سید علی قاضی طباطبایی

 

سید علی قاضی طباطبایی، یکی از بزرگترین عارفان شیعه در قرن سیزده و چهارده شمسی بود. ایشان، در سال 1248 هجری شمسی، در شهر تبریز، به دنیا آمد. سید علی قاضی طباطبایی، از کودکی، به تحصیل علوم دینی پرداخت و در محضر بزرگان علم و عرفان، از جمله پدر خود، سید محمد قاضی، شاگردی کرد.

 

زندگی نامه سید علی قاضی طباطبایی

سید علی قاضی طباطبایی، از همان دوران جوانی، به عرفان و معرفت علاقه مند بود. ایشان، در محضر پدر خود، به مقامات بالایی در عرفان و معرفت دست یافت. سید علی قاضی طباطبایی، همچنین، در علوم دینی، از جمله فقه، اصول، و تفسیر، نیز تبحر داشت.

 

سید علی قاضی طباطبایی و شاگردان

سید علی قاضی طباطبایی، شاگردان بسیاری تربیت کرد که از جمله آن‌ها می‌توان به علامه سید محمد حسین طباطبایی، مرحوم سید هاشم حداد، آیت الله محمد تقی بهجت، شیخ عباس قوچانی، حاج سید حسن مسقطی و سید احمد کربلایی اشاره کرد. این شاگردان، نقش مهمی در نشر آموزه‌های عرفانی سید علی قاضی طباطبایی ایفا کردند.

 

سید علی قاضی طباطبایی و عرفان

سید علی قاضی طباطبایی، یکی از بزرگترین عارفان شیعه بود. ایشان، به مقامات بالایی در عرفان و معرفت دست یافت و شاگردان بسیاری تربیت کرد. آموزه‌های عرفانی سید علی قاضی طباطبایی، مبتنی بر توحید و ولایت است.

 

آثار سید علی قاضی طباطبایی

سید علی قاضی طباطبایی، آثار مکتوبی در زمینه عرفان ندارد. با این حال، آموزه‌های عرفانی ایشان، توسط شاگردان ایشان، به صورت شفاهی و مکتوب، نقل شده است.

 

وفات سید علی قاضی طباطبایی

سید علی قاضی طباطبایی، در سال 1325 هجری شمسی، در شهر تهران، درگذشت. پیکر ایشان، در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) در شهر ری، به خاک سپرده شد.

 

سخن پایانی در مورد سید علی قاضی طباطبایی

سید علی قاضی طباطبایی، نقش مهمی در نشر آموزه‌های عرفانی در جهان اسلام ایفا کرد. آموزه‌های عرفانی سید علی قاضی طباطبایی، همچنان، برای علاقه‌مندان به عرفان و معرفت، ارزشمند است.

 

جهت آشنایی کامل با شخصیت حضرت حاج سیدعلی قاضی طباطبایی رضوان اللَه علیه و مبانی مکتب ایشان می توانید بر روی لینک کتاب مهر تابناک (يادنامه عارف کامل حضرت آیة اللَه العظمی حاج سیّد علی قاضی رضوان اللَه علیه) کلیک نمایید.

جهت مشاهده مجموعه تصاویر حضرت آیت‌اللَه حاج سیدعلی قاضی طباطبایی قدّس اللَه سرّه اینجا کلیک نمایید.

 

سخنان ماندگار آیت الله سید محسن طهرانی

آیت الله سید محسن طهرانی، عارف کامل، سالک واصل و استاد حوزه علمیه است که فرزند دوم علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی نیز میباشد. ایشان، آثار و سخنان ارزشمندی در زمینه‌های مختلف علوم دینی، عرفان، و اخلاق دارند. سخنان ایشان، همچنان، برای علاقه‌مندان به این موضوعات، ارزشمند و راهگشاست.

در این مقاله، به برخی از سخنان ماندگار آیت الله سید محسن طهرانی، در زمینه‌های مرجعیت، نسل جوان، مهدویت، خانواده، و شیعه واقعی می‌پردازیم.

 

سخنان آیت الله سید محسن طهرانی درمورد مرجعیت و فتوا

«مرجع تقلید باید به ملکۀ طهارت نفس رسیده باشد و چشمان ملکوتى او تمام امور پشت پرده حوادث آینده را آشکارا مشاهده کند.»

