جایگاه علمی و معنوی سید هاشم حداد از نگاه بزرگان

جایگاه علمی مرحوم سید هاشم حداد

‏ اين مرد، مردى است كه در علوم عرفانيّه و مشاهدات ربّانيّه، استاد كامل و صاحب نظر است؛ بسيارى از كلمات محيى‌الدّين عربى را ردّ مي‌كند و به اصول آنها اشكال می‌‏نمايد، و وجه خطاى وى را مبيّن می‌‏نمايد. شما از مشكلترين مطالب «منظومه» حاجى و «أسفار» آخوند و غامض‏‌ترين گفتار «شرح فصوص الحِكَم» و «مصباح الانس» و «شرح نُصوص» از وى بپرسيد، ببينيد از چه افقى مطّلع است و پاسخ مي‌دهد و صحّت و سُقم آنها را می‌شمارد! (روح مجرد، ص123)

 

مرحوم حداد از دیدگاه بزرگان

نظر علّامه قاضی در مورد سید هاشم حداد

« مرحوم قاضى مي‌فرمود: سيّد هاشم در توحيد مانند سنّي‌ها كه در سنّى‌گرى تعصّب دارند، او در توحيد ذات حقّ متعصّب است؛ و چنان توحيد را ذوق كرده و مسّ نموده است كه محال است چيزى بتواند در آن خلل وارد سازد.» (روح مجرد، ص13)

حضرت آقاى حدّاد به قدرى در فناى در اسم «هُوَ» قوى بود كه مرحوم قاضى می‌فرموده است:

«سيد هاشم مثل اين سنّی‌‏هاى متعصّب است كه ابداً از عقيده توحيد خود تنازل نمی‌‏كند؛ و در ايقان و اذعان به توحيد چنان تعصّب دارد كه سر از پا نمی‌‏شناسد.»

يعنى چنانچه بعضى از اين سنّی‌ها را پول دهى و مقام دهى و دنيا را جمع كنى و بخواهى در عقيده‌‏شان تزلزل ايجاد كنى، نخواهد شد؛ اين سيد هاشم در قضيه توحيد ذات اقدس اين‏طور است. (روح مجرد، ص 207)

 

نظر علاّمۀ طباطبائی در مورد سید هاشم حداد

«مرحوم قاضی ایشان را از مجالس و محافل خویش برکنار می‌داشت و در مرأی و منظر سایر تلامذۀ خود قرار نمی‌داد؛ همچون دُرّ قیمتی که او را درون صندوق، از أنظار مخفی نگاه دارند تا بتواند بهتر و بیشتر به حال و سلوک خود بپردازد.» (نفحات انس، ص23)

 

نظر علامه طهرانی در مورد سید هاشم حداد

«حضرت آقاى حاج سيّد هاشم در لاافُق زندگى ميكرد. آنجا كه از تعيّن برون جسته، و از اسم و صفت گذشته، و جامع جميع اسماء و صفات حضرت حقّ متعال به نحو اتمّ و أكمل، و مورد تجلّيات ذاتيّه وَحدانيّه قهّاريّه، أسفار أربعه را تماماً طىّ نموده، و به مقام انسان كامل رسيده بود.

هيچ يك از قوا و استعدادات در جميع منازل و مراحل سلوكى از ملكوت أسفل و ملكوت أعلى، و پيمودن و گردش كردن در أدوار عالم لاهوت نبود، مگر آنكه در وجود گرانقدرش به فعليّت رسيده بود. براى وى زندگى و مرگ، مرض و صحّت، فقر و غنا، ديدن صُوَر معنوى و يا عدم آن، بهشت و دوزخ، على‌السّويّه بود. او مرد خدا بود. تمام نسبت‌ها در همه عوالم از او منقطع بود مگر نسبتِ اللَه.» (روح مجرد، ص 134)

 

نظر آیت اللَه سید محسن طهرانی در مورد سید هاشم حداد

«مرحوم اقای حداد يك ولىّ الهى است كه موقعيّت ايشان از دائره فكر بشرى خارج است.» (نفحات انس، ص32)

 

نظر آیت اللَه بهجت در مورد سید هاشم حداد

«حداد سرّاللَه هست؛ حداد را هرکسی نمی‌تواند بشناسد، سید هاشم حداد دریا بود.»

 

نظر آیت اللَه مطهری در مورد سید هاشم حداد

روزى مرحوم مطهّرى به حقير (علامه طهرانی) مى‌گفتند:

« برخورد و دستگيرى علّامه طباطبائى ما را از اين ورطه هلاكت نجات داد، حالا اين كلام مرحوم مطهّرى درباره حضرت حاج سيّد هاشم كه: اين سيّد حيات بخش است، هنگامى است كه حضرت علّامه هم حيات دارند.»

روزى مرحوم مطهّرى به حقير (علامه طهرانی) می‌‏گفتند:

«من و آقا سيّد محمّد حسينى بهشتى در قم در ورطه هلاكت بوديم، برخورد و دستگيرى علّامه طباطبائى ما را از اين ورطه نجات داد.»

حالا اين كلام مرحوم مطهّرى درباره حضرت حاج سيّد هاشم كه: اين سيّد حيات بخش است، هنگامى است كه حضرت علّامه هم حيات دارند، و از آن وقت تا ارتحالشان كه در روز هجدهم محرّم الحرام 1402 هجريّه قمريّه واقع شد، شانزده سال فاصله است. تازه علّامه پس از مرحوم مطهّرى، لباس بدن را خَلْع و به جامه بقا مخلّع گشتند . (روح مجرد، ص160)

علامه طباطبایی، مفسر، فیلسوف، فقیه

 

 

علامه سید محمدحسین طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، مفسر، فیلسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلام‌شناس ایرانی بود. وی مدرس حوزه علمیه قم بوده و از روحانیون تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران پیش و پس از انقلاب به‌شمار می‌رفت.

علامه طباطبایی در تبریز متولد شد و تحصیلات خود را در حوزه علمیه قم و نجف ادامه داد. وی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

علامه طباطبایی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی تألیف کرد که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به تفسیر المیزان، نهایةالحکمة، شیعه در اسلام و اصول فلسفه و روش رئالیسم اشاره کرد.

تفسیر المیزان، که از مهم‌ترین آثار علامه طباطبایی است، به مدت ۳۰ سال به رشته تحریر درآمد و در ۲۷ جلد منتشر شد. این تفسیر به روش فلسفی-عرفانی نوشته شده و یکی از جامع‌ترین و عمیق‌ترین تفاسیر قرآن کریم به شمار می‌رود.

علامه طباطبایی در سال ۱۳۶۰ش در قم درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.

در اینجا به برخی از ویژگی‌های علامه طباطبایی اشاره می‌شود:

علم و دانش گسترده: علامه طباطبایی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

تفکر عمیق و نوآورانه: علامه طباطبایی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، اندیشه‌های نو و بدیع ارائه کرد.

تقوا و تعهد دینی: علامه طباطبایی فردی متقی و متعهد به دین و مذهب بود.

اخلاق حسنه: علامه طباطبایی فردی با اخلاق حسنه و نیکو بود.

 

علامه طباطبایی یکی از بزرگترین اندیشمندان و متفکران شیعه بوده است. آثار و اندیشه‌های او تأثیر عمیقی بر حوزه‌های مختلف علوم اسلامی داشته است.

علامه طهرانی، فقیه، عارف و فیلسوف شیعه

علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی (۱۳۴۵-۱۴۱۶ق) از فقیهان، عرفا و فیلسوفان شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری است. وی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

 

تولد و تحصیلات علامه طهرانی

علامه طهرانی در ۲۴ محرم ۱۳۴۵ق در تهران متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و سپس به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه قم پرداخت. وی از محضر استادانی چون آیت‌الله العظمی بروجردی، آیت‌الله العظمی سید محمد محقق داماد و آیت‌الله العظمی گلپایگانی، آیت الحق سید هاشم حدّاد، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، و آقا بزرگ طهرانی بهره برد.

 

آثار علامه طهرانی

علامه طهرانی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی تألیف کرد که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به الله ‌شناسی، امام‌ شناسی و معاد شناسی اشاره کرد. وی همچنین کتاب‌هایی درباره حضرت فاطمه سلام الله علیه دختر پیامبر اسلام، احیای حکومت اسلامی، تفسیر مواعظ اخلاقی و تفسیر پاره‌ای از آیات و احادیث، همچون آیه نور و حدیث عنوان بصری دارد.

 

عرفان و سیر و سلوک علامه طهرانی

علامه طهرانی در زمینه عرفان و سیر و سلوک نیز به مقامات عالی دست یافت. وی شاگرد سید هاشم حداد بود و کتاب روح مجرد را برای معرفی و پاسداشت او نگاشت و حداد را «انسان کامل» می‌دانست.

 

سیاسی علامه طهرانی

علامه طهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی ایران بود و نقش مهمی در پیروزی این انقلاب داشت. وی از جمله روحانیونی بود که آیت الله خمینی را در نجف اشرف ملاقات کرد و ایشان را به بازگشت به ایران ترغیب کرد.

 

وفات علامه طهرانی

علامه طهرانی در ۱۷ تیر ۱۳۷۴ق در مشهد درگذشت و در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.

شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی: بررسی جامع مباحث عرفانی

آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی از جمله علما و عرفای بزرگ معاصر بودند که در زمینه های مختلف علوم اسلامی و عرفانی صاحب نظر بودند. ایشان در طول عمر پربار خود جلسات متعددی را در زمینه های مختلف برگزار کردند که از جمله آنها می توان به جلسات شرح حدیث عنوان بصری اشاره کرد.

حدیث عنوان بصری یکی از احادیث مهم در زمینه عرفان و سیر و سلوک است که از امام صادق علیه السلام روایت شده است. در این حدیث، امام صادق علیه السلام به بیان حقیقت ولایت و هدایت و نقش آن در سیر و سلوک پرداخته اند.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی طی سالیان متمادی برای رفقا و شاگردان سلوکی و پویندگان مکتبِ عرفان و توحید ایراد می شد. در این جلسات، ایشان به تبیین عمیق و جامعی از مباحث مطرح شده در حدیث عنوان بصری می پرداختند.

از جمله نکات مهمی که در جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی مورد توجه قرار می گرفت، عبارتند از:

  • اهمیت ولایت و هدایت در سیر و سلوک
  • حقیقت ولایت و هدایت
  • نقش امام در هدایت و دستگیری سالکان
  • شرایط و ویژگی های سالک
  • موانع و مشکلات سیر و سلوک

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جمله منابع مهم و ارزشمند در زمینه عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود. این جلسات با بیانی روان و شیوا، همراه با ذکر مصادیق، امثله و حکایات متنوّع، زمینه را برای درک عمیق مباحث عرفانی فراهم می کند.

 

اهمیت جلسات شرح حدیث عنوان بصری

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جهات مختلف حائز اهمیت است. از جمله این جهات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ارائه یک دیدگاه جامع و عمیق از مباحث عرفانی: در این جلسات، مباحث عرفانی به صورت جامع و عمیق مورد بررسی قرار می گیرد. این امر موجب می شود تا سالکان راه حقیقت با دیدگاه صحیحی نسبت به این مباحث آشنا شوند.
  • استفاده از منابع معتبر و مستند: در این جلسات، از منابع معتبر و مستند عرفانی استفاده می شود. این امر موجب می شود تا مباحث مطرح شده در این جلسات از اعتبار لازم برخوردار باشند.
  • بیان روان و شیوا: مباحث مطرح شده در این جلسات با بیانی روان و شیوا و همراه با ذکر مصادیق، امثله و حکایات متنوّع بیان می شود. این امر موجب می شود تا مباحث عرفانی برای مخاطبان قابل فهم و آموزنده باشد.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جمله منابع مهم و ارزشمند در زمینه عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود. این جلسات با ارائه یک دیدگاه جامع و عمیق از مباحث عرفانی، استفاده از منابع معتبر و مستند و بیان روان و شیوا، زمینه را برای درک عمیق مباحث عرفانی فراهم می کند.

راهنمای کامل سیر و سلوک

رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، یکی از مهم‌ترین آثار عرفانی در زبان فارسی است. این کتاب در سال ۱۳۴۳ شمسی به همت انتشارات علامه طباطبایی به چاپ رسید.

تقسیم بندی کتاب رساله لب اللباب علامه طهرانی

رساله لب اللباب در دو بخش کلی تنظیم شده است:

بخش اول: شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص

بخش دوم: شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک

در بخش اول، مؤلف به شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص می‌پردازد. این عوالم شامل دوازده مرحله است:

  • اسلام اکبر
  • ایمان اکبر
  • هجرت کبری
  • جهاد اکبر
  • اسلام اعظم
  • ایمان اعظم
  • هجرت عظمی
  • جهاد عظمی
  • موت ارادی
  • مزیت سالکان امت اسلام بر سالکان امت‌های گذشته
  • مقام «صلوح» و اقسام صلاح
  • شرح عوالم دوازدهگانۀ مقدّم بر عالم خلوص

 

در بخش دوم، مؤلف به شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک می‌پردازد. این بخش شامل مباحثی همچون:

  • ضرورت حرکت انسان به سمت خدا با تمام شراشر وجود
  • لزوم حركت در مسير عرفان و توحيد و فراگیری علوم باطنی
  • فرق مكتب توحيد با ساير مكاتب؛ و علل معارضه با آن
  • سیر و سلوک در اصطلاح عرفا
  • آثار مراقبه در وجود سالک و مراحل آن
  • لزوم التزام سالک به امور شرعی
  • راه شناخت استاد کامل و لزوم استمداد از او
  • نفس سلوک و فناء در ذات احديّت، تنها هدف سالک
  • طریقۀ احراق تنها راه وصول به حقیقت
  • نفی خواطر یکی از مهمّات وصول به مقصد

رساله لب اللباب از نظر محتوا و ساختار، اثری جامع و کامل است. مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط و با زبانی شیوا و روان، به شرح مبانی و اصول سیر و سلوک پرداخته است. این کتاب به‌عنوان یکی از منابع مهم و مرجع در زمینه عرفان، مورد توجه و استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.

 

اهمیت رساله لب اللباب اثر علامه طهرانی

رساله لب اللباب از نظر اهمیت، دارای ابعاد مختلفی است. از جمله این ابعاد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

از نظر محتوایی، رساله لب اللباب یکی از جامع‌ترین و کامل‌ترین آثار عرفانی در زبان فارسی است. مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط و با زبانی شیوا و روان، به شرح مبانی و اصول سیر و سلوک پرداخته است.

از نظر ساختاری، رساله لب اللباب اثری منسجم و منظم است. مؤلف در این کتاب، مطالب را به‌طور منطقی و به‌صورت یک سلسله مراتب ارائه کرده است.

از نظر تاریخی، رساله لب اللباب اثری مهم در دوره معاصر است. این کتاب در سال ۱۳۴۳ شمسی به چاپ رسیده است و در آن زمان، یکی از آثار مهم و مرجع در زمینه عرفان بوده است.

 

نکات برجسته رساله لب اللباب علامه طهرانی

رساله لب اللباب دارای نکات برجسته‌ای است که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص پرداخته است. این مباحث، برای سالکان طریقت بسیار مهم و ضروری است.

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک پرداخته است. این مباحث، راهنمای سالکان در مسیر سیر و سلوک است.

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح مقامات و منازل سیر و سلوک پرداخته است. این مباحث، برای سالکان در مسیر سیر و سلوک بسیار راهگشا است.

 

رساله لب اللباب اثری ارزشمند و ماندگار در زمینه عرفان است. این کتاب به‌عنوان یکی از منابع مهم و مرجع در زمینه عرفان، مورد توجه و استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، فقیه، عارف، و استاد اخلاق در حوزه علمیه نجف و قم بود. پدرش حاج میرزا شفیع از تاجران متمکن تبریز بود. میرزا جواد آقا تحصیلات مقدماتی را در تبریز فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به نجف رفت.

میرزا جواد آقا در نجف نزد بزرگانی چون میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، آخوند خراسانی، و ملا حسینقلی همدانی شاگردی کرد. وی در علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، کلام، و عرفان، به مقامات بالایی رسید.

میرزا جواد آقا پس از چند سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی به تبریز بازگشت و به ترویج دین پرداخت. در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی و در ابتدای جریانات مشروطه و درگیری‌های تبریز مجبور به عزیمت به قم شد و تا پایان عمر نیز در همان‌جا ماند.

میرزا جواد آقا در قم به تدریس علوم دینی و اخلاق پرداخت و شاگردان زیادی را تربیت کرد. از جمله شاگردان وی می‌توان به سید روح‌الله خمینی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، و محمدعلی اراکی اشاره کرد.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف از جمله فقه، اصول، اخلاق، و عرفان دارد. از جمله آثار معروف وی می‌توان به کتاب‌های «المراقبات»، «اسرارالصلاة»، و «رساله لقاءالله» اشاره کرد.

 

آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

    المراقبات

کتاب «المراقبات» یکی از مهم‌ترین آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است که در آن به بررسی اعمال و عبادات مخصوص ماه‌های مختلف پرداخته شده است. این کتاب شامل نکات ارزشمندی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی است.

 

    اسرارالصلاة

کتاب «اسرارالصلاة» به بررسی ابعاد مختلف نماز از جمله فلسفه، آثار، و آداب آن پرداخته است. این کتاب یکی از منابع مهم در زمینه فقه و اخلاق نماز است.

 

    رساله لقاءالله

کتاب «رساله لقاءالله» به بررسی مفهوم لقاءالله و راه‌های رسیدن به آن پرداخته است. این کتاب یکی از منابع مهم در زمینه عرفان اسلامی است.

 

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و تأثیرات وی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از تأثیرگذارترین علمای معاصر ایران است. وی با تألیفات و سخنرانی‌های خود، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های دینی و اخلاقی نسل‌های مختلف گذاشته است.

آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی، مورد توجه بسیاری از علما و عرفای شیعه قرار گرفته است. این آثار به زبان‌های مختلف ترجمه شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی با تربیت شاگردانی برجسته، نقش مهمی در تداوم و گسترش علوم دینی در ایران داشته است. شاگردان وی در مناصب مختلف علمی، دینی، و سیاسی، به خدمت به اسلام و جامعه پرداخته‌اند.

 

مرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی سرانجام در قم درگذشت و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از علمای بزرگ و تأثیرگذار معاصر ایران است. وی با تألیفات و سخنرانی‌های خود، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های دینی و اخلاقی نسل‌های مختلف گذاشته است. آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی، مورد توجه بسیاری از علما و عرفای شیعه قرار گرفته است. شاگردان وی در مناصب مختلف علمی، دینی، و سیاسی، به خدمت به اسلام و جامعه پرداخته‌اند.

بكتاب تفسير الميزان للعلامة الطباطبائي

 

يعتبر كتاب الميزان في تفسير القرآن من أهم وأوسع التفاسير القرآنية التي ألفها علماء الشيعة الإمامية، وقد ألفه العلامة محمد حسين الطباطبائي (1321 – 1402 هـ) في عشرين مجلداً، بدأ في تأليفه سنة 1374 هـ، وأنهاه في ليلة القدر سنة 1392 هـ.

أستاذ العلامة الطباطبائي في السير و السلوك و العرفان

لقد تتلمذ العلامة الطباطبائي المعارف الإلهيّة و الأخلاق و فقه الحديث عند آية الحق والعارف الذي لا بديل له : سماحة آية الله الحاجّ السيّد علي القاضي الطباطبائي قدس سره، و قد تربّى على يدي هذا الاستاذ الكامل في السير و السلوك و المجاهدات النفسانيّة و الرياضات الشرعيّة.

تفسير الميزان والمنهج التفسيري للعلامة الطباطبائي

امّا المنهج التفسيريّ عند العلّامة الطباطبائيّ قدّس سرّه، فقد كان طبقا للأسلوب التفسيريّ لأستاذه في العرفان و العلوم الباطنيّة الإلهيّة: المرحوم آية الله الحاجّ الميرزا علي القاضي، و هو تفسير الآيات بالآيات، وذلك طبقاً للروايات الموجودة عندنا و التي تقول: إنَّ القُرْآنَ يُفَسِّرُ بَعْضُهُ بَعْضَاً

. وقد تجلى ذلك بأبهى صورة في تفسيره القيّم: الميزان في تفسير القرآن. ويبين تفسير الميزان العديد من المسائل الدقيقة و الحسّاسة، و يقف مقابل مغالطات المعاندين، و يتميّز بالجامعيّة.

 

يقول العلامة الطهراني في كتاب الشمس الساطعة عن تفسير الميزان:

في هذا التفسير، جمع بين المعاني الظاهريّة و الباطنيّة للقرآن، و بين العقل و النقل، و أعطى كلّ شيء حظّه.

إن هذا التفسير من الروعة و الجمال و البهاء بقدر يمكن معه تعريفه للعالم كسند لعقائد الإسلام و الشيعة، و يمكن إرساله إلى جميع المدارس و المذاهب؛ و دعوتهم على أساسه إلى دين الإسلام و مذهب التشيّع. كما أنّه قد قام بنفسه بإنجاز هذا الأمر الهامّ، و انتشر «الميزان» في العالم و وصل إلى قلب فرنسا و أمريكا، و أرسلت الأعداد الكثيرة منه إلى البلاد الإسلاميّة، و اجريت التحقيقات حوله، و أدّى إلى فخر الشيعة و مباهاتهم و رفعتهم في المحافل العلميّة….

و حقّاً يمكن القول: إنَّه لم يؤلّف تفسير مثله منذ صدر الإسلام حتّى اليوم.

 

أهمية تفسير الميزان

يتميز تفسير الميزان بأهمية كبيرة، فهو يجمع بين التفسير التحليلي والتفسير الموضوعي، ويعتمد على أصول علمية متينة، كما أنه يتميز بسعة اطلاع العلامة الطباطبائي على مختلف العلوم والمعارف، سواء الإسلامية أو الإنسانية.

منهج تفسير الميزان

يعتمد تفسير الميزان على منهج تفسير القرآن بالقرآن، وهو المنهج الذي يعتمد على تفسير الآية القرآنية بغيرها من الآيات القرآنية، وذلك من أجل الوصول إلى المعنى المقصود من الآية. كما يعتمد التفسير على منهج تفسير القرآن بالسنة، وذلك من خلال التحقق من صحة الروايات الواردة في التفسير، ومناقشتها، وبيان مدى ارتباطها بالمعنى المراد من الآية.

مميزات تفسير الميزان

يتميز تفسير الميزان بالعديد من المميزات، منها:

* سعة اطلاع العلامة الطباطبائي على مختلف العلوم والمعارف، سواء الإسلامية أو الإنسانية، مما أتاح له تفسير القرآن الكريم من زوايا مختلفة.

* اعتماد التفسير على منهج تفسير القرآن بالقرآن، وهو المنهج الذي يعتمد على تفسير الآية القرآنية بغيرها من الآيات القرآنية، مما أدى إلى دقة التفسير وخلوه من التأويلات الباطلة.

* اعتماد التفسير على منهج تفسير القرآن بالسنة، وذلك من خلال التحقق من صحة الروايات الواردة في التفسير، ومناقشتها، وبيان مدى ارتباطها بالمعنى المراد من الآية.

* اهتمام التفسير بالجانب الموضوعي، وذلك من خلال تحليل الآيات القرآنية التي تتناول موضوعاً واحداً، مما أدى إلى الكشف عن الدلالات العميقة للقرآن الكريم.

لمزيد من الاطلاع راجع كتاب (الشمس الساطعة – رسالة في ذكرى العالم الرباني العلامة السيد محمد حسين الطباطبائي التبريزي‏) لمؤلفه العلامة الطهراني قدس سره، و الذي يعتبر من أبرز تلاميذ العلامة الطباطبائي و أقدمهم.

مواضيع تفسير الميزان

يتناول تفسير الميزان جميع المواضيع التي تناولتها آيات القرآن الكريم، سواء كانت موضوعات إيمانية أو أخلاقية أو اجتماعية أو تاريخية أو علمية.

أجزاء تفسير الميزان

يتكون تفسير الميزان من عشرين مجلد، وفيما يلي قائمة بجميع المجلدات مع رابط (لينك) إلى كل واحد منها :

الميزان في تفسير القرآن – ج1 – الجزء الأول‌

الجزء الأول من تفسير الميزان، وهو يحتوي على مقدمة الكتاب التي أوضح فيها المؤلف منهجه في التفسير، و تفسير سورة الفاتحة، و سورة البقرة إلى الآية 182 منها

 

الميزان في تفسير القرآن – ج2 – الجزء الثاني

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة البقرة من الآيات 183 إلى آخر السورة

الميزان في تفسير القرآن – ج3 – الجزء الثالث

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة آل عمران من البداية وحتى الآية 120

الميزان في تفسير القرآن – ج4 – الجزء الرابع

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة آل عمران، و تفسير سورة النساء إلى الآية 76

الميزان في تفسير القرآن – ج5 – الجزء الخامس

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة النساء، وتفسير سورة المائدة إلى الآية 54

الميزان في تفسير القرآن – ج6 – الجزء السادس

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة المائدة.

الميزان في تفسير القرآن – ج7 – الجزء السابع

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة الأنعام كاملة

الميزان في تفسير القرآن – ج8 – الجزء الثامن

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة الأعراف كاملة

الميزان في تفسير القرآن – ج9 – الجزء التاسع

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورتي الأنفال و التوبة

الميزان في تفسير القرآن – ج10 – الجزء العاشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير سورة يونس كاملة و سورة هود إلى الآية 99

الميزان في تفسير القرآن – ج11 – الجزء الحادي عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تتمة تفسير سورة هود، بالإضافة إلى سورتي يوسف و الرعد

الميزان في تفسير القرآن – ج12 – الجزء الثاني عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: إبراهيم، و الحجر ، و النحل

الميزان في تفسير القرآن – ج13 – الجزء الثالث عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: الإسراء، و الكهف

الميزان في تفسير القرآن – ج14 – الجزء الرابع عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: مريم، طه، الأنبياء، الحج

الميزان في تفسير القرآن – ج15 – الجزء الخامس عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: المؤمنون، النور، الفرقان، الشعراء، النمل

الميزان في تفسير القرآن – ج16 – الجزء السادس عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: القصص، العنكبوت، الروم، لقمان، السجدة، الأحزاب، سبأ

الميزان في تفسير القرآن – ج17 – الجزء السابع عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: فاطر، يس، الصافات، ص، الزمر، المؤمن (غافر)، حم السجدة

الميزان في تفسير القرآن – ج18 – الجزء الثامن عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: الشورى، الزخرف، الدخان، الجاثية، الأحقاف، محمد، الفتح، الحجرات، ق، الذاريات

الميزان في تفسير القرآن – ج19 – الجزء التاسع عشر

تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: من الطور إلى الحاقة

الميزان في تفسير القرآن – ج20 – الجزء العشرون

وهو الجزء الأخير من الكتاب، وقد تعرّض العلامة الطباطبائي في هذا الجزء إلى تفسير السور التالية: من سورة المعارج إلى سورة الناس

منهج التفسير الموضوعي في تفسير الميزان

يعتمد التفسير الموضوعي في تفسير الميزان على جمع الآيات القرآنية التي تتناول موضوعاً واحداً، ثم تحليلها وتفسيرها، وذلك من أجل الكشف عن الدلالات العميقة للقرآن الكريم.

أمثلة على تطبيق التفسير الموضوعي في تفسير الميزان

يمكن أن نذكر من الأمثلة على تطبيق التفسير الموضوعي في تفسير الميزان ما يلي:

* تفسير الآيات التي تتحدث عن التوحيد: حيث يجمع التفسير هذه الآيات، ثم يبحث في دلالات كل منها، ويقارن بينها، وذلك من أجل الكشف عن المعنى المقصود من التوحيد في القرآن الكريم. للمزيد راجع المقالة التالية :

حقيقة التوحيد في الكتاب والسنّة عند العلامة الطباطبائي – ونفي الوحدة العددية عن الله

 

* تفسير الآيات التي تتحدث عن العدل الإلهي: حيث يجمع التفسير هذه الآيات، ثم يبحث في دلالات كل منها، ويقارن بينها، وذلك من أجل الكشف عن المعنى المقصود من العدل الإلهي في القرآن الكريم.

* تفسير الآيات التي تتحدث عن المعاد: حيث يجمع التفسير هذه الآيات، ثم يبحث في دلالات كل منها، ويقارن بينها، وذلك من أجل الكشف عن المعنى المقصود من المعاد في القرآن الكريم.

خاتمة

يُعد تفسير الميزان من أهم وأوسع التفاسير القرآنية التي ألفها علماء الشيعة الإمامية، وهو يتميز بأهمية كبيرة، وسعة اطلاع العلامة الطباطبائي على مختلف العلوم والمعارف، واعتماده على منهج تفسير القرآن بالقرآن، ومنهج تفسير القرآن بالسنة، واهتمامه بالجانب الموضوعي.

المراجع و المصادر

لمزيد من الاطلاع حول الموضوع راجع :

ماجرای حضرت عبدالمطّلب و قربانی کردن پدر پیامبر

در مجموعه کتاب سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص) اثر آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی، حکایتی عجیبی از عبدالمطلب آمده است که ایشان در نظر داشت یکی از فرزندان خود را به درگاه خدا قربانی کند و این قرعه به نام عبدالله، پدر پیامبر، رسیده بود اما با دخالت برادر ایشان، ابوطالب، پدر بزرگوار امام علی (ع) و همچنین دخالت قوم و قبیله قریش ماجرا به گونه ی دیگری ختم میشود. این حکایت را در کتاب سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص) – ج۱ این گونه میخوانیم:

صحبت در این است که ما در تاریخ داریم: در ذهن حضرت عبدالمطّلب این طور مسئله پیدا شد و این طور قضیّه را تصوّر کرد که یکی از فرزندان خود را برای رضای پروردگار ذبح کند. صحبت در این است که حضرت عبدالمطّلب کار عبثی انجام نمی داد! حضرت عبدالمطّلب اوّل موحّد بود! حضرت عبدالمطّلب جدّ پیغمبر بود و مانند او کسی در مکّه خدا را پرستش نمی کرد! حضرت عبدالمطّلب همان کسی بود که وقتی ابرهه برای از بین بردن و خراب کردن کعبه آمده بود، در وقتی که شترهایش را غارت کرده بودند و برداشته بودند، می رود تا شترهایش را از ابرهه بگیرد؛ ابرهه می گوید:

من خیال کردم تو آمده‌ای برای اینکه شفاعت کنی که من دست از قتل و هدم کعبه بردارم! امّا تو آمده‌ای و از من شترانت را می‌خواهی؟!

او می‌گوید:

من صاحب شترانم هستم، و لهذا البیتِ ربٌّ؛ «خود بیت، صاحب دارد و حفظش می‌کند!»

یعنی حساب، حساب دیگری است. حضرت عبدالمطّلب یک آدم عادی نبود که ما این عمل را یک عمل عادی از او تلقی کنیم!

در تاریخ داریم که ایشان نذر می کنند که یکی از فرزندان خود را ذبح کنند و وقتی که عدد فرزندان حضرت عبدالمطّلب به ده می رسد و آنها بزرگ می شوند، آنها را در کنار کعبه می آورد و پردۀ کعبه را می گیرد و می گوید:

ای خدایی که صاحب بیت کریمی! ای خدایی که صاحب مشاعر عظام هستی! ای خدایی که صاحب ملائکۀ کرام هستی! اللهمّ أنتَ خَلقتَ الخَلقَ لِطاعَتکَ، و أمَرتَهم بِعِبادتِکَ، لا حاجَةَ مِنکَ!

(این قضایای حضرت عبدالمطّلب و صحبت آنها و مناجات با پروردگار، مناجات یک بت‌پرست و یک آدم عادی نیست؛ قضیّه بالاتر از این حرف‌ها است!)

بعد، آنها را از مسجدالحرام بیرون می آورد و روی سهام هر کدام از این اولاد، اسم آنها را می نویسد و قرعه می زند. قرعۀ آن سهام به نام حضرت عبدالله می آید، یعنی حضرت عبدالله را ذبح کند. این قضیّه واقعاً قضیّۀ عجیبی است که همان طوری که پیغمبر اکرم پدرشان عبدالله بود و می بایست ذبح بشود و نشد، جدّ پیغمبر، حضرت اسماعیل هم همین حال و همین مرتبه را طی کرده بود؛ تا اینکه قرعه به نام سیّدالشّهدا افتاد! این یک جریان عادی نیست که ما صرفاً بخواهیم به نحو عادی از این قضیّه عبور کنیم. حضرت عبدالمطّلب کارد را برمی دارد که حضرت عبدالله را سر ببرد، در این موقع برادر عبدالله، حضرت ابوطالب می آید و دست پدر را می گیرد و می گوید: «من را به جای او ذبح کن!» یعنی از تمام برادران عبدالله و فرزندان عبدالمطّلب، ابوطالب این کار را می کند! چه ارتباطی بین حضرت ابوطالب و عبدالله است؟! بعد، سایر قوم وخویش های عبدالمطّلب و ابوطالب هم می آیند و حضرت عبدالمطّلب را نهی می کنند و بنا می گذارند که کار را به یک زن کاهنه ای ارجاع بدهند و در این امر به او رجوع کنند. حضرت عبدالمطّلب به اتّفاق هشتصد نفر از قریش، بیرون مکّه می آید و پیش آن زن می رود و می گوید:

خدایا آنچه حکم تو است دربارۀ من، انجام بده و آنچه که مورد رضای توست راجع به این عمل، تقدیر فرما!

آن زن می‌گوید: «دیۀ یک مرد در نزد شما چند شتر است؟»

آنها می‌گویند: «ده شتر.»

می‌گوید:

بسیار خُب! شما عبدالله را در یک طرف و ده شتر را در طرف دیگر قرار بدهید و قرعه بیندازید؛ اگر قرعه به نام ده شتر اصابت کرد، فَبِها، و الاّ اگر قرعه به نام عبدالله اصابت کند، ده شتر دیگر اضافه کنید تا بیست شتر بشود و دوباره قرعه بزنید؛ اگر باز به نام عبدالله اصابت کرد، ده شتر دیگر اضافه کنید؛ و همین‌طور اضافه کنید تا قرعه به نام شتران قرار بگیرد.

این کار را انجام دادند تا اینکه بر اثر ازدیاد و اضافۀ شتران، تعداد شتران به صد شتر رسید. در این موقع قرعه به نام شتر افتاد، و صدای تکبیر از آن جمعیّت بلند شد و حضرت عبدالمطّلب بی هوش به روی زمین افتاد. وقتی که به حال آمد، خدا را تکبیر گفت؛ و صدایی از آسمان آمد که آن صدا را تمام افراد شنیدند، و آن صدا این بود:

قُبِل الفداءُ و نَفَذَ القَضاءُ، و آنَ ظهورُ محمّدٍ المصطفی؛ «ما فدا را قبول کردیم و قضای خود را مبرم نمودیم، و ظهور پیغمبر اکرم نزدیک شده است!»

و از آنجا دیۀ یک فرد و یک مرد، صد شتر قرار گرفت.

این موقعیّت حضرت عبدالمطّلب و خصوصیّت حضرت عبدالله بود که اجداد پیغمبر، چه اجدادی بودند و پدر آن حضرت چه پدری بود!

نماز ماه جمادی الثانی در کتاب مفاتیح الجنان

 

مفاتیح الجنان یکی از مهمترین و پرکاربردترین کتاب‌های دعا و زیارت در میان شیعیان است. این کتاب توسط شیخ عباس قمی، عالم و فقیه شیعه، در سال 1304 هجری شمسی تألیف شده است.

در کتاب مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی به نقل از سید بن طاووس درباره اعمال ماه جمادی الثانی چنین آورده است:

مؤمن در این ماه هرگاه که خواهد، چهار رکعت نماز بخواند همراه با دو سلام که در رکعت اول پس از سوره حمد یک مرتبه آیة الکرسی و بیست و پنج مرتبه سوره قدر، و در رکعت دوم پس از سوره حمد یک مرتبه سوره تکاثر و بیست و پنج مرتبه سوره توحید، و در دو رکعت بعد، در رکعت اول پس از سوره حمد یک مرتبه سوره کافرون و بیست و پنج مرتبه سوره فلق، و در رکعت دوم پس از سوره حمد یک مرتبه سوره نصر و بیست و پنج مرتبه سوره ناس، و پس از سلام، هفتاد مرتبه بگوید: سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ لله وَ لا إِلَهَ إِلا الله وَ الله أَکْبَرُ، و هفتاد مرتبه: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، آنگاه سه مرتبه بگوید: اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، پس سر به سجده نهاده و سه مرتبه بگوید: یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، سپس هر حاجتی که دارد از خدا بخواهد، هرکه این عمل را بجا آورد، خداوند، خود و مال و زن و فرزندان، و دین و دنیایش را تا سال آینده حفظ می‌کند، و اگر در این سال از دنیا برود بر حال شهادت رفته است، یعنی ثواب شهیدان را دارا می‌باشد.

 

🔸سیّد ابن طاووس روایت کرده: مؤمن در این ماه هرگاه که خواهد (از اول تا آخر ماه)، چهار رکعت نماز بجا آورد همراه با دو سلام (دو نماز دو رکعتی)

  • که در رکعت اول پس از سوره حمد یک مرتبه آیة الکرسی و بیست و پنج مرتبه سوره قدر،
  • و در رکعت دوم پس از سوره حمد یک مرتبه سوره تکاثر و بیست و پنج مرتبه سوره توحید
  • و در دو رکعت بعد، در رکعت اول پس از سوره حمد یک مرتبه سوره کافرون و بیست و پنج مرتبه سوره فلق
  • و در رکعت دوم پس از سوره حمد یک مرتبه سوره نصر و بیست و پنج مرتبه سوره ناس

🔸 و پس از سلام، هفتاد مرتبه بگوید:

سُبْحَانَ الله وَ الْحَمْدُ لله وَ لا إِلَهَ إِلا الله وَ الله أَکْبَرُ

🔸و هفتاد مرتبه:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

🔸آنگاه سه مرتبه بگوید:

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ

🔸پس سر به سجده نهاده و سه مرتبه بگوید:

یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ

 

🔸سپس هر حاجت که دارد از خدا بخواهد، هرکه این عمل را بجا آورد، خداوند، خود و مال و زن و فرزندان، و دین و دنیایش را تا سال آینده حفظ می‌کند، و اگر در این سال از دنیا برود بر حال شهادت رفته است، یعنی ثواب شهیدان را دارا می‌باشد.

 

📚 مفاتیح الجنان، اعمال ماه جمادی الآخره

منیع مکتب وجی

میلاد حضرت مسیح (ع) تقویم میلادی

میلاد حضرت مسیح (ع)، یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ مسیحیت است. مسیحیان معتقدند که عیسی مسیح، در این روز در شهر بیت ‌لحم در فلسطین متولد شد.

 

نحوه رسمیت یافتن تاریخ میلاد عیسی مسیح

تاریخ دقیق تولد حضرت عیسی مشخص نیست. تاریخ ۲۵ دسامبر که امروزه به عنوان روز کریسمس جشن گرفته می‌شود، در قرن چهارم میلادی توسط کلیسای کاتولیک رم تعیین شد. این تاریخ بر اساس محاسباتی است که بر اساس تقویم رومی انجام شده است. بر همین اساس برخی از علما این تاریخ را رد کرده و آن را تاریخ درستی نمیدانند.

 

بطلان تاریخ میلادی از نظر علامه طباطبایی

برخی از بزرگان همچون علامه سید محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان بر این باور هستند که تاریخ میلادی دارای اختلاف بوده و دقیق نیست. ایشان در بخشی از کتاب تفسیر المیزان، جلد 19 آورده است:

منظور آن جناب از “عالم” امامى است كه حجت است، و در اين ميان رواياتى‌ در تفسير آيه‌{ يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اَللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ }و آيه‌{ هُوَ اَلَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدىَ وَ دِينِ اَلْحَقِّ }وارد شده كه منظور از نور و هدى و دين حق، ولايت امير المؤمنين است، كه البته اين قسم تفسير يا از باب ذكر مصداق است، و يا از باب ذكر باطن قرآن است، نه تفسير اصطلاحى. و اما اينكه در اين حديث فاصله بين عيسى و محمد (علیه السلام) را پانصد سال دانسته، مطلبى است كه با تاريخ مشهور مخالفت دارد، ولى محققين گفته‌اند كه تاريخ ميلادى تاريخ معتبرى نيست، و در آن اختلالى هست كه ما در جلد سوم اين كتاب در اين خصوص بحث كرديم.

 

اهمیت میلاد حضرت مسیح برای مسیحیان

ولادت عیسی برای مسیحیان اهمیت ویژه‌ای دارد. مسیحیان معتقدند که عیسی مسیح، برای نجات انسان‌ها به دنیا آمد. او با مرگ و رستاخیز خود، گناهان انسان‌ها را بخشید و راه را برای رسیدن به زندگی جاودان هموار کرد.

 

جشن کریسمس برای پیروان عیسی مسیح

کریسمس، جشن میلاد عیسی مسیح، یکی از مهم‌ترین اعیاد مسیحی است. این جشن در تاریخ ۲۵ دسامبر برگزار می‌شود و در سراسر جهان توسط مسیحیان جشن گرفته می‌شود.

در کریسمس، مسیحیان با برگزاری مراسم مذهبی، جشن‌های عمومی و اهدای هدیه، میلاد عیسی مسیح را گرامی می‌دارند.