بازیکن سپاهان اردوی تیم ملی را ترک کرد/

به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از سایت فدراسیون فوتبال، فدراسیون فوتبال با قدردانی از تمامی تیم‌های باشگاهی بخاطر همکاری با تیم‌های ملی اعلام کرد به دلیل همراهی تعدادی از بازیکنان سپاهان با تیم امید و تیم ملی بزرگسالان، رضا اسدی برای حضور در دیدار بین‌المللی تیم سپاهان با زنیت روسیه به تیم باشگاهی خود بازگشت.

تیم سپاهان ١۴ شهریور برای انجام دیدار برابر زنیت به روسیه سفر می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، امیر قلعه نویی در حالی چنین تصمیمی گرفت که روی استفاده از بازیکنان حساسیت نشان داده بود اما در عمل چیز دیگری را به اهالی فوتبال القا کرد تا اسدی به عنوان آقای گل فعلی لیگ برتر تا پایان هفته چهارم جایی در تفکرات کادر فنی برای بازی تدارکاتی حساس مقابل بلغارستان نداشته باشد.

بازیکن سپاهان اردوی تیم ملی را ترک کرد/

عکس زیبای ضریح امام حسین

عکس زیبای ضریح امام حسین از نمای نزدیک در ماه محرم

عکس زیبای ضریح امام حسین از نمای نزدیک در ماه محرم

عکسی خاص از حرم امام حسین علیه سلام در شهر کربلا که عده ی زیادی از دوستداران آن حضرت نیز، درحال زیارت حرم ایشان هستند.

عکس حرم امام حسین در لحظه ی غروب خورشید و ماه محرم

عکس حرم امام حسین در لحظه ی غروب خورشید و ماه محرم

عکسی از گنبد طلایی و مناره های حرم امام حسین که از میان جمعیت در بین الحرمین و در لحظه ی غروب خورشید گرفته شده و جمعیت بزرگی از زائران در این عکس دیده میشود.

بركات‌ و كرامات‌ مشهد امام‌ رضا عليه‌ السّلام‌ پيوسته‌ متّصل‌ است‌

امّا قضاء حوائج‌ مردم‌ از حضرت‌ امام‌ رضا علیه‌السّلام‌ از اندازه‌ و حساب‌ بیرون‌ است‌. حقیر بعضی‌ از ارامنه‌ را در طهران‌ می‌شناختم‌ که‌ نذر امام‌ رضا علیه‌السّلام‌ میکردند و خودشان‌ به‌ مشهد مشرّف‌ می‌شدند و گوسفند یا قالیچه‌ و یا طلائی‌ را که‌ نذر کرده‌ بودند ادا می‌نمودند.

مرحوم‌ محدّث‌ قمّی‌ میفرماید: ‎ مولّف‌ گوید: که‌ در کتب‌ معجزات‌ بخصوص‌ کتاب‌ «عُیون‌ أخبار الرّضا علیه‌السّلام‌» تألیف‌ شیخ‌ صدوق‌ علیه‌الرّحمة‌ کرامات‌ و معجزات‌ بسیار برای‌ روضۀ مقدّسۀ رضویه‌ علی‌ مشرِّفها السّلام‌ ذکر شده‌ که‌ ایرادش‌ در این‌ مقام‌ مناسب‌ نیست‌، با آنکه‌ در هر زمان‌ آنقدر ظاهر میشود که‌ کسی‌ محتاج‌ به‌ نقل‌ وقایع‌ گذشته‌ نیست‌.1

و همچنین‌ میفرماید: فقیر گوید: مبادا استبعاد کنی‌ این‌ مطلب‌ را! همانا معجزات‌ و کراماتی‌ که‌ از این‌ مشاهد مشرّفه‌ بروز کرده‌ و به‌ تواتر رسیده‌، زیاده‌ از آنستکه‌ إحصا شود. و در ماه‌ شوّال‌ گذشته‌ سنۀ هزار و سیصد و چهل‌ و سه‌ (هجریۀ قمریه‌) در حرم‌ مطهّر حضرت‌ ثامنُ الائمّة‌ الهُداة‌، و ضامنُ الاُمّة‌ العُصاة‌، مولانا أبوالحسن‌ علی بن‌ موسی‌ الرّضا صلواتُ اللَه‌ علیه‌، سه‌ نفر زن‌ که‌ هر کدام‌ به‌ سبب‌ مرض‌ فلج‌ و نحو آن‌ زمینگیر بودند و أطبّاء و دکترها از معالجۀ آنها عاجز شده‌ بودند شفا یافتند. و این‌ معجزات‌ از آن‌ قبر مطهّر بر همه‌ واضح‌ و آشکارا گردید مانند نمودار شدن‌ خورشید در سماءِ صاحیه‌، مثل‌ باز شدن‌ در دروازۀ نجف‌ اشرف‌ بر روی‌ عربهای‌ بادیه‌؛ و به‌ حدّی‌ این‌ مطلب‌ واضح‌ بود که‌ نقل‌ شد: دکترهائی‌ که‌ مطّلع‌ بر مرض‌های‌ آن‌ زنها بودند تصدیق‌ نمودند، با آنکه‌ در این‌ باب‌ خیلی‌ دقیق‌ بودند؛ بلکه‌ بعضی‌ از آنها تصدیق‌ خود را بر شفاء آنها نوشتند. و اگر ملاحظۀ اختصار و عدم‌ مناسبت‌ محلّ نبود قصّۀ آنها را نقل‌ می‌نمودم‌. و لَقَدْ أجادَ شَیخُنا الْحُرُّ الْعامِلی فی‌ اُرْجوزَتِهِ:

بركات‌ و كرامات‌ مشهد امام‌ رضا عليه‌ السّلام‌ پيوسته‌ متّصل‌ است‌

مجلس اربعین

مقاله پیشرو بخشی از سخنرانی ها و مطالب علامه طهرانی و آیت الله طهرانی رضوان الله علیهما در خصوص روز اربعین می باشد همچنین برای ملاحظه مطالب بیشتر می توانید به سایت مکتب وحی مراجعه فرمایید.

