيات، ثم يبحث في دلالات كل منها، ويقارن بينها، وذلك من أجل الكشف عن المعنى المقصود من المعاد في القرآن الكريم.

خاتمة

يُعد تفسير الميزان من أهم وأوسع التفاسير القرآنية التي ألفها علماء الشيعة الإمامية، وهو يتميز بأهمية كبيرة، وسعة اطلاع العلامة الطباطبائي على مختلف العلوم والمعارف، واعتماده على منهج تفسير القرآن بالقرآن، ومنهج تفسير القرآن بالسنة، واهتمامه بالجانب الموضوعي.

المراجع و المصادر

لمزيد من الاطلاع حول الموضوع راجع :

جلد شانزدهم تفسیر المیزان

جلد شانزدهم کتاب تفسیر المیزان، شامل ترجمه و بیان کامل سوره‌های قصص، عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب و سبا است.
• در جلد شانزدهم کتاب تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، در ابتدای بیان هر سوره، غرض و هدف از نزول آن سوره را عنوان میکند. بدین ترتیب، با بیان سوره قصص، اینطور برداشت میشود که در این سوره، خداوند با ذکر داستان حضرت موسی و فرعون، به مؤمنینی که در آن زمان در مکه بوده و مشرکین قریش آنان را ضعیف میشمردند، وعده جمیل و غلبه بر مشرکین را میدهد.
• در سوره عنکبوت، خداوند با توجه به شرایط آن زمان که برخی بنابر تشویق والدین مشرکشان و یا از ترس تهدیدات مشرکین، از ایمان خود برگشتند، معنا و حقیقت واقعی ایمان را برملا میسازد.
• سوره روم، با پیش بینی آینده امپراطوری روم و وعده پیروزی آن ها، به برخی از وعده های بزرگ خداوند از جمله قیامت و معاد و همچنین پیروزی قطعی پیامبر گرامی اسلام اشاره میکند تا مؤمنین، چند سال بعد با دیدن وعده خدا در قبال امپراطوری روم، به سایر وعده های او نیز ایمان آورند.
• در بیان سوره لقمان، هدف از نزول این سوره دعوت به توحيد و ايمان به معاد، و عمل به كليات شرايع دين عنوان میشود.
• سوره سجده، بيان مبدأ و معاد، و اقامه برهان بر اين مساله است، و نيز دفع شبهه‌هايى كه در باره اين دو مساله به دل برخی افراد میرسد، و در ضمن به مساله نبوت و كتاب نيز اشاره مى‌نمايد.
• سوره احزاب، شامل چند معارف، احكام، قصص، عبرتها، و مواعظ است. از جمله داستان جنگ خندق، و اشاره‌اى هم به داستان يهوديان بنى قريظه.
• در نهایت نیز سوره سبا که مکی بوده و پيرامون اصول سه‌گانه اعتقادات، يعنى توحيد و نبوت و قيامت بحث مى‌كند. بعد از بيان آنها كيفر كسانى را كه منكر آنهايند، و يا القاى شبهه در باره آنها مى‌كنند، بيان نموده، آن گاه از راه‌هاى مختلف آن شبهه‌ها را دفع مى‌كند.

