الله‌ شناسی

مجموعۀ ذی‌قیمتِ «الله‌شناسی» تألیف ارزشمند علامه آیت‌الله حاج سید محمد‌حسین حسینی طهرانی ـ قدّس‌سرّه ـ می‌باشد که توحید ذاتِ پروردگار را با بیانی سلیس به رشتۀ تحریر درآورده، و در عین روانی، مباحثی ژرف و عمیق پیرامونِ «توحید ذاتی، اسمائی و افعالی، عشق و محبت الهی، کیفیت پیدایش عالم آفرینش، و چگونگیِ ربط خلق با حق» را بیان داشته، و از «معنای حقیقیِ لقاء‌الله و مشاهدۀ پروردگار با چشم قلب» سخن گفته، و تفسیری دقیق از «وحدت شخصیۀ وجود و هستیِ حقیقیِ پروردگار و هستی مجازیِ خلایق» و همچنین «نقد بررسیِ آراء برخی فِرَق و مذاهب، خصوصاً شیخیه» ارائه داده و به ساحتِ علم و معرفت تقدیم شده است.

جلد اول از مجموعۀ «الله‌شناسی» تألیف ارزشمند علامه آیت‌الله حاج سید محمد‌حسین حسینی طهرانی ـ قدّس‌سرّه ـ بوده که پیرامونِ «امکان لقاء پروردگار، و حضور حق در همۀ عالَم، و کیفیت عشق بین حق و خلق» با قلمی روان و شواهدی متقن به رشتۀ تحریر درآمده و به ساحت علم و معرفت تقدیم شده است.

• تفسیر آیۀ نور
• تطبیق آیۀ نور بر خمسۀ طیبه
• انسان کامل، محلّ تجلی آیۀ نور
• خدا را می‌توان دید، و خدا را با خدا می‌توان شناخت
• خداوند عاشق خلق، و خلق عاشق اوست
• عاشقان لقاء خدا از هیچ گزندی نمی‌هراسند
• راه وصول به معرفت الله، عبور از نفس‌پرستی است
• اقسام تجلیات پروردگار بر سالک الی الله
• سلوک برای آماده‌شدن جهت جذبه الهی است
• امکان دیدار و لقاء خداوند برای مؤمنین خوش‌کردار
• خداوند همه‌جا هست؛ چشم بگشا و ببین!
• لقاء خداوند منحصر به قیامت نیست
• بیانی از حقیقت توحید و عشق به پروردگار در کربلا و عاشورا
• ذکر اسناد متواتر، و شرح و تفسیر حدیثِ قرب نوافل

کتاب نگرشی بر مقاله بسط و قبض تئوریک شریعت دکتر عبد الکریم سروش

حضرت‌ علاّمه‌ طهرانی قدّس‌ سرّه‌ در اين‌ كتاب‌ ، ضمن‌ بيان‌ ده‌ اشكال‌ مهمّ از اشكالات‌ « مقالة‌ بسط‌ و قبض‌ تئوريك‌ شريعت‌ دكتر عبدالكريم‌ سروش‌» ، از ايراداتي‌ كه‌ به‌ حجّيّت‌ و ابديّت‌ قرآن‌ و به تمام‌ مقدّسات‌ و حقائق‌ عالم‌ وارد شده‌ است‌ جواب‌ داده‌اند. اين‌ كتاب‌ كه‌ در اصل‌، قسمت‌ معظم‌ جلد دوّم‌ « نور ملكوت‌ قرآن‌» ميباشد ، به‌ جهت‌ اهمّيّت‌ موضوع‌ و بنا به‌ پيشنهاد بعضي‌ از علماء و براي‌ سهولت‌ دسترسي‌ استادان‌ و دانشجويان‌ و دانش‌پژوهان‌ ، بطور جداگانه‌ و بدون‌ هيچگونه‌ تصرّفي‌ ، طبع‌ و به‌ جويندگان‌ راه‌ حقيقت‌ و سبل‌ سلام‌ اهداء گرديده‌ است‌ .اشكالات ده‌گانه مولف بر مقاله:1. الفاظ براي روح معاني وضع شده اند نه براي مصاديق و نمونه‌ها پس فهم عبارات و جملات در قرآن و روايات متكي بر نتايج علوم تجربي نخواهدبود.2. الهيات بر اساس برهان بنا شده است و علوم تجربي بر اساس استقراء پس تغيير در نظريات تجربي موجب تغيير برهانيات نمي‌تواند بشود.3. فرضيه صاحب مقاله در عمل قابليت اجرائي ندارد لذا تخيلي بيش نيست.4. اشكالات صاحب مقاله بر وضعيت تفكر ديني برخاسته از تاثيرات مذهب تحريف شده مسيحيت بر جوامع است.5. صاحب مقاله براي اثبات فرضيه خود از برخي مطالب و شواهد صددرصد غلط استفاده كرده است.6. افق علمي دين سيطره بر هستي دارد و افق علوم تجربي محصور در ماده است پس تجربه نميتواند مفسر همه جانبه دين باشد و محور فهم ديني قرار گيرد.7. ملاك درست و غلط در فهم، برهاني بودن آن است پس فهم غير برهاني حدس و يا توهمي بيش نيست و عقلاً قابل اعتماد نمي‌تواند باشد.8. اتكاء انسان به عقل است و عقل يقين خود را با يك حدس و احتمال از بين نمي‌برد.9. صحت مقدمات يك برهان صحيح، براساس عقل مستقل از علم حصولي و تجربي است پس با تغيير نظريات تجربي تغيير نمي‌كند.10. فرضيه‌ها و تئوري‌ها تا برهاني نشوند ارزش معرفتي ندارند.

  • چهار جلد كتاب «نور ملكوت قرآن» از دوره أنوار الملكوت، به بحثهاى تفصیلى درباره ابدیت قرآن كریم و جاودان بودن مطالب و مطاوى آن تا روز بازپسین اختصاص یافته است.
  •  این مجلَّدات، در آیات كریمه قرآنیه بحث و از طرز تطبیق و سازش آن با هر زمان و مكان، چون مرهم شفا بخش جریحه‌ها، و داروى جانبخش بیماریها، و آب مَعین و زلال گوارا بر لب تشنگان و تهى كامان و سوخته شدگان بشریت سخن به میان آورده است و بطور ملموس و محسوس بعضى از آیات را پیاده نموده و راه علاج را از مُفاد و محتواى آن ارائه داده است.
  •  جلد دوّم آن، چنانچه در آغازش آمده است، مربوط به نقش و موقعیت قرآن به عنوان یك كتاب آسمانى است كه بطور كلّى درباره اصول مسلّمه إلهیه بحث مى‌كند. و بهمین جهت به نقد و بررسى برخى از كج‌فهمیها از آیات كریمه قرآن مجید مى‌پردازد.
  •  ثلثى از كتاب در رّد كتاب «خلقت انسان» و طبع اوّل كتاب «راه طىّ شده» و تفسیر «پرتوى از قرآن» و كتاب «دانش و ارزش» و كتاب «تكامل در قرآن» است كه چون در آنها مواردى بر خلاف نظریات و آراء بلند پایه استادنا الأكرم علّامه آیة اللَه سید محمّد حسین طباطبائى تغمّده اللَه برحمته سخن به میان آمده است، در این قسمت مباحثى به تفصیل بحث، و تزییف آن مواردِ خلاف، و اتقان و استحكام نظریه حضرت استاد فقید علّامه طباطبائى مبین گردیده است.
  •  در دو ثلث دیگر كتاب از ابطال و درهم كوفتن گفتار دكتر عبد الكریم سروش در مقاله خود: «بسط و قبض تئوریك شریعت» سخن به میان آمده است.

لمعات الحسین علیه السلام

کتاب لمعات الحسین علیه السلام تالیف گران‌سنگ حضرت علامه آیة الله حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی قدس سره است. این کتاب شریف حاوی برخی کلمات و مواعظ و خُطَبِ دُرربارِ سید و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، با ذکر مدارک معتبر همراه با ترجمه‌ای شیوا و مختصر از حضرت علامه می‌باشد.
هدف ایشان از اینکه از شرح و بسط خودداری کرده و فقط به ترجمه اکتفا شده، این بود كه به واسطه ايجاز و اختصار، قابل آن باشد كه بر روى پرده‏‌ها و تابلوها نوشته شده و در مجالس و محافل، خصوصاً مجالس عزاداری و تکایا همچون اشعار محتشم نصب گردد، تا شرکت‌کنندگان، در عین استفادۀ سمعی از خُطَبا و گویندگانِ راستین، استفادۀ بصری نیز نموده و عین آن کلمات را حفظ، و سرمشقِ زندگی و عمل خود قرار دهند.
مضاف بر آن، وقایع شهادت سیدالشهداء علیه‌السلام در روز عاشورا با استناد به منابع معتبر نیز در این رساله ذکر شده است.

قسمتی از کتاب

  • بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم‌
  • وَ الحَمدُ للَّهِ رَبِّ العالَمینَ‌
  • وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّة إلّا بِاللَهِ الْعَلىِّ الْعَظیم‌
  •  درود بیكران بر روان پاك خاتم پیمبران محمّد مصطفى، و وصىّ والا تبارش علىّ مرتضى و یازده فرزند از اولاد امجاد او باد؛ بالاخصّ ولىّ دائره امكان حضرت امام زمان: محمّد بن الحسن قائم آل محمّد كه كاروان عالم هستى را با جذبه و عشق در حركت بسوى عالم اطلاق و توحید حضرت حقّ ـ جلّ و علا ـ رهبرى مى‌كنند.
  • وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إِيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدِينَ.1
  •  از آنجائى كه دوران امامت حضرت امام حسن مجتبى و حضرت سید الشّهداء علیهما السّلام از
    1. آيه ٧٣، از سوره ٢١: الأنبيآء

لمعات الحسین علیه السلام – برخی از کلمات و مواعظ و خطب حضرت سید الشهدا

4

  •  سخت‌ترین و تاریكترین دوره‌ها از نقطه نظر فشار و غلبه حكومت جائره بنى امیه بوده است، كه اختناق و تدلیس و تلبیس و جهل و ریا و كذب و خدعه بحدّ اعلاى خود رسیده بود، همانطور كه از خطبه حضرت أمیر المؤمنین علیه السّلام در اواخر عمر شریف مشهود است؛ آنجا كه مى‌فرماید:
  •  وَ اعْلَمُوا رَحِمَکمُ اللَهُ! أَنَّکمْ فِى زَمَانٍ الْقَآئِلُ فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ، وَ اللِسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کلِیلٌ، و اللَازِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ. أَهْلُهُ مُعْتَکفُونَ عَلَى الْعِصْیانِ، مُصْطَلِحُونَ عَلَى الإدْهَانِ.
  •  فَتَاهُمْ عَارِمٌ، وَ شَآئِبُهُمْ ءَاثِمٌ؛ وَ عَالِمُهُمْ مُنَافِقٌ، وَ قَارِئُهُمْ مُمَاذِقٌ؛ لَا یعَظِّمُ صَغِیرُهُمْ کبِیرَهُمْ، وَ لَا یعُولُ غَنِیهُمْ فَقِیرَهُمْ.1
  •  «و بدانید ـ خداى شما را رحمت كند ـ شما در زمانى قرار گرفته‌اید كه گوینده حقّ در این زمان كم است، و زبان از بیان گفتار راست، خسته و نارسا و ناگویاست.

حیات جاوید

کتاب ارزشمند «حیات جاوید» شرحی است اجمالی و شیوا از حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه، بر وصیت‌نامۀ مُعجز‌نمایِ حضرت امیرالمؤمنین به فرزند خویش حضرت امام حسن علیهما‌السلام که در بازگشت از جنگ صفّین در منطقۀ حاضرَین بیان فرموده‌اند. وصیت‌نامه‌ای که به تعبیر مرحوم علامه طهرانی با بودن این وصیت‌نامه «دیگر از بیان مکارم اخلاق و آدابْ دم زدن مایۀ شرمندگی است» و به تعبیر مرحوم مؤلف «بجاست که آن‌را آئین‌نامۀ فلاح و رستگاریِ دو سرا نامید»
مرحوم مؤلف در این شرح مختصر، در ضمن عباراتی کوتاه، معانی بلندی از معارف توحیدی و عرفانی و ظرائفی دقیق از مسائل سلوکی و اخلاقی، و حقایقی بکر و کم‌نظیر را به میان آورده و ساحت علم و فضیلت را به تدبّر بر این آموزه‌های برآمده از مکتب وحی فراخوانده است.
اهمّ مطالب مندرج در این کتاب:
• ضررهای سوء استفاده از باورهای دینیِ مردم
• تحریف کلمات معصومین، بی‌حرمتی به ساحت ارزشهای والای انسانی
• منشأ پیدایش توهمات، جهل بشر و تعلّق به امور ظاهری و حسی است
• پرهیز از ورود در مسائل شبهه‌ناک
• برخی از شرایط امر‌به‌معروف و نهی‌از‌منکر
• انسان نباید از ناحیۀ خود تکالیف را کم و زیاد کند
• اشتغال به دنیا، نباید نفس را از توجه به خداوند باز دارد
• ضرورت پرهیز از امور منافی با کرامت انسانی
• بحثی مبسوط پیرامون کیفیت روابط مرد و زن از منظر عقل و شرع، و پاسخ به شبهات مربوطه،
• امیرالمؤمنین صلاح امور اجتماع را در دوری از ارتباط مرد و زن می‌دانند
• نقش پیشرفت چشمگیر ارتباطات در ازهم‌پاشیدگیِ پیوندهای خانوادگی

 

قسمتی از کتاب

  • حمد و سپاس لایتناهی ذات لایزالی را سزاست که بر اساس حکمت بالغه تکوین، شرع مبین را هادی و راهنمای ابناء بشر قرار داد تا از ورطه اجمال و استعداد به منزلگاه فعلیّت و شهود وفود نمایند و در این سیر، راه یافتگان منزل محبوب و ذائقین زلال معشوق، سرگشتگان وادی حیرت و تشنگان متوغّل در کثرت را به سر منزل معهود رهنمون گردند و با موازین رصین و قوانین متین، فطرت پاک و ضمیر بی‌آلایش الهی، و عقل مستنیر به انوار ساطعۀ نشئۀ ربوبی را در وصول به مرتبه معرفت و تجرّد یاری رسانند.

نور ملکوت قرآن

مجموعۀ چهار‌جلدیِ «نور ملکوت قرآن» از آثار ماندگار مرحوم علامه آیة‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس‌سرّه می‌باشد. این مجموعه به قلم مؤلف به صورت مبسوط، با تحلیل و تدقیق در مبانیِ معارف قرآن و پاسخ به شبهات مربوطه، به رشتۀ تحریر درآمده است و با متنِ مکتوب و فشردۀ سخنرانی‌های ایشان که در مجموعۀ «انوار ملکوت»‌ مندرج است تفاوتی چشمگیر دارد. در این کتاب از مباحثی پیرامونِ «جایگاه قرآن در هدایت بشریت، و جاودانگی و جامعیت معارف و احکام قرآن، رابطه قرآن و علوم تجربی، نقد و بررسی برخی کج‌فهمی‌ها از آیات قرآن، منطق قرآن، قرآن و آیات آفاقی و انفسی، جایگاه تربیتی قرآن، عربیت و اعجاز قرآن، و تبیین ملاکاتِ برخی احکام قرآن» سخن به میان آمده است.

جلد اول مجموعۀ «نور ملکوت قرآن» از آثار ماندگار مرحوم علامه آیة‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس‌سرّه بوده که پیرامون جنبۀ «حقانیت و هدایتگری قرآن و جامعیتِ احکام آن» با قلمی روان و بیانی سلیس به رشتۀ تحریر درآمده است.
مهم‌ترین مطالب این مجلّد:
• قرآن راهنما به بهترین آیین‌ها
• شواهدی بر بهترین راهنما بودن قرآن
• جاودانگی احکام و معارف قرآن
• حیاتی بودن حکم قصاص در قرآن
• بررسی نظریه همدوشی زنان با مردان در جامعه
• امام معصوم، وجود خارجی قرآن
• عینیت نفس ملکوتی امام معصوم با قرآن
• احترام به والدین بر اساس معارف قرآن
• حرمت تحدید نسل بر اساس معارف قرآن
• کیفیت نزول وحی توسط خداوند و ملائکه
• معجزات پیامبران ، ناشی از جمعیت نفس آنها
• اصالت قرآن بخاطر مبتنی بودن بر فطرت است
• علت ذکر داستانها در قرآن، وجود مشابه آن در نفوس همۀ مردم است

مطلع انوار

جلد سیزدهم از موسوعۀ گرانسنگ «مطلع انوار» اثر حضرت علامه آیة‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه، مشتمل بر متنِ مواعظِ مؤلّف در ماه رمضان سال 1370 ه. ق در مسجد قائم طهران می‌باشد که به اهتمام خود مؤلف به رشتۀ تحریر درآمده است. عمق مباحث مطروحه، شیوایی و روانیِ سخن برای پویندگان معرفت، جاذب و راهگشا می‌باشد.

همّ مطالب مندرجه در این مجلّد:
• مباحثی مختصر دربارۀ حقیقت دین؛ عدم تحریف قرآن، تحریف کتب مقدّس ادیان؛ عصمت انبیاء و پاسخ به شبهات.
• مباحثی درباره عقل و عقلانیت؛ مباحثی درباره فضیلت علم و علماء.
• مباحثی در مورد دنیا، مرگ، برزخ و قیامت، معاد‌جسمانی.
• مباحثی در مورد انفاق؛ نیت و اخلاص؛ حقیقت توکل و فضیلت آن؛ امر به معروف و نهی از منکر و شرایط آن.

جلد اول مطلع انوار از موسوعۀ گرانسنگ «مطلع انوار» اثر حضرت علامه آیة‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه، در موضوعِ «احوالات شخصی، حکایات و قصص»، و در نهایت «منقولات و مکاتبات» به زیور طبع آراسته شده است.
اهم مباحث این مجلّد:
• ذکر احوالات شخصی ایشان اعم از نام مصنّفاتِ نوشته شده یا نشده، هجرت به مشهد مقدس، تاریخ رحلت نزدیکان و آشنایان و بزرگان، وصیتنامه حضرت آیت الحق حاج سید هاشم حداد و وصیتنامه حضرت علامه طهرانی قدس سرهما،
• رساله «تفریق صلوات» در اثبات استحبابِ اکیدِ اقامه نماز در 5 وقت، نگارش یافته توسط معلق محترم، فرزند علامه
• نقل حکایاتی دلنشین و تنبّه آور در اخلاق و عرفان؛ اعم از داستانهایی آموزنده از اهل بیت علیهم السلام و حکایاتی از بزرگان اهل معنی
• نقل حکایاتی آموزنده از امور تاریخی و اجتماعی؛ همچون برداشتهایی از کتاب «برادران امیدوار»
• مکتوب برخی ملاقاتها، نامه ها و مکاتباتِ علامه با برخی علماء و فقهاء و برخی بستگان و اقارب، که مشتمل بر توصیه‌های اخلاقی و سلوکی و برخی دیدگاه‌های علمی و فقهی می‌باشد.

 

سایت حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی

عارف کامل و سالک واصل حضرت علامه آیة اللَه العظمی

سایت حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی

قدّس اللَه نفسه الزکیة

ولادت و رحلت حضرت علامه طهرانی:

ولادت: 1345 هجری قمری، طهران

ارتحال: 9 صفرالخیر 1416 هجری قمری، مشهد مقدّس رضوی

 

رضوان اللَه علیهما

اساتید علامه طهرانی در فقه و اصول و رجال:

  • آیت اللَه سید ابوالقاسم خوئی رحمة اللَه علیه
  • آیت اللَه شیخ حسین حلّی رحمة اللَه علیه
  • آیت اللَه سید محمود شاهرودی رحمة اللَه علیه
  • آیت اللَه شیخ آقا بزرگ طهرانی رحمة اللَه علیه

ویژگی علامه طهرانی در میان بزرگان:

ایشان تحقيقاً از مصاديق علماء ربانی است كه حقایق و حوادث عالم وجود را با چشم شهود و بصيرت قلب به علم حضورى و شهود عينى احساس نموده و حقيقت توحيد را با سیروسلوک در منازل و عوالم ربوبى، با قلب و ضمير خويش (نه تنها با مطالعه و تفكّر و درس و تحقيق) به حقّ المعرفة ادراک كرده اند. و بلكه می توان اذعان داشت در ميان اولياى الهى و علماء باللَه و عرفاء بأمر اللَه در جايگاه و منزلگاه ويژه‏اى قرار دارد كه حتّى او را از بسيارى از آنها برترى و فزونى بخشيده است.

شاخصه و امتياز علّامه طهرانى نه به جهت اطّلاع او بر علوم و فنون ظاهرى و متعارف از قبيل فقه و اصول و فلسفه و عرفان نظرى و غيره است كه اين علوم در بسيارى از افراد يافت می‌‏شد بلکه خصوصيّت ايشان به واسطه اشراف و اطّلاع بر امور و حقايقى است كه از اين علوم و رسوم براى انسان حاصل نمی‌‏شود و نياز به مراقبه سلوكى و سير و سلوک الى اللَه و وصول به مقام قرب و تجرّد و اشراب از سرچشمه ماءِ مَعين و انوار جماليّه و جلاليّه ذات اقدس ربوبى دارد.

بنابراين سخن از شخصيّت و جايگاه علّامه طهرانى به مراتب توحيد و تجرّد و عرفان حقّ و احاطه به حقایق ربوبى باز می‌‏گردد، نه به مراتب علمى و فنون رسمى و اصطلاحى ايشان.

نمونه هایی از مهم ترین مبانی مکتب علامه طهرانی قدّس سرّه

ضرورت استاد کامل

مرحوم علّامه طهرانى معتقد بودند:
تنها راه وصول به کمال انسانی و تحقّق هدف و غایت از وجود و خلقت انسان که همان معرفت پروردگار است؛ منحصراً به واسطه تربیت و تزکیه سلوکی تحت نظر و اشراف استاد کامل و ولی اکمل الهی صورت می پذیرد.

ولایت، حقیقت دین و شریعت

مرحوم علّامه طهرانى حقيقت و مغز دين و شريعت را ولايت اولياى الهى يعنى صاحبان ولايت كبرى حضرات معصومين علیهم السلام می‏‌دانستند و شريعت بدون ولايت را پوسته خالى از مغز و محتوا برمی‌شمردند. و تمام همّ و غمّ خود را بر تبيين و تفسير و تبليغ اين مسئله قرار داده بودند

 

و می‏فرمودند: در اجتماع ما به قضيه امامت و ولايت آن طور كه شايسته و بايسته می‏نمود پرداخته نشده است.

علّامه طهرانى نسبت به تعابير و كلمات و اصطلاحاتى كه براى حضرات معصومين علیهم السلام به كار برده می‌‏شد فوق العاده حساس و موشكاف بودند و اجازه نمی‌دادند كه اين عبارات و جملات براى غير معصومين علیهم السلام مورد استفاده قرار گيرد. به همین منظور اطلاق کلمه امام را بر غیر معصوم جائز نمی دانستند.

 

اساس تکامل بشر بر پایه عقل و فطرت

اصل و اساس معرفت و تكامل بشرى و نزول اديان الهى و تربيت و تزكيه و سيروسلوک الى اللَه بر پايه فهم و عقل و فطرت است؛ سلوک بدون فهم همچون حركت چارپايان بر محور واحد است و ابداً هيچ‏گونه تأثير وتحوّلى در سير صعودى نفس به سمت عالم قدس به وجود نخواهد آورد. و خود بارها هنگامى كه از احوال و روحيّات شاگردان و ارادتمندان خويش سؤال می‌فرمودند

می‌گفتند: «فهم و ادراک او چقدر ترقّى و رشد كرده است، من كارى به خواب‏ها و مكاشفات و بروزها و ظهورهاى نفس او ندارم.»

دعوت به بالاترین مراتب کمال

ایشان پيوسته شاگردان خود را به وصول به عالی ترين رتبه از كمال حتى نسبت به علوم ظاهرى چون پزشكى و مهندسى و غيره تشويق و ترغيب می ‏فرمودند

و به اشخاص توصيه می‌كردند:

بايد نزد بهترين و متخصّص‏ترين فرد در هر رشته رجوع نمود

و خود نيز جهت رعايت و پيگيرى درمان به معروف‏ترين و حاذق‏ترين اطبّاء موجود مراجعه می‌نمودند و در عين حـال از مراجعه به اطبّاء در بلاد كفر و اجانب خصوصاً طبقه علماء و مبلّغين شريعت به شدّت و حدّت نهى و تحذير می‌‏نمودند.

بینش دقیق نسبت به جریانات اجتماعی

علّامه طهرانى نسبت به جريانات اجتماعى دقّت و موشكافى شگرفى داشتند كه البته اين مرتبه از نبوغ و تفوّق را می‌توان ناشى از اشراف ملكوتى و احاطه غيبى نفس از عوالم ربوبى دانست.

حسّاسيت ايشان نسبت به مساله کاهش جمعیت، پديده عربى زدايى از فرهنگ بسيار بارز و نمودار بود.
تأكيد بليغ ايشان نسبت به تاريخ هجرى قمرى و محو آداب و رسوم جاهلى همچون پديده نوروز و جايگزينى مناسبات اسلامى و مراسم اصيل و سنن الهى همچون احياى عيد قربان و فطر و غدير و مبعث و ميلاد صاحب ولايت كبرى حضرت حجّة بن الحسن العسكرى ــ ارواحنا فداه ــ و ساير اعياد و مناسبت‏هاى مربوط به حضرات معصومين علیهم السلام بر همگان مشهود و ملموس بود.

شیخ محمدجواد انصاری همدانی

ولادت و ارتحال، آیةاللَه انصاری همدانی

ولادت: 1320 هـ.ق، همدان

ارتحال: 2 ذی‌القعدةالحرام 1379 هـ.ق، همدان

برخی از شاگردان حضرت آیةاللَه حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی:

رضوان اللَه علیهم اجمعین

مقامات عرفانی مرحوم آیةاللَه انصاری همدانی

حضرت علامه طهرانی رضوان اللَه علیه:

حضرت آقاى انصارى فوق‏‌العاده مرد كامل و شايسته و منوّر به نور توحيد بود،
من واقعاً به كمال و شرف و توحيد و فضائل اخلاقى و معنوى ايشان در حدود ايمان به يك پيغمبر، ايمان و يقين دارم.

زيرا اگر الآن حضرت يوسف و يا شعيب و يا حضرت موسى و عيسى على نبيّنا و آله و عليهم السّلام زنده شوند، و بيايند و امر و نهى داشته باشند، من حقيقةً بقدر اطاعت و انقياد و ايمان به حقّانيّت آن انبياء به اين راد مرد بزرگ و الهى ايمان و ايقان دارم.

شاهدى هم داريم، چنانچه بعضى ذكر نموده ‏اند كه: عُلَمآءُ امَّتى كَأَنْبيآءِ بَنى إسْرآئيلَ‏ ملاك ارادت و عظمت اين مرد تجلّيات الهيّه‌‏اى است كه در راه طولانى با جهاد اكبر براى وى شده است، و او را به سرحدّ يك عارف الهى درآورده و در مقام و منزلت تمكين نشانده است‏.

مرحوم انصارى‏-قدّس سرّه- يكى از اولياى برجسته قرن اخير بود كه قولًا و عملًا و اعتقاداً و سرّاً در ممشاى ائمّه طاهرين صلوات اللَه عليهم أجمعين قدم می‌‏زد و نمونه‌‏اى بود كه سيره و اخلاق و معارف آن بزرگواران را به عصر خود معرّفى می‌‏نمود.

حكايتى نقل می‌‏كنند كه:

«يكى از شاگردان مرحوم قاضى روزى به ايشان عرض می‌كند كه: آقا اگرخداى نكرده-شما از دنيا رفتيد، به چه كسى مراجعه كنيم؟

ايشان می‌فرمايند:

” من كسى كه توحيد را مستقيماً از خدا گرفته باشد، غير از شخصى در همدان به نام حاج شيخ محمّد جواد انصارى‏ نمی‌‏شناسم‏.

سیره اخلاقی

اهتمام فوق العاده در کمک به نیارمندان

مرحوم انصارى- رضوان اللَه عليه- براى برآوردن نيازمندى‏‌های مسلمانان اهتمامى وافر داشت و در كمك و مساعدت به فقرا و مسكينان بی‌‏اختيار بود، و در بذل و انفاق بی‌نظير بود، به بسيارى از خانواده‏هاى مستمند كه در گوشه و كنار شهر بودند و ابداً كسى از حال آنان اطّلاع نداشت مساعدت‏ها می‌نمود و با دست خود براى آنان غذا و لباس و فراش می‌برد، و در اخفاى اين امور به حدّى دقيق بود كه حتّى از شاگردان خاصّ خود مخفى می‌داشت

در زمستان‏هاى سردِ همدان براى معالجه مَرْضى و عيادت بيماران آنان به منزلشان می‌‏رفت و چه بسا خود تهيّه دوا می‌‏نمود و تا فرد گرفتارى را از گرفتارى آزاد نمی‌‏نمود آرام نمی‌‏گرفت،

آرامش دل او در آرامش خلق خدا بود و نگرانى او در اضطراب آنان

پذيرايى و اكرام مرحوم انصارى همدانى از سالكان إلى اللَه‏

مرحوم والد (علامه طهرانی) رضوان اللَه عليه می‌‏فرمودند:

در زمان حيات مرحوم انصارى رضوان اللَه عليه رفقاى ايشان از اطراف بلاد جهت استفاده و ادراك محضرشان به سوى همدان و اغلب در منزل خود ايشان وارد می‌شدند،

و ايشان در كمال لطف و بهجت و سعه صدر و انبساط وجه همچون پدرى مهربان و عطوف از واردين پذيرايى می‌‏نمودند و مايحتاج معيشت را شخصاً تهيه می‌‏كردند، و هرچه دوستان و ارادتمندان‏ ايشان اصرار می‌‏ورزيدند كه زحمت تهيه غذا و غيره را از دوش ايشان بردارند، ابداً قبول نمی‌‏فرمودند، و با آن جثّه نحيف كه مشتى استخوان بيش نبود، روزها به بازار می‌رفتند و ميوه و موادّ غذايى براى رفقا فراهم می‌‏كردند، و اين كار را در نهايت خفا و اختفا انجام می‌دادند
البته ناگفته نماند كه مرحوم انصارى اين رفتار را نه تنها با دوستان و رفقاى خود داشتند، بلكه با مستمندان و افراد غريبه نيز به همين روش عمل می‌‏نمودند، و اين سنّت محموده را از مولا و مقتداى خويش، حضرت مولى الموالى أميرالمؤمنين عليه‌‏السّلام و ساير ائمّه طاهرين أخذ نمودند.

اكرام و احسان مرحوم انصارى همدانى به فقرا و نيازمندان‏

مرحوم والد (علامه طهرانی) رضوان اللَه عليه می‌‏فرمودند:

در يكى از زمستان‏هاى بسيار سرد و پر برف همدان روزى يكى از دوستان ايشان ديد، مرحوم انصارى كيسه‌‏اى بزرگ بر دوش خود دارند و در ميان برف‏ها به سمت بيرون همدان حركت می‌‏كنند. جلو آمد و سلام كرد و عرض كرد: «آقا اين كيسه بزرگ و سنگين چيست كه بر دوش گرفته‌‏ايد و به خارج شهر حركت می‌‏كنيد؟»

ايشان فرمودند:

«برف سنگينى آمده و ارتباط دهات اطراف با همدان قطع شده است. من قدرى نان تهيه كرده‌‏ام و براى قريه‏‌اى نزديك همدان می‌‏برم.»

آن شخص عرض می‌‏كند كه: «پس اجازه دهيد من آن را بردارم و با شما ببريم.»

ايشان قبول نكردند.

گفت: «پس اجازه دهيد همراه شما بيايم، آخر در اين بيابان و برف سنگين ممكن است خطراتى متوجّه شما شود.»

باز ايشان نپذيرفتند و خداحافظى كردند و رفتند.

گزیده ای از بیانات

چقدر اين جمله شبيه است به كلام مرحوم آية اللَه حاج شيخ‏ محمّد جواد أنصارى‏ همدانى‏ قدَّس اللَه تربتَه كه چون از ايشان سؤال شد: چه وقت انسان حضور صاحب الزّمان ميرسد؟!

فرمودند: در وقتی‌‏كه حضور و غيبتش براى انسان تفاوت نداشته باشد.

مرحوم آية اللَه العظمى عارف كامل حضرت شيخ محمد جواد انصارى همدانی رضوان اللَه عليه درباره كتاب نجم الثاقب حاجى نورى رحمة اللَه عليه می‌فرمودند:

نود درصد حكايات و داستان‏هاى تشرّف افراد خدمت حضرت بقيّة اللَه ارواحنا فداه همه در عالم مكاشفه بوده است و اصلًا صورت خارجى و عينى نداشته است.

افق وحى، ص: 329

3.مرحوم آية اللَه العظمى عارف باللَه حضرت حاج شيخ محمد جواد انصارى‏ همدانى‏- رضوان اللَه عليه- بارها مى‏فرمودند:

رسيدن به كنه معرفت مسأله امرٌ بين الامرين. كه از ائمه معصومين عليهم‏السّلام وارد شده است جز با طىّ سلوك الى اللَه و اقدام به رياضات شرعيّه و سير مسير اولياى الهى و عرفان به خداى متعال براى كسى امكان نخواهد داشت.

افق وحى، ص: 648

سید علی قاضی

 

عارف کامل و حجةُ اللَه الأکبر حضرت آیت‌اللَه العظمیٰ حاج سید علی قاضی رضوان اللَه علیه

ولادت: 13 ذی‌حجه 1285، تبریز

ارتحال: 6 ربیع‌الأول 1366، نجف‌اشرف

استاد عرفان:

حضرت آیت‌اللَه حاج سید احمد کربلایی قدّس اللَه سرّه

برخی از شاگردان آیت اللَه قاضی:

آیة الحق حاج سید هاشم حداد

حضرت علامه طباطبایی

آية اللَه حاج سيد حسن مسقطي

آية اللَه حاج شیخ عباس قوچانی

آية اللَه حاج شیخ محمد تقی بهجت.

رضوان اللَه علیهم

عارف و فقیه بی‌نظیر

مرحوم حاج سید هاشم حدّاد رضوان اللَه علیه:

«از صدر اسلام تا به حال، عارفی به جامعیّت مرحوم قاضی نیامده است!»
ومي فرمودند: «مرحوم‌ آقا (قاضی) یک‌ عالمی‌ بود که‌ از جهت‌ فقاهت‌ و فهم‌ روایت‌ واز جهت‌ تفسیر وعلوم‌ قرآن‌ و ادبیّات‌ عرب‌ و لغت‌ و فصاحت‌ بی‌نظیر بود؛ حتّی‌ از جهت‌ تجوید و قرائت‌ قرآن‌.»

مرحوم علامۀ طباطبایی رضوان اللَه علیه:

«ما هرچه داریم از مرحوم قاضی داریم، واین‌ سبک‌ تفسیر آیه‌ به‌ آیه‌ را مرحوم‌ قاضی‌ به ما تعلیم‌ دادند، و ما طریقۀ فهم‌ احادیث‌ را که‌ «فِقهُ الحدیث‌» گویند از ایشان‌ آموخته‌ایم‌.»

تواضع و سیرۀ اخلاقی حضرت حاج سید علی قاضی

آقا سیّد محمّد حسن قاضی می‌گفتند:

«پدرم بسیار مرد متواضعی بود و نسبت به زوّار که به منزل او می‌رفتند نهایت احترام را داشت، و در مجالس روضه که در منزل خود می‌گرفت خودش دمِ درِ اطاق و یا حیاط روی زمین  پهلوی کفش‌ها می‌نشست به طوری که تمام بدنش در روی زمین بود، و با دست خودش یکایک کفش‌های واردین را جفت می‌کرد و همه را در جلوی پای آنها بدون استثناء مرتّب می‌کرد، و با همه با مرحمت و ملاطفت و مهر رفتار می‌کرد.

شیفتگی به اهل‌بیت علیهم السلام

مرحوم قاضی می‌فرمود:

«من در تمام نقاط صحن مطهّر [حرم سیدالشهداء علیه السلام] خوابیده‌ام… به‌طوری‌ که جایی به قدر وسعت بدن من یافت نمی‌شود که در آن نخوابیده باشم.»

همچنین می‌فرمود:

«از توسل به ائمه بالاخص سیدالشهداء علیه السلام غافل نشوید که کلیدِ راه در این توسل است، و بدون این فایده‌ای ندارد.»

گزیدۀ بیانات حضرت آیت‌اللَه العظمیٰ حاج سید علی قاضی

•« کسی که به استاد [عرفان] رسید، نصف راه را طی کرده است. »

•«اکثر افرادی که سلطان معرفت برای آنان طلوع نموده است، در یکی از این دو حال بوده است: در تلاوت قرآن مجید یا توسّل به حضرت اباعبداللَه الحسین علیه السلام.»

•«هیچ‌وقت نباید از دیرکردِ نتیجه، شخص مأیوس شود و دست از سیروسلوک بردارد؛ زیرا ممکن است کسی به‌تدریج با ناخن زمین را بخراشد و سپس ناگهان به‌اندازۀ گردنِ شتر آب زلال و روان جاری شود.»

•«به علمایی که پیوسته به نوشتن کتب ظاهری و بحث‌های بلاطائل (بدون فایده) اصولِ فقه می‌پرداختند و بالنّتیجه دستشان از معرفت تهی می‌ماند، خرده می‌گرفت و در نزد شاگردان خود این طریقه را تقبیح می‌نمود. »

•«اگر نماز را تحفّظ کردید، همه‌چیزتان محفوظ می‌ماند.»

•مرحوم قاضی به شاگردانش توصیه می‌فرمود به زیارت اهل قبور بروند و پس از قرائت فاتحه، در گوشه‌ای بنشینند و ساعتی را به سکوت و خلوت و تفکّر در عاقبتِ امر و مرگ بگذرانند و می‌فرمودند: «این شیوه تأثیر خوبی در قطعِ تعلّقات و توجّه نفس به مبدأ هستی دارد و از التفات به کثرات مانع می‌شود.»

مرحوم علامۀ طهرانی رضوان اللَه علیه:

•«مرحوم قاضی دارای دو جنبۀ علم و عرفان بود؛ در علوم ظاهری فقیهی عظیم و عالِمی جلیل، و در علوم باطنی عارفی واصل و انسانی کامل بود… ایشان فرید عصر و حسنۀ دهر و سلمان زمان و ترجمان قرآن بود .»
🔹فرق بین مرحوم قاضی با دیگران، 🔻فرق شخص بینا و بصیر است🔺 در شب تار و ظلمانی
🔹 در دستِ شخص بینا چراغ قرار دارد و دقیقاً راه را از چاه بازمی‌شناسد و طریق مستقیم را از راه‌های انحرافی و خطرناک تشخیص می‌دهد و خود و دیگران را به‌سلامت و صحّت به منزلِ مقصود می‌رساند.
🔹 شخص اعمیٰ‌و کور با عصایی در دست می‌خواهد خود را از این مَهالِک و چاه‌ها و درّه‌ها و طوفان و صاعقه و گردبادها و گرداب‌ها نجات دهد، و با این وضع حرکت می‌کند و دیگران را به حرکت درمی‌آورد، و خدا می‌داند که نتیجۀ این قیام و اقدام به کجا خواهد رسید!
✅ فرق بین حضرت قاضی با دیگران، فرق بین خورشید با شب تار است، نه بین خورشید و ماه، یا بین ماه و ستارگان!
✅ قاضی می‌بیند و دیگران نمی‌بینند!
✅ قاضی لمس می‌کند و دیگران در تخیّل و وَهم به‌سر می‌برند!
✅ قاضی حقیقت را با جانِ خود مَسّ و با قلبِ خود مشاهده می‌کند، و دیگران تیری در شبِ تار می‌پَرانند!
✅ قاضی به حقْ متحقّق گشته و اصالت یافته است و بقیه در اعتباریّات و تصوّرات منغمرند.
🔹رحمةُ اللَه علیهِ رحمةً واسعة.

 

کتاب اسرار ملکوت جلد دوم 

جلد دوم کتاب «اسرار ملکوت» که شرحی نفیس ولی ناتمام از حدیث شریف عنوان بصری است از رشحاتِ قلم حضرت آیة‌الله حاج سید محمدمحسن حسینی طهرانی قدّس‌الله‌سرّه بوده است که پیرامون موضوع «ضرورت رجوع به عارف کامل» و «شاخصه‌های عارف کامل» به رشتۀ تحریر درآمده است.
اهم مطالب این مجلد:
• کافی‌نبودنِ اشتغال به علوم متعارف؛ و لزوم فراگیری علوم باطنی
• شرحی از تلمّذ و شاگردی مرحوم شهید مطهری در خدمت علامه طهرانی رضوان‌الله‌علیهما
• لزوم رجوع به امام علیه‌السلام و عارف واصل؛ از نظر عقل و شرع
• شواهدی بر مقام عارف کامل در آیات و روایات
• عواقب سوء زعامتِ کسی که از نفس نگذشته است
• مؤمنی که تسلیم حق باشد به وصف درنیاید
• نسبت دادن تعابیری چون «علیّ زمان» و «حسین زمان» به غیرِ معصوم خطاست
• خصوصیات و شاخصه‌های عارف کامل
• اضطراب و تردید در کلام عرفای بالله راه ندارد
• گفتار انسان کامل فقط بر محور توحید است و از آن تنازل نمی‌کند
• نگاه استقلالی به امام علیه‌السلام در مجالس اهل‌بیت، مورد امضا نیست
• شرحی از نگاه توحیدی عرفای بالله به «جریان عاشورا» و «مسئله ظهور امام زمان علیه‌السلام»
• احتیاط ائمه و اولیای دین در مسائل دماء و نفوس و أعراض
• عمل از روی احتیاط، ثبات نفسِ مکلّف را می‌گیرد و عواقب سوئی برای فتوا‌دهنده دارد
• ظهورات عارف واصل، تجلّی حضرت حق است
• انطباق اعمال و اقوال انسان کامل با مبانی شرع
• توضیحی درباره وصایت ظاهری و باطنی
• بروز فتنۀ کُبریٰ بعد از رحلت علامه طهرانی قدّس سرّه

حاج سید محمدحسین طباطبایی

عارف کامل و سالک واصل حضرت علامه آیت‌اللَه العظمیٰ حاج سید محمدحسین طباطبایی قدّس اللَه سرّه

ولادت: 29 ذی‌حجۀ 1321 هـ.ق، شادآباد تبریز

ارتحال: 18 محرّم‌ 1402 هـ.ق، قم مقدسه

اساتید علامه طباطبایی:
حضرت آیت‌اللَه حاج سید علی قاضی طباطبایی قدّس اللَه سرّه

مرحوم آیت‌اللَه حاج شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (کمپانی)

مرحوم آیت‌اللَه شیخ محمدحسین نائینی

آیتی عظیم
علامۀ طباطبایی مجسمۀ شرم بود؛ یک صورت افتاده، مانند یک معصوم! یکپارچه حیاء! اگر انسان می‌خواهد ائمه را بشناسد و بفهمد مقام امامت چیست،‌ باید اینها را نگاه کند که آیات‌اند!

ایشان آیتی بود عظیم! نه‌تنها از نظر جامعیت در علوم عقلی و نقلی، بلکه از نقطه‌نظر توحید و معارف الهیّه و واردات قلبیّه و مکاشفات توحیدیّه و مشاهداتِ الهیّۀ قدسیّه، و مقام تمکین و استقرارِ جلوات ذاتیّه در تمام عوالِم و زوایای نفْس.

تواضع و اخلاق:
علامۀ طباطبایی جهانی از عظمت بود؛ با آنکه اسرار الهیّه در دل تابناک او موج می‌زد، سیمایی بشاش و گشاده و وارفته و زبانی خموش و صدایی آرام داشت. و پیوسته به‌حال تفکّر بود و گاه‌گاهی لبخند لطیف بر لب‌ها داشت.هرکس با ایشان می‌نشست و زبان خاموش و سکوت مطلق ایشان را می‌نگریست، می‌پنداشت که این مرد در مفکِّرۀ خود هیچ ندارد! ولی چنان مستغرق انوار الهیّه و مشاهدات غیبیّۀ ملکوتیّه بودند که مجال تنازل پیدا نمی‌کردند.

روش علمی
علامۀ طباطبایی مردى متفكّر، و در تفكّر عميق بودند. هيچ‌گاه از مطلبى به آسانى عبور نمی‌‏كردند؛ و تا به عمق مطلب نمی‌‏رسيدند و اطراف و جوانب آن را كاوش نمی‌‏نمودند دست برنمی‌‏داشتند.

در بسيارى از مواقع كه يك سؤال بسيط و ساده‏‌اى که ممكن بود با چند كلمه جواب، فورى پاسخ داده شده و مطلب تمام شود، ايشان قدرى ساكت می‌‏ماندند و پس از آن چنان اطراف و جوانب و احتمالات و مواضعِ ردّ و قبول را بررسى و بحث می‌‏نمودند كه حكم يك درس را پيدا می‌‏كرد.

مسلک عرفانی
مسلك عرفانى علامۀ طباطبایی، مسلك استاد بى‌عديلشان مرحوم آيت ‌الحق، سيّد‌العارفين، حاج ميرزا على آقاى قاضى‏ رضوان اللَه علیه بود كه همان معرفت نفس بوده است، كه ملازم با معرفت رب می‌باشد.

سبک تفسیری ( کتاب شریف المیزان):

روش تفسیری علامۀ طباطبایی قدّس اللَه سرّه، طبق روش تفسیری استادشان در عرفان، مرحوم آیت اللَه حاج میرزا علی آقای قاضی بوده است که تفسیر آیات به آیات است.

این تفسیر در نشان دادن نکات دقیق و حساس، و جلوگیری از مغالطۀ کلمات معاندین، و نیز در جامعیّت منحصربه‌فرد است؛ و حقّاً می‌توان گفت: از صدر اسلام تا کنون چنین تفسیری به رشتۀ تحریر درنیامده است.

قریحۀ شعری
علامۀ طباطبایی داراى روحى لطيف، و ذوقى عالى، و لطافتى خاص و قریحۀ شعر بودند و غزل‌‏هاى عرفانى آبدار كه توأم با وَجد و حال، و سراسر عشق و اشتياق است می‌سروده‏‌اند. از جملۀ اشعار ایشان است:

مِهرِ خوبان دل و دين از همه بى‌پروا برد ***** رُخِ شَطرنج نبُرد آنچه رخِ زيبا بُرد

تو مپندار كه مجنون سرِ خود مجنون گشت ***** از سَمَک تا به سِماكش كششِ ليلا بُرد

من به سرچشمۀ خورشيد نه خود بردم راه ***** ذرّه‌‏اى بودم و مِهر تو مرا بالا بُرد

من خَسى بى‌سر‌و‌پايم كه به سيل افتادم ***** او كه می‌رفت مرا هم به دلِ دريا بُرد

 

شیفتگی به اهل‌بیت
حضرت علامۀ طباطبایی علاقه و شيفتگى خاصّى نسبت به ائمّۀ طاهرين صلواتُ اللَه و سلامُه عليهم اجمعين داشتند. وقتى نام يكى از آنها برده می‌‏شد، اظهار تواضع و ادب در سيمايشان مشهود می‌شد؛ و نسبت به امام زمان أرواحُنا فداه تجليل خاصّى داشتند، و مقام و منزلت آنها و حضرت رسول‌اللَه و حضرت صدّيقۀ كبرى را فوق تصوّر می‌دانستند، و يك نحو خضوع و خشوع واقعى و وجدانى نسبت به آنها داشتند و می‌فرمودند: «تشيّع، حقيقت پيروى از سنّت رسول خدا كه در ولايت متجلّى است می‌‏باشد.»

ویژگی های اصلی علامه طباطبایی
فرق روشن علّامۀ طباطبایى با سائرين اين بود كه اخلاقيات ايشان ناشى از تراوش باطن، و بصيرت ضمير، و نشستن حقيقت سيروسلوك در كُمونِ دل و ذهن، و متمايز شدنِ عالمِ حقيقت و واقعيّت از عالَمِ مجاز و اعتبار، و وصول به حقایقِ عوالمِ ملكوتى بود.

ولى مسلك اخلاقى غير ايشان ناشى از تصحيح ظاهر و مراعات امور شرعيّه و مراقبات بدنيّه بود، كه بدين‌وسيله می‌‏خواهند دريچه‌‏اى از باطن روشن شود، و راهى به‌سوى قرب حضرت احديّت پيدا گردد.

کتاب آیین رستگاری

این کتاب حاصل بیانات ارزشمند حضرت علاّمه آیة اللَه العظمی حاج سیّد محمّد حسین حسینی طهرانی ـ رضوان اللَه علیه ـ پیرامون ارکان، آداب و امور لازمۀ سیر و سلوک إلی اللَه است که برای یکی از اصدقای ایمانی خویش بیان فرموده‌اند، که صوت پیاده شدۀ آن، به همراه مقدّمه و تصحیحات فرزند بزرگوارشان حضرت آیة اللَه حاج سیّد محمّد محسن حسینی طهرانی ـ قدس اللَه نفسه الزکیه ـ به زیور طبع آراسته گردیده است.