«مرجعیّت شیعه نباید فقط در مجالس عزاداری اهل‌بیت با مردم همراه باشد، بلکه باید در فتنه‌ها و ناهنجاری‌ها و ناروایی‌ها و گرفتاری‌های مردم نیز با آنها هم‌نوا و هم‌صدا شود، و تنها به تماشا و نظاره ننشیند و از هیچ تهدید و ارعابی هراس به خود راه ندهد.» (اسرار ملکوت، ج 3، ص 42)

 

سخنان آیت الله سید محسن طهرانی درمورد نسل جوان

«جوانان به فطرت الهی صفات ربوبی از سایرین نزدیک‌ترند.

جوان‏ امروز بیش از آنکه به سخنان ما گوش فرا دهد، به عملکرد و رفتار ما می‌‏اندیشد و آن را با موازین فطرى و عقلانى خویش به محک و سنجش می‌‏گذارد. تألیف کتاب‏هاى فقهى و اخلاقى در برابر یک دروغ و خلاف، پشیزى به‏‌حساب نمی‌‏آید؛ و برگزارى مجالس وعظ و خطابه در برابر رویکرد خلافِ اخلاق، سودى نخواهد بخشید.

امروزه دیگر سخن از طهارات و نجاسات با نسل جوان ثمرى ندارد، و رساله‏‌هاى عملیه در فضاى فرهنگ و باورهاى نسل جدید چندان مشکلى را حل نخواهند کرد!» (فقاهت در تشیع، ص 35)

 

سخنان آیت الله سید محسن طهرانی درمورد مهدویت

«صحبت از زمان ظهور حضرت و تعیین وقت ظهور و پرداختن به ذکر خواب‌ها و مکاشفات و امور غیر عادیّه در این جهت ، تماماً خلاف مکتب اهل‌بیت علیهم السلام و طریق مستقیم و مسیر قویمِ اولیای الهی و عرفای باللَه است. در مکتب تشیّع، ظهور ولایت بر نفْسِ انسان دارای ارزش و اعتبار است، نه صرفِ ظهورِ ظاهری و صوریِ امام علیه السلام.» (اسرار ملکوت، ج 2، ص 214)

 

سخنان آیت الله سید محسن طهرانی درمورد خانواده

«ارتباط بين زن و شوهر باید بر اساس رفاقت باشد. زن در صورتى حركت و رشد دارد كه براى مرد رفيق باشد و مرد در صورتى از زندگى بهره بيشترى دارد كه با زن رفيق باشد. هر چه صميمت در زندگى بيشتر باشد نزول ملائكه در آن زندگى بيشتر است رفيق بودن يعنى در ذهن مرد يا در ذهن زن دوئيت و برای خود خواستن خطور نكند.» (سلوک خانواده، جلسه 4)

 

سخنان آیت الله سید محسن طهرانی درمورد شیعۀ واقعی

«شیعۀ امیرالمؤمنین علیه السلام کسی است که به‌دنبال او حرکت کند، هرچند به‌ظاهر نصرانی باشد؛ و مخالف امیرالمؤمنین علیه السلام کسی است که برخلاف مسیر ولایت او ـ که مسیر حق است ـ حرکت کند، هرچند به‌ظاهر شیعه باشد. (شرح حدیث عنوان بصری، جلسه 143)

آن پرستار مسیحى که براى خاطر خدا خدمت به بیماران را به‌نحو احسن و با روى خوش انجام می‌‏دهد، حقّاً و واقعاً شیعۀ امیرالمؤمنین علیه ‏السّلام است، و آن پرستار شیعه که با مریضان به‌خشونت برخورد می‌‏نماید و قلب آنها را می‌شکند، از مذهب امیرالمؤمنین علیه‏السّلام به‌دور است!» (مهر فروزان، ص 176)

 

سخنان آیت الله سید محسن طهرانی درمورد سلوک عقلانی

«اساس معرفت تکامل بشری نزول ادیان الهی تربیت و سیروسلوک الی اللَه بر پایۀ فهم و عقل و فطرت است. سلوک بدون فهم همچون حرکت چهارپایان بر محور واحد است! و ابداً هیچ‌گونه تأثیر تحوّلی در سیر صعودی نفس به‌سمت عالم قدس به‌وجود نخواهد آورد.» (فروغ جاوید، ص 7)