تفسیر المیزان

جلد هفدهم تفسیر المیزان

جلد هفدهم کتاب تفسیر المیزان، شامل ترجمه و بیان کامل سوره‌های فاطر، یس، صافات، ص، زمر، مؤمن و فصلت است.
هدف و خلاصه ای از محتوای کلی این سوره ها، با توجه به مطالبی که علامه طباطبایی در ابتدای بیان هر سوره عنوان میکند به شرح زیر است:
• سوره فاطر به بیان اصول سه گانه دین یعنی یگانگی خدای تعالی در ربوبیت، رسالت پیامبر خدا، و معاد و بازگشتن به سوی او پرداخته و در این سه موضوع استدلال میکند. بدین منظور خداوند برخی از نعمت های بزرگ خود در زمین و آسمان را برشمرده و به گشودن در رحمت و بستن آن اشاره میکند.
• غرض سوره یس نیز، بيان اصول سه‌گانه دين است، ابتدا از مساله نبوت شروع كرده، احوالات مردم را در قبول و رد دعوت انبيا بيان مى‌كند. سپس وارد موضوع توحید شده و برخی از نشانه های وحدانیت خدا را بر میشمارد، و در نهایت نیز به مسئله معاد پرداخته و با بیان زنده شدن مردم برای گرفتن جزا، و جداسازی مجرمین از متقین، احوالات هر گروه را در معاد شرح می‌دهد.
• در سوره صافات، بر مساله توحيد تأکید شده، و مشركين مخالف توحيد را تهديد نموده و مؤمنين خالص را بشارت مى‌دهد و سرانجام كار هر يك از دو طايفه را بيان مى‌كند.
• آیات سوره ص، متمرکز بر رسول خدا (ص) است و او را به صبر کردن دعوت میکند. همچنین بیان میکند که پیامبر، با ذكرى از ناحيه خدا كه بر او نازل شده مردم را انذار مى‌كند و به سوى توحيد و اخلاص در بندگى خداى تعالى دعوت مى‌كند.
• سوره زمر، پیامبر گرامی اسلام را در مقابل تهدیدات مشرکین آماده کرده و او را مأمور به توحید و اخلاص دین قرار داده. همچنین در آخر سوره نیز، قیامت را به روشن ترین اوصافش وصف میکند.
• سوره مؤمن، پيرامون بلند پروازيهاى كفار و جدالشان به باطل به منظور از بين بردن حقى كه بر آنان نازل شده، سخن مى‌گويد، و لذا مى‌بينيم كه آيات آن يكى پس از ديگرى متعرض جدال آنان، و پاسخ دادن به جدالشان مى‌شود.
• سوره فصلت، پيرامون اعراض كفار از كتابى كه بر آنان نازل شده، يعنى از قرآن كريم، سخن مى‌گويد. همچنین در مورد اصول سه گانه دین نیز مفصل صحبت کرده و در ضمن بشارت و انذار میدهد.

منبع

جلد هجدهم کتاب تفسیر المیزان

جلد هجدهم کتاب تفسیر المیزان، شامل ترجمه و بیان کامل سوره‌های شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف، محمد، فتح، حجرات، ق، و ذاریات است.
برخی از مهم‌ترین مباحثی که در این جلد، علامه طباطبایی، در ضمن بیان آیات هر کدام از سوره ها عنوان میکند به شرح زیر است:
• وصف حال غیر مؤمنین در روبه رو شدن با عذاب الهی
• روایاتی پیرامون تقدیر روزی از جانب خداوند
• اقسام سه گانه‌ی وحی
• ایمان داشتن رسول خدا قبل از بعثت
• بیزاری جستن کافر کوردل از قرین شیطانی خود در قیامت
• روایتی در مورد خشم و رضای خدای تعالی
• مقصود از اینکه «عیسی علم به قیامت است»
• روایتی در مورد شب قدر و تقدیر امور در آن
• منظور از اختیار بنی اسرائیل بر عالمین
• روایتی در مورد عذاب دخان
• احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهای زمینی
• علم غیب اثری در جریان حوادث خارجی ندارد
• اختلاف درجات مؤمنین و کافران با یکدیگر
• روایاتی پیرامون کیفیت زندگی پیامبر
• معنای این جمله که «اگر خدا را یاری کنید، خدا یاریتان میکند»
• مقصود از اطاعت خدا و اطاعت رسول
• شدت و ضعف در ایمان و ارتباط آن با شدت و ضعف در علم و عمل
• روایاتی پیرامون ماجرای صلح حدیبیه
• اختیارات غیبی و پیشگویی هایی که در سوره فتح آمده
• آوردن گوسفند مسموم یک یهودیه برای پیامبر اسلام
• معنای اخوّت و روایاتی در مورد اخوّت ایمانی
• نهی از مسخره کردن یکدیگر، عیبجویی و بد زبانی
• روایاتی دال بر اینکه غیبت از زنا شدیدتر است
• علم خدا به انسان از طریق فرشتگان کاتب اعمال
• آیتی که خداوند با عذاب قوم لوط و هلاکتشان بر جای گذاشت

تفسیر المیزان

جلد نوزدهم کتاب تفسیر المیزان

جلد نوزدهم کتاب تفسیر المیزان، شامل ترجمه و بیان کامل سوره‌های طور، نجم، قمر، واقعه، حدید، مجادله، ممتحنه، صف، جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، و الحاقه است.
برخی از مهم‌ترین مباحثی که علامه طباطبایی، در جلد نوزدهم تفسیر المیزان، در ضمن بیان آیات هر کدام از سوره ها عنوان میکند به شرح زیر است:
• روایاتی در ذیل آیات مربوط به معراج پیامبر
• روایتی در مورد اینکه پیامبر قلباً خدا را رؤیت نمود
• شفاعت ملائکه مشروط به اذن و رضای خدا
• مقصود از انشقاق قمر و روایاتی پیرامون آن معجزه
• منظور از سجده گیاه و درخت برای خدا
• مقصود از اصحاب المیمنه
• روایاتی در مورد بهشت و نعمت‌های بهشتی
• روایاتی پیرامون نهی از مس قرآن بدون طهارت
• روایاتی در مورد اول و آخر و ظاهر و باطن بودن خدا
• منظور از قرار دادن رحمت و رأفت در دل پیروان حضرت عیسی
• بیان رابطه و ملازمه بین فراموش کردن خدا و فراموش کردن خود
• روایاتی در مورد ازدواج با زنان کافر
• روایاتی پیرامون نام های پیامر، بشارت حضرت عیسی، و فاصله ایشان با پیامبر گرامی اسلام
• بیان آیات پیرامون حکم طلاق، عدّه، رجوع و …
• مدت عده طلاق و تکلیف بچه شیرخوار زن مطلقه
• سرانجام بد همسر نوح و همسر لوط با اینکه همسر پیامبر بودند
• اوصاف و فضائل حضرت مریم
• روایاتی پیرامون فضیلت حضرت فاطمه، خدیجه، مریم، و آسیه و نحوه کشته شدن همسر فرعون
• بیان حال مؤمن طالب بصیرت و کافر جاهل و لجوج
• روایتی در مورد مراد از «ن»، «قلم» و «ما یسطرون»
• دلیلی بر نفی چشم زخم و خرافی بودن آن نیست
• پاره ای از نشانه ها، مقدّمات و وقایع قیامت

تفسیر المیزان

جلد بیستم کتاب تفسیر المیزان

جلد بیستم کتاب تفسیر المیزان، شامل ترجمه و بیان کامل سوره‌های معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامت، دهر، مرسلات، نبا، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزال، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، اخلاص، فلق، و ناس است.
برخی از مهم‌ترین مباحثی که علامه طباطبایی، در جلد بیستم تفسیر المیزان، در ضمن بیان آیات هر کدام از این سوره ها عنوان میکند به شرح زیر است:
• دعوت نوح به اصول سه گانه دین
• وسعت آمرزش گناهان به مقدار وسعت ایمان و عمل صالح
• وسعت رزق و نعمت به سبب استغفار
• منظور از پناهنده شدن مردانی از انس به مردانی از جن
• بحث روایتی پیرامون استماع جن از پیامبر و بیعت آنها با ایشان
• معنای تکبیر و فرق آن با تسبیح
• مراد از «ابرار» و صفات ایشان
• روایاتی در مورد نزول سوره «هل اتی …» در شأن امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه
• حوادت و نشانه های قیامت و تغییر نظام اخروی و دنیوی از هر نظر
• گفتاری در مورد واسطه بودن ملائکه در تدبر
• روایتی پیرامون گریز افراد از نزدیکانش در روز قیامت بدلیل شدت و سختی آن روز
• مدح و توصیف جبرئیل به شش صفت
• گناه زیاد و مستمر، سرانجام انسان را به تکذیب روز جزا منتهی میکند
• روایتی در مورد محاسبه اعمال در قیامت
• مراد از ذات البروج بودن آسمان
• روایتی در مورد چگونگی قبض روح فرد مؤمن
• خلقت انسان از «علق» برهان و شاهدی بر یگانگی خداوند در ربوبیت
• بی نیاز دانستن خود، منشأ طغیان آدمی است
• منظور از بهتر بودن شب قدر از هزار شب
• معنای اینکه در قیامت، زمین سخن میگوید
• بیمار شدن پیامبر در اثر سحر یک یهودی
• اوصاف تکذیب کنندگان دین
• منظور از «وسواس الخنّاس»

ترجمۀ تفسیر المیزان