اختصاص مجلس اربعین به سیّدالشّهدا علیه السّلام

اربعین سیدالشهدا علیه السلام سند حقانیت و مظلومیت او را در عرصۀ کش مکش حق و باطل نمودار می سازد. تشکیل مجالس و محافل سنوی برای اولیای دین گرچه از اهم امور و الزم مهمات است، ولی برای هیچ کدام از آنها مسئلۀ اربعین وجود ندارد، و تنها و تنها برای حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام این سنّت و شعار در مکتب تشیّع وضع و جعل گردیده است.

امروز رسم بر این است که برای افراد متوفّا مجلس ترحیم، و یا به عبارت امروزی و بسیار بسیار غلط، مجلس بزرگداشت می‌گیرند و به خیال خود روح آن مرحوم را از این مجلس، غریق رحمت و عنایت حق می‌گردانند!

اختصاص اربعین به امام حسین علیه السلام، به عنوان شعار شیعه

یکی از شعائر مختصّ شیعه که در هیچ مکتب و ملّتی نظیر و مشابهی برای او نمی توان یافت، مسئلۀ اربعین حضرت أباعبدالله الحسین علیه السّلام است؛ و این از اختصاصات فرهنگ تشیّع است. زیارت مخصوصۀ آن حضرت در روز اربعین، شعار مخصوص شیعه است و برای هیچ فردی از سایر معصومین علیهم السّلام، حتّی برای رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم این مسئله وجود ندارد. زیارت حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام در روز اربعین و اقامۀ مجلس عزا برای آن حضرت، فقط و فقط اختصاص به ایشان دارد!

وجود نوعی رابطه تکوینی و تشریعی نسبت به لفظ اربعین، در فرهنگ اسلام

در فرهنگ اسلام نیز به مناسبت‌های مختلف، این کلمه مورد توجه قرار گرفته ـ چه در مسائل و احکام فقهی و چه در مباحث اخلاقی و مطالب عرفانی و مبانی اعتقادی ـ به‌ صورتی که می‌توان ادعا نمود یک نوع رابطۀ تکوینی و تشریعی برای این مفهوم در فرهنگ اسلامی وجود دارد، و این رابطه و نسبت را در جای‌جای هر دو عرصۀ تکوین و تشریع می‌توان جستجو نمود.

در روایات مختلف

در خلقت آدم أبو‌البشر این مسئله مبیِّن جهات استکمالی و فعلیّت مقام خلیفه اللهی او شده است؛ چنانچه در کتاب إحیاء العلوم از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت می‌کند که:

إنّ اللهَ خَمَّرَ طینةَ آدمَ بِیَدهِ أربعینَ صباحًا؛1 “خدای متعال طینت و سرشت و ذات انسان را در مدّت چهل روز بپرداخت”.

در کتاب عوارف المعارف چنین گوید: فَمِن التُّرابِ کَوَّنه، و أربعینَ صباحًا خَمَّرَ طینتَهُ لِیبعُدَ، بِالتَّخمیرِ أربعینَ صباحًا بِأربعینَ حِجابًا مِن الحضرةِ الإلهیّةِ، کلُّ حجابٍ هو معنیً مودَعٌ فیه، یَصلَحُ به لِعِمارةِ الدّنیا و یَتعَوَّقُ به عن الحضرةِ الإلهیّةِ و مواطِنِ القُربِ.

پس خدای متعال انسان را از خاک بیافرید، و ذات و حقیقت او را در مدّت چهل روز بیاراست؛ تا بدین جهت در مدّت چهل روز، چهل حجاب از مراتب اسماء‌ و صفات خود را در وجود او متحقّق گرداند، و بدین‌واسطه حائز مراتب وحدت در عین کثرت گردد، و جامع بین دو نقطۀ احدیّت و واحدیّت شود، و در عین قرب و انمحاء و فناء در ذات بحت و صرف حضرت احدیّت، به کثرت اجتماع آثار و صفات حضرت ربّ‌الارباب متّصف گردد. و به‌واسطۀ آن، توطّن و ورود او در دنیای مادّه توجیه پذیرد و در عین ربط و انتساب به حضرت الهیّه، حفظ مراتب کثرت و فعلیّت در او محقّق شود.»

بلوغ عقلانی انسان در چهل سالگی

و همین نکته در مسئلۀ بلوغ عقلانی انسان پس از گذشت چهل سال از عمر او در دنیا، به‌چشم می‌خورد؛ و در اشاره به این موضوع در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿حَتَّىٰٓ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُۥ وَبَلَغَ أَرۡبَعِينَ سَنَةٗ قَالَ رَبِّ أَوۡزِعۡنِيٓ أَنۡ أَشۡكُرَ نِعۡمَتَكَ ٱلَّتِيٓ أَنۡعَمۡتَ عَلَيَّ وَعَلَىٰ وَٰلِدَيَّ وَأَنۡ أَعۡمَلَ صَٰلِحٗا تَرۡضَىٰهُ وَأَصۡلِحۡ لِي فِي ذُرِّيَّتِيٓ إِنِّي تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَإِنِّي مِنَ ٱلۡمُسۡلِمِينَ﴾.2

«و هنگامی که انسان به مرحلۀ رشد و شکوفایی تامّ رسید و چهل سال بر او بگذشت می‌گوید: پروردگارا، طریق شکر و سپاس نعمت‌های خودت را بر من و پدر و مادرم به من الهام فرما! و طریق انجام عمل صالح که مورد رضا و تحسین تو باشد را به من بیاموز! و در میان ذرّیۀ من صلاح و سداد را استوار فرما! به‌درستی‌که من به تو روی آوردم و تسلیم خواست و ارادۀ تو گشتم.»

در این آیۀ شریفه، بلوغ انسان را به مرتبۀ رشد عقلی و قِوام نفس در تدبیر و رعایت مصالح و مفاسد، در سنّ چهل سالگی می‌شمرد. و پس از این، انسان از تجربیّات و اندوختۀ گذشته برای استکمال روح و طیّ طریق سعادت و صلاح، بهره می‌گیرد؛ نه آنکه به سعه و ظرفیّت عقلانی او اضافه گردد.

روایت دیگری از امام محمد باقر علیه االسلام: «هر بنده‌ای که در مدّت چهل روز ایمانش را برای خدای متعال پاک و خالص گرداند (و یا اینکه فرمود: ذکر خدا را در عرض چهل روز به‌نحو شایسته و سزاوارِ عبودیّت به‌پا دارد)، مسلّماً خدای تعالی او را نسبت به دنیا بی‌رغبت نماید، و نسبت به دردها و درمان‌های روحی‌اش آگاهی دهد، و حکمت و صواب و راه صحیح و متقن را در دل او استقرار بخشد، و زبانش را به حکمت و گفتار صواب گویا گرداند.»

از بین رفتن مسئله شعار شیعه بودن اربعین در میان شیعیان امروزی

متأسّفانه امروزه مسئلۀ اربعین از دایرۀ شعار تشیّع و ویژگی های او پا فراتر نهاده، و به سایر افراد از هر طبقه و هر مرتبه سرایت نموده است، و به عنوان یک سنّت و روش تخلّف ناپذیر و عادت حتمیّه در بین شیعه در آمده ـ چیزی که حتّی در بین سایر افراد از ملل اسلام، وجود ندارد ـ و خصوصیّت این موضوع و انتساب آن به حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام طبعاً از میان رفته است. و این موضوعی است که قطعاً مخالف با مبانی مکتب تشیّع و اصول معتقدۀ مذهب و رِضای اهل بیت علیهم السّلام است.

امتیاز شیعه در پیروی و اطاعت و انقیاد بی‌چون و چرا از امام معصوم است؛ نه چون سایر فرق اسلامی که با کنار نهادن یکی از دو رکن اساسی ثقلین، یعنی عترت رسول خدا، و گرایش به افراد و اشخاص دیگر، طبعاً مسیر و ممشای خود را از شاه‌راه سعادت و فلاح به بوادی ضلالت و غوایت و مهالک موبقه منحرف نمودند، و با دخالت دادن قیاسات و استحسانات و سلیقه‌های شخصی، به‌کلّی مسیر دین و حیات خود را بر توهّمات و تخیّلات و خرافات بنا نهادند، و زمام امور دین و دنیای خود را به دست جهّال و معاندینی چون أبوحنیفه و غیره بسپردند، و خسران دنیا و آخرت را برای خود اختیار و انتخاب نمودند.

عدم جواز ترک زینت برای زنان بیش از سه روز در عزای میّت

مرحوم شهید در کتاب لمعه در بحث حِداد (ترک زینت برای زنان) روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نقل می‌کند که فرمود: لا یَحِلُّ لاِمرَأةٍ‌ تؤمِنُ بِاللهِ و الیومِ الآخِرِ أن تَحِدَّ علیٰ مَیّتٍ فوقَ ثَلاثِ لَیالٍ إلّا علَی زوجٍ أربَعَةَ أشهُرٍ و عَشرًا.1

«جایز نیست بر زنی که به خدا و روز بازپسین ایمان و اعتقاد داشته باشد اینکه برای مرده‌ای ترک زینت کند بیش از سه شب، مگر برای شوهر خویش که باید چهار ماه و ده روز ادامه دهد.»

جایز شمردن مجلس اربعین برای عموم یعنی خارج نمودن از عنوان شعار تشیع بودن

اگر قرار شود که اقامۀ مجالس اربعین برای مردگان به صورت یک سنّت و ادب مؤکد درآید، دیگر چگونه می توان آن را برای سیّدالشّهدا به عنوان یک شعار و علامت و امتیاز درآورد؟ و اگر از ناحیۀ شرع برای اقامه اربعین نسبت به سایر افراد رجحانی می بود، پس چرا این رجحان برای سایر ائمّه علیهم السّلام، بلکه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نبود؟! با اینکه از هر جهت این بزرگواران ألیَق و أولیٰ بودند در این مسئله. و حتّی إقامۀ مجالس ذکر اهل بیت علیهم السّلام که این همه راجع به آن تأکید شده است، اقتضا می کرد که اربعین ائمه علیهم السّلام را هم به پا داریم و از فیوضات و برکاتش بهره مند گردیم؛ با اینکه هیچ اثری از ائمّه نسبت به این موضوع به چشم نمی خورد.

مقاله بخشی از سخنرانی ها و مطالبی

این مقاله بخشی از سخنرانی ها و مطالبی است که علامه طهرانی و آیت الله طهرانی رضوان الله علیهما در خصوص حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام فرموده اند می باشد. همچنین برای ملاحظه مطالب بیشتر می توانید به سایت مکتب وحی مراجعه فرمایید.

برای امام علیه السّلام صلح و جنگ یكسان است. به همان مقدار كه سیدالشّهدا علیه السّلام در این حركت خود موفّق بود، امام مجتبی علیه السّلام در صلح خود موفّق بود و به آن نتایج رسید. بزرگترین ظلم بر امام مجتبی حتّی از میان ما شیعه اینست كه ما به اندازه سر سوزنی بین حركت امام حسین علیه السّلام و بین حركت امام مجتبی فرق بگذاریم. این چه تعبیراتی است كه بعضی ها می آورند؟! ما حسینی هستیم ما حسنی نیستیم. ما چه هستیم! یعنی چه؟ در مكتب تشیع فقط سكّه عصمت به نام چهارده نفر زده شده است و بس. و همه آنها در اتّجاه به حق و اتّجاه به حقیقت و محوریت توحید همه آنها یكسانند. به همان اندازه كه سید الشّهداء علیه السّلام هیچ جهتی را و هیچ اتّجاهی را و هیچ سمت گیری را جز پروردگار متعال مدّ نظر نداشت، به همان مقدار امام مجتبی علیه السّلام این مسأله را دارد. آن وقت ببینید مظلومیت امام مجتبی این است كه ما باید بیاییم و از امام مجتبی بالای منبر دفاع كنیم. ببینید كار به كجا رسیده، باید ما بیائیم و امام مجتبی علیه‌السّلام را توجیه و تنزیه كنیم. حركت امام مجتبی را حركت شایسته و قابل توجیه بنمایانیم. این بزرگترین مظلومیت امام مجتبی است.

امام مجتبی علیه السّلام چرا صلح كردند؟

چون امام مجتبی عقل داشت نه اینكه دیوانه بود، امام مجتبی روح مزكّای معصوم داشت نه اینكه دستخوش هوی و هوس بود مانند ما، امام مجتبی، معصوم از هر خطایی بود نه اینكه براساس محوریت شخصی حركت خودش را قرار می داد. این بود. امام مجتبی علیه السّلام چون امام بود این كار را كرد. حالا متوجّه شدید! چون امام بود و فقط امام می تواند این عمل را انجام بدهد نه شخص دیگر، فقط امام است كه می تواند آن بصیرت كافی را برای رعایت مصالح مسلمین می خواهد، می تواند در نظر بگیرد. غیر از امام معصوم نیستند. فقط امام معصوم است كه می تواند اعمال او و رفتار او بی چون و چرا در بوته امتحان سر فراز بیرون بیاید. فقط امام معصوم است. این امام مجتبی بود.

آیا امام حسین علیه السلام به احترام برادر و صلح برادر حرف نزد!؟

آنی را كه ما راجع به سیدالشّهداء علیه السّلام و توسلی كه به آن حضرت باید مورد نظر داشته باشیم آن این است: نگاه كنیم ببینیم این جریان كربلا برای چی اصلًا به وجود آمده، واقعاً این جریان برای چی بود؟ از اوّلش، از قبلش، مطالبی كه در این حركت امام حسین علیه السّلام، این مطالب همه روی داد، از اوّل شما نگاه بكنید، همین امام حسین كه دارند می گویند: این امام حسن با امام حسین فرق می كرد، آن اهل صلح بود، من نمی دانم حسینی هستم، آن یكی حسنی است! این امام حسینی كه با امام حسن فرق می كند و حسابش حساب جنگ است و آن حسابش صلح است، چطور ده سال با معاویه هیچی نگفت؟! خلافت امام حسین ده سال بود دیگر، از زمانی كه امام مجتبی علیه السّلام به شهادت رسیدند ده سال سیدالشّهداء البتّه این مطلب را إن شاءالله در با یك بسط بیشتری در سیمای عاشورا كه اگر خدا توفیق بدهد مشغولش هستیم، آن را در آنجا یك توضیح بیشتری در آنجا خواهیم داد این ده سالی كه امام حسین با معاویه بود به چه حسابی بود؟ مگر معاویه با یزید فرق می كرد؟ صد برابر معاویه بدتر از یزید است! یزید كیه؟ یك آدم الاغ حیوان، نمی دانم شرابخوار، میمون بازی كه دنبال مسائل شهوات و امثال ذلك؛ معاویه هزار برابر بدتر از یزید در از بین بردن اسلام و مظاهر اسلام و مسائل ذلك؛ یزید كیه؟ اصلًا یك آدم نفهم، جاهل، چی چی است!

امام حسین اگر قرار بود مبارزه بكند، چرا با معاویه نكرد؟ چرا ده سال صبر كرد؟ می گویند: به احترام برادر و صلح برادر حرف نزد! اولًا آن احترام كه اصلًا نبود، معاویه آمد صلح را پاره كرد و گذاشت زیر پایش و گفت: صلح بی صلح، صلحنامه بی صلح نامه، من تمام این كلك هایی كه حالا من دارم می گویم كلك تمام این بازی هایی كه درآوردم به خاطر این بود كه به عمارت برسیدم و رسیدم، صلح بی صلح، تمام شد! و شروع كرد به قتل و غارت و زدن و هر جنایتی كه دیگر توانست انجام بدهد، سب أمیرالمؤمنین را همین معاویه در كشورها و امثال ذلك راه انداخت دیگر، كه بر بالای منبر حضرت را سب می‌كنند، لعن می‌كردند و چه می‌كردند، به عنوان ذكر اصلًا این را به اصطلاح انجام می‌دادند!

خُب امام حسین می تواند بگوید: من اصلًا قبول ندارم، حالا برادرم آن طور بوده، تو اصلًا آمدی صلحنامه را پاره كردی، زیر پایت انداختی، چه صلحی، چه حسابی، چه كتابی: این یك! پس این نمی تواند دلیل باشد كه به احترام برادر چیزی نگفته باشد، این مردود است.

دوّم: حضرت می تواند بگوید: آن برادر من بود، امام بود، بنده هم برای خودم امام هستم، تكلیف دیگری احساس می كنم، هیچ اشكال هم نداشت، خود بنده هیچ اعتراضی نمی توانستم بكنم، امام است! ما راجع به امام چه تصوری داریم؟ راجع به امام چه تصوری داریم؟ آیا امام مثل بقیه است، تفكرش مثل بقیه است، افكارش، نتایجش … یا نه، امام یك مطلب دیگری دارد، امام مجری مشیت خدا در این عالم است، این است مسأله.

آن امام حسینی كه وقتی كه معاویه به جهنّم واصل می شود و نوبت به یزید می رسد قیام می كند، این ده سال چرا انجام نداد؟ چون مشیت خدا بر این نیست، این نكته ای است كه ما ازش غافل هستیم، یعنی چی؟ ما یك سویه نباید به مطالب نگاه كنیم، ما باید به مسائل و جریانات در یك فضای كلی و در یك فضای جامع نسبت به او نگاه كنیم و اگر این طور شد، دیگر چه امام حسن، چه امام حسین، دیگر چه تفاوتی دارد؟ دیگر چه فرقی می تواند داشته باشد؟!

گاهی به صورت صلح با معاویه، در زمان امام حسن علیه السّلام ظهور پیدا می كند. گاهی به صورت مقابله با جیش یزید و منجر به شهادت شدن است كه در زمان خودش ظهور پیدا می كند. گاهی در زمان گوشه گیری و نشستن است و به مسائل مردم رسیدن است كه در زمان امام سجّاد علیه السّلام ظهور پیدا می كند. گاهی واسطه ظهورش به واسطه بیان احكام و احكام شرایع است كه در زمان صادقین حضرت امام باقر علیه السّلام و حضرت امام صادق ظهور پیدا می كند. این مكتب می شود مكتب حق.

اگر امام حسین علیه السلام جایش با امام حسن علیه السلام عوض و یك دفعه این شخصیت به آن شخصیت تبدیل بشود، همان جریان كربلا زیر سر امام حسن اتفاق می افتاد

امام حسین علیه السّلامی كه در روز عاشورا قیام كرد ده سال با حكومت معاویه كنار آمد! این ها را ما نمی بینیم این ها را بهش توجه نمی كنیم، فقط روز عاشورا، حسین است، ما حسین هستیم ما دنبال حسین هستیم، حالا نمی گویند ما به امام حسن كاری نداریم! در دلشان یعنی همین دیگر، ولی آن را نمی گویند، ما دنبال حسین هستیم حسین كی است؟ حسین همانی است كه دنبال امام حسن بود، امام حسین علیه السّلام اتفاقا اكثر عمر خود را در تحت متابعت از برادرش امام حسن قرار داد، چرا این ها را ما نمی بینیم؟ در تحت امامت امام حسن علیه السّلام قرارداد، ده سال حكومتِ در زمان معاویه را به ادب و احترام امضای برادرش امام حسن علیه السّلام آن ده سال را گذراند وقیام نكرد و اقدام نكرد بله وقتی كه تمام شد معاویه به درك واصل شد و یزید آمد حضرت فرمود: نه، دیگر ما معاهده و صلح را تا زمان زندگی ننگین این مرد [معاویه ] داشتیم حالا كه از بین رفته هیچ تعهدی نداریم اگر برادر من هم بود او هم همین كار را می كرد یعنی امام حسین جایش عوض بشود با امام حسن یك دفعه این شخصیت به آن شخصیت تبدیل بشود، همان جریان كربلا زیر سر امام حسن علیه السّلام اتفاق می افتاد، شما خیال می كنید امام حسن از جنگ و این ها می ترسید آن قدر كه ما در تواریخ داریم از رشادت امام حسن علیه السّلام اگر بیشتر از امام حسین نبود كمتر نبود، در جنگ جمل، در جنگ صفین، در جنگ نهروان، امیرالمؤمنین علیه السّلام وقتی امام حسن علیه السّلام (قلب دشمن) می زد می گفتند بروید او را بگیرید این اصلا نمی داند چطوری دارد می رود و می زند و اگر این لطمه بهش وارد بشود نسل پسر رسول خدا قطع می شود آن قدر كه ما از رشادت های امام حسن علیه السّلام در دوران امیرالمؤمنین داریم كمتر راجع به امام حسین داریم او هم بوده، منتهی امام حسن علیه السّلام بیشتر بود و بالاتر بوده آن وقت او از ایجاد واقعه كربلا می ترسد؟ همان طوری كه بعضیها دارند می گویند، از بوجود آوردن این جریان می ترسد؟ ناراحت است؟ نگران است؟ وضعش فرق می كند؟ یا نه ما امامت را بر اساس تخیلات و توهمات خودمان پی ریزی كرده ایم یك امامی درست كردیم

مقاله بخشی از سخنرانی ها و مطالبی است که حضرت علامه طهرانی

این مقاله بخشی از سخنرانی ها و مطالبی است که حضرت آیت الله طهرانی در خصوص حضرت رقیه فرموده اند می باشد برای ملاحظه ما بقی مطالب می توانید به سایت مکتب وحی مراجه فرمایید.

نگاه افراد به حضرت رقیه به عنوان یک طفل

الان شما نگاه كنید افراد به سوریه می روند و در حرم حضرت رقیه می روند و در آنجا صحبت شان با حضرت رقیه چیست؟  صحبتشان این كه طفلی را در اینجا دفن كردند و این طفل هنوز به آن مراتب فعلیت نرسیده، از این دنیا رخت بربسته در حالی كه الان در این زیارتی كه انسان می كند كه نباید زیارت یك طفل را بكند زیارت، زیارت یك انسان كامل و یك عارف بالله و یك فرد متحقق به فعلیات ولایت كلیه است با این دیدگاه انسان زیارت بكند

ما دیدگاهمان به حضرت رقیه دیدگاه یك دختر است، یك دختربچه است ولی اگر آن در این دنیا حیات پیدا می كرد و در تحت تربیت بود و در زیر سایة امام علیه السلام آن مراتب فعلیت را طی می كرد چرا نمی رسید چه دلیلی داریم؟ ببینید چقدر راحت ما اینطوری می كنیم آن مقام وحی خیلی رفت بالا این قضیه مقام وحی كجا و مثلًا حضرت رقیه كجا؟ نه آقا جان نه این حرفها نیست معلوم نیست كه اگر الان حضرت موسی و عیسی ای زنده بودند به زیارت حضرت رقیه نمی رفتند و بلكه هر روز هم می رفتند و هر روز از او استدعای تقرب الی الله را ازید فازید می خواستند حالا كی این حرفها را زده؟ حالا چون این دختر امام حسین و در سن سه سالگی است تمام شد یا اینكه مطلب خیلی بالاتر از این حرفهاست.

دیدگاه بزرگان نسبت به حضرت علی اکبر، حضرت علی اصغر و حضرت رقیه

دختری كه اولیای خدا، پاشنه در عتبه اش را برای زیارتش می بوسیدند، آن وقت مردم ببینید چه تصوّری دارند!

مرحوم علامه طهرانی چه اشكالی دارد كه حضرت رقیه كه در سه سالگی به شهادت رسیدند، خب شهید شدند دیگر، خب این هم شهادت است دیگر، با این كیفیت و این وضع سر را آوردند نتوانست حضرت تحمل كند و آن جریانی كه پیش آمد چه اشكال دارد كه در دوران برزخ و عالم مثال، در تحت تربیت پدر، به مقامی برسند كه از مقام پیامبران بالاتر است!

ما كه الان داریم می رویم در حرم سیدالشهداء آنچه را كه در آنجا هست یكی خود سیدالشهداء و یكی هم حضرت علی اكبر و دیگری بنابر روایات حضرت علی اصغر است، آن توجهی كه زائر در حرم سیدالشهداء می كند به امام حسین و حضرت علی اكبر و حضرت علی اصغر آن چه توجهی است؟ توجه یك پدر است و یك پسر بزرگتر و یكی هم بچه شیرخوار ولی الان هنوز هم شیرخوار است، خب شیرخوار در آن زمان بود حالا اصلًا 1400 سال گفتن غلط است چون این بحث زمانی نیست چون در زمانی كه این طفل را به شهادت رساندند عبدالله رضیع این چندماهه بود خب بسیار خب، ولی هنوز این چندماهه باقی مانده است این مدتی كه در عالم برزخ را طی كرده در همان چند ماهگی است؟ در همان استعداد محض حركت نكرده ترقی نكرده؟ فعلیتی برای وی بوجود نیامده؟ این كه اتلاف است، این كه اتلاف عمر و سرمایه، هدف و غایت از خلقت است كه یك نفر در این دنیا می آید و استعداد دارد كه او علی اكبر دیگری بشود خب سیدالشهداء یك بچه فرزندشان حضرت سجاد بود كه او مقام امامت داشت ویكی حضرت علی اكبر بود كه تالی تلو امام بود و یكی هم فرض كنید همین عبدالله رضیع خب این الان نمی گوید به من ظلم شد من چرا نباید به این مقام برسم حالا امامت دوازده تا است و ما هم آن برادرمان كه علی بن الحسین حضرت سجاد است و كاری نداریم آن مساله اش جدا است و آن امام است چرا ما به آنجا نرسیدیم؟ چرا نباید به آنجا برسیم؟ چرا نباید این فعلیاتی كه پیدا شده سی و چند سال این حضرت علی اكبر در پیش پدر و  پیش امام حسن هم بوده و در تحت تربیت امام حسن هم بوده در زمان امامت امام حسن و بعد خب منتقل می شود چرا من نباید اینطور باشم؟ چرا من باید از این دنیا بروم؟

این خلاف این مساله است اصلًا ما كاری به ظلم نداریم ما به این جهت كار داریم كه بالاخره این هدف و غایتی كه از تحقق خلقت در یك همچنین موجودی كه استعداد و قابلیت برای رسیدن به این مقامات را دارد چرا محقق نشده؟ الان ما می رویم نگاه می كنیم در اینجا می گوییم یك بچه شیرخواری هست حتی اگر خب بالاخره بچه كه بدنش بزرگ نمی شود الان اگر قبر را نبش كنند آن بدن را ببینند آن بچه هم هست و در همان جا است نگاه ما یك نگاه فرد عامی است، نگاه فردی كه حقیقت نفس را حقیقت فصل را فقط در بدن عنصری می بیند،

چرا باید دیدگاه ما محقّرانه و كوتاه و متنازل عرفی باقی بماند؟ چرا ما نباید دیدگاهمان در این چیزها تغییر پیدا كند؟ ما این را در حالات بزرگان نسبت به این گونه موارد می‌دیدیم و مشاهده می‌كردیم در این زیارات، دراین امكنه و اینها دیدگاه آنها را در این مقام و دیدگاه آنها را نسبت به آن ما كاملا مشاهده می‌كردیم.

 

قرائت زیارت اربعین

  • به نام خداوند بخشاینده مهربان

  • ﴿اَلسَّلامُ عَلَىٰ وَلي اللَهِ وَحَبيبِه﴾

  • سلام بر ولیّ خدا و حبیب خاصّ خدا

  • ﴿اَلسَّلامُ عَلَىٰ خَليلِ اللَهِ وَنَجيبِه﴾

  • سلام بر دوست و محبوب و بندۀ نجیب خدا

  • ﴿السَّلامُ عَلَىٰ صَفي اللَه وابنِ صَفيه﴾

  • سلام بر برگزیدۀ خدا و فرزند برگزیدۀ او

  • ﴿السَّلامُ عَلَى الحُسَينِ المَظلومِ الشَّهيد﴾

  • سلام بر حسین مظلوم و شهید

  • ﴿السَّلامُ عَلَىٰ أسيرِ الكرُباتِ وَقَتيلِ العَبَرات﴾

  • سلام بر اسیر غم و اندوه‌ها وکشته شده برای اشک‌ها

  • ﴿اللَهمَّ إنِّى أشهَدُ أنَّهُ وَليك وَابنُ وَليك وَ صَفيك وَابنُ صَفيك﴾

  • خدایا، من گواهی می‌دهم که حسین علیه‌السلام ولیّ تو و فرزند ولیّ تو، و برگزیدۀ تو و فرزند برگزیدۀ توست

  • ﴿الفائِزُ بِكرامَتِك أكرَمتَهُ بِالشَّهادَةِ﴾

  • حسینی که به کرامتت نائل گشته است او را به شهادت گرامی داشتی

ادامه در سایت مکتب وحی

 

قرائت زیارت اربعین

ویدئوی قرائت زیارت اربعین همراه با متن و ترجمه – مداح شماره 1

اختصاص حقيقت عزت و علو به پروردگار متعال . شرح فقره: و لا يدع أيّامه باطلاً. 1 بيان مراد امام صادق عليه‌السلام از فقرۀ: ولا يطلب ما عند الناس عزّاً و علوّاً و اينكه مراد از طلب در عبارت امام صادق عليه‌السلام اموريست كه داراي صبغه و رنگ شرعي و الهي هستند. 2 چگونه انسان در موقعيتي قرار مي‌گيرد كه در مسير و راه خداوند متعال حركت مي‌كند بدون خداوند متعال و بدون اتصال ضمير او به مبدأ و حقيقت توحيد. 3 ذكر برخي از فضائل و كمالات روحي مرحوم آقا سيد احمد كربلايي و بيان فرمايش ايشان هنگامي كه به ايشان پيشنهاد مرجعيت شده بود. 4 يكي از مسائل بسيار مهم در راه سير و سلوك الهي اين است كه عمل افراد بر اساس وظيفه و تكليف خود، ايشان را از اتصال به مبداء و حقيقت توحيد پروردگار متعال باز ندارد. 5 تأكيد اولياء الهي بر اينكه ابزار و تجهيزات پيشرفته زمان نبايد به عنوان شبكه و دام براي سالكان راه الهي قرار گيرد، بلكه بايد در راستاي رساندن ايشان به اهداف عالي و تكاملي بكار گرفته شوند. 6 در فرهنگ شيعه مراسم اربعين اختصاص به سيدالشهداء عليه‌السلام داشته و اقامۀ آن براي غير از حضرت جايز نمي‌باشد. 7 فاصله گرفتن مجالس ترحيم و تذكّر از دستورات و حقايق اسلامي و نزديك شدن به اعتباريات عالم دنيا و تعلقات آن. 8 بيان برخي از ادله نقلي و تاريخي كه دلالت بر اختصاص مراسم اربعين به سيدالشهداء عليه‌السلام مي‌كند. 9 ذكر سخني از دكتر ناصر اتفاق مبني بر آثار سوء و مخرّب اكتشافات و اختراعات بشر. 10 بيان مراد امام صادق عليه‌السلام از عبارت: و لا يدعُ اَيّامه باطلاً 11 يكي از مسائلي كه بسيار در كلام اولياء و عرفاء الهي بدان تأكيد شده است عدم گذران عمر و حيات بر بطالت مي‌باشد. 12 بيان معناي حق و باطل بر اساس آيۀ 30 سورۀ مباركه لقمان:( ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ ما يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْباطِلُ

عنوان بصری

  •  امام صادق علیه‌السّلام در تتمه‌ی فرمایشاتشان به عنوان بصری می‌فرمایند كه «وَ لَا یدَعُ أَیامَهُ بَاطِلًا» یعنی روزگار خود را به بطالت نباید بگذراند، پس از اینكه فرمودند در مطلب خودش به دنبال تفاخر و تكاثر نباید باشد. نباید فخر به دیگران بفروشد در عملی كه انجام می‌دهد و نباید نسبت به كارهایی كه می‌كند مباهات كند، كه ما این كارها را انجام می‌دهیم و این كارها را می‌كنیم؛ و یا اینكه آنچه را كه در دست مردم هست از نعمت‌های الهی، به خاطر عزت و بزرگ‌منشی و به خاطر استعلاء (برتری جویی بر دیگران) نخواهد.

ویدئوی قرائت زیارت اربعین همراه با متن و ترجمه 

مقاله اهداف برگزاری مجالس عزای سیدالشهدا علیه السّلام

  • نظر عرفا نسبت به دو ماه محرم و صفر

  •  در ایّام محرم و صفر دأب و دِیدَن عرفای الهی و عرفاءباللَه و اولیاءالهی به‌طور کلی، نه بر بزرگداشت این مسئلۀ محرم و صفر و نه بر إحیای شعائر بوده، بلکه نظر عرفاء الهی بر مسئلۀ سیدالشهدا نظرِ غنیمت بود؛ یعنی همان‌طوری‌که در ماه رجب و ماه رمضان خدا سفره‌ای گسترده و دعوت کرده است.

  •  اصلاً این قضیّۀ سیدالشهدا مسئله‌ای بود که افراد باید بیایند و بقاپند و توشۀ خودشان را بگیرند و آن تحول و دگرگونی که در اوقات عادی برای انسان پیدا نمی‌شود، در این زمان آن را انجام بدهند.

  •  خیلی عجیب است! این قضیّۀ سیدالشهدا مسئلۀ عادی نیست و انسان نباید به عنوان یک کار روزمره و عادت و مثلاً إحیای شعائر به آن نگاه کند، بلکه انسان آن مقداری که می‌تواند و هرچقدر فکرش می‌رسد و هرچقدر از نظر باطنی می‌تواند در این مسئله مایه بگذارد، باید خودش را در این قضیّۀ عاشورا بیندازد و باید خودش را در این مسئله قرار بدهد.

  •  به عنوان اینکه «در روضۀ سیدالشهدا شرکت کنم و ثواب ببرم» نرود! ثواب به ما می‌دهند، ولی کم می‌دهند. و به این عنوان که بالأخره این شعائر به این منوال حفظ بشود نرویم! خوب است، ولی این برای عوام است، به این عنوان که در این مجلس امام حسین حال آدم عوض می‌شود و حال‌وهوا فرق می‌کند نرویم؛ نه! بلکه به این عنوان برویم که ما در این مجلس می‌خواهیم خودمان را در کنار سیدالشهدا قرار بدهیم، اصلاً ما می‌خواهیم جزء آن افرادی بشویم که آن شب، شب عاشورا زیر خیمه ماندند. با این نیت برویم، نه با نیت اینکه مجلسی بپا کردیم، نه با این نیت که ثواب ببریم، نه با  این نیت که إحیای شعائر بشود.

مقاله اهداف برگزاری مجالس عزای سیدالشهدا علیه السّلام

آداب مجالس عزاداری

  •  رَحِمَ اللَهُ امْرَأً أَحْیَا أَمْرَنَا2 منظور از «احیاء امر» یعنی زنده نگه داشتن ذکر و یاد امام علیه‌السّلام و خاطرات امام علیه‌السّلام و به طور کلی زنده نگه‌داشتن حقیقت ولایت در ضمن پرداختن به ظواهری که حکایت از آن مسأله کند

  •  «شیعَتُنا خُلِقوا مِن فاضِل طینَتِنا، یفرحونَ لِفَرَحِنا وَ یحزَنونَ لِحُزنِنا3

  •  شیعیان ما، اینها از زیادی خاک و تراب خلقت ما آنها آفریده شده‌اند»؛ یعنی از همان حقیقت نورانی که خداوند وجود ما را از آن حقیقت نورانی آفرید، شیعیان ما هم از تتمّه آن نور و از فاضل آن نور و زیادی آن نور، خلق شده‌اند. بنابراین وجه تشابه بین شیعه و آن ذوات مقدّسه در این است که انسان خود را مستنّ به سنّت آنها قرار بدهد و همیشه پیروی از آنها را نُصبُ العین خود قرار بدهد4

  • تأکید ائمه هدیٰ و اولیای الهی بر اقامۀ عزای سیّدالشهداء

  •  دأب و دیدن ائمّه علهیم‌السّلام؛ امام باقر و امام صادق و موسی بن جعفر و امام رضا و بقیّه ائمّه این بود که در ایّام محرّم (دهه عاشورا) منزل خودشان را به موقعیّت حزن و اندوه بر مصیبت کربلا درمی‌آوردند و از افراد دعوت می‌کردند برای اینکه بیایند و روضه بخوانند و ذکر مصیبت کنند و خلاصه یاد آن حادثه و مسأله سیّدالشّهدا علیه‌السّلام را زنده نگه‌می‌داشتند.5

  •  مرحوم آیةالحق و العرفان سید علی قاضی ـ رضوان اللَه علیه ـ در وصیتنامه خود می‌فرمایند:

  •  «و در مستحبّات ترک تعزیه‌داری و زیارت حضرت سیدالشّهدا مسامحه ننمایید. و روضه هفتگی ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشایش امور است؛ و اگر از اوّل عمر تا آخرش در خدمت آن بزرگوار از تعزیت و زیارت و غیرهما بجا بیاورید، هرگز حقّ آن بزرگوار اداء نمی‌شود. و اگر هفتگی ممکن نشد، دهه اوّل محرم ترک نشود.»6

آداب مجالس عزاداری