جایگاه علمی و معنوی سید هاشم حداد از دیدگاه بزرگان

جایگاه علمی مرحوم سید هاشم حداد

‏ اين مرد، مردى است كه در علوم عرفانيّه و مشاهدات ربّانيّه، استاد كامل و صاحب نظر است؛ بسيارى از كلمات محيى‌الدّين عربى را ردّ مي‌كند و به اصول آنها اشكال می‌‏نمايد، و وجه خطاى وى را مبيّن می‌‏نمايد. شما از مشكلترين مطالب «منظومه» حاجى و «أسفار» آخوند و غامض‏‌ترين گفتار «شرح فصوص الحِكَم» و «مصباح الانس» و «شرح نُصوص» از وى بپرسيد، ببينيد از چه افقى مطّلع است و پاسخ مي‌دهد و صحّت و سُقم آنها را می‌شمارد! (روح مجرد، ص123)

 

مرحوم حداد از دیدگاه بزرگان

نظر علّامه قاضی در مورد سید هاشم حداد

« مرحوم قاضى مي‌فرمود: سيّد هاشم در توحيد مانند سنّي‌ها كه در سنّى‌گرى تعصّب دارند، او در توحيد ذات حقّ متعصّب است؛ و چنان توحيد را ذوق كرده و مسّ نموده است كه محال است چيزى بتواند در آن خلل وارد سازد.» (روح مجرد، ص13)

حضرت آقاى حدّاد به قدرى در فناى در اسم «هُوَ» قوى بود كه مرحوم قاضى می‌فرموده است:

«سيد هاشم مثل اين سنّی‌‏هاى متعصّب است كه ابداً از عقيده توحيد خود تنازل نمی‌‏كند؛ و در ايقان و اذعان به توحيد چنان تعصّب دارد كه سر از پا نمی‌‏شناسد.»

يعنى چنانچه بعضى از اين سنّی‌ها را پول دهى و مقام دهى و دنيا را جمع كنى و بخواهى در عقيده‌‏شان تزلزل ايجاد كنى، نخواهد شد؛ اين سيد هاشم در قضيه توحيد ذات اقدس اين‏طور است. (روح مجرد، ص 207)

 

نظر علاّمۀ طباطبائی در مورد سید هاشم حداد

«مرحوم قاضی ایشان را از مجالس و محافل خویش برکنار می‌داشت و در مرأی و منظر سایر تلامذۀ خود قرار نمی‌داد؛ همچون دُرّ قیمتی که او را درون صندوق، از أنظار مخفی نگاه دارند تا بتواند بهتر و بیشتر به حال و سلوک خود بپردازد.» (نفحات انس، ص23)

 

نظر علامه طهرانی در مورد سید هاشم حداد

«حضرت آقاى حاج سيّد هاشم در لاافُق زندگى ميكرد. آنجا كه از تعيّن برون جسته، و از اسم و صفت گذشته، و جامع جميع اسماء و صفات حضرت حقّ متعال به نحو اتمّ و أكمل، و مورد تجلّيات ذاتيّه وَحدانيّه قهّاريّه، أسفار أربعه را تماماً طىّ نموده، و به مقام انسان كامل رسيده بود.

هيچ يك از قوا و استعدادات در جميع منازل و مراحل سلوكى از ملكوت أسفل و ملكوت أعلى، و پيمودن و گردش كردن در أدوار عالم لاهوت نبود، مگر آنكه در وجود گرانقدرش به فعليّت رسيده بود. براى وى زندگى و مرگ، مرض و صحّت، فقر و غنا، ديدن صُوَر معنوى و يا عدم آن، بهشت و دوزخ، على‌السّويّه بود. او مرد خدا بود. تمام نسبت‌ها در همه عوالم از او منقطع بود مگر نسبتِ اللَه.» (روح مجرد، ص 134)

 

نظر آیت اللَه سید محسن طهرانی در مورد سید هاشم حداد

«مرحوم اقای حداد يك ولىّ الهى است كه موقعيّت ايشان از دائره فكر بشرى خارج است.» (نفحات انس، ص32)

 

نظر آیت اللَه بهجت در مورد سید هاشم حداد

«حداد سرّاللَه هست؛ حداد را هرکسی نمی‌تواند بشناسد، سید هاشم حداد دریا بود.»

 

نظر آیت اللَه مطهری در مورد سید هاشم حداد

روزى مرحوم مطهّرى به حقير (علامه طهرانی) مى‌گفتند:

« برخورد و دستگيرى علّامه طباطبائى ما را از اين ورطه هلاكت نجات داد، حالا اين كلام مرحوم مطهّرى درباره حضرت حاج سيّد هاشم كه: اين سيّد حيات بخش است، هنگامى است كه حضرت علّامه هم حيات دارند.»

روزى مرحوم مطهّرى به حقير (علامه طهرانی) می‌‏گفتند:

«من و آقا سيّد محمّد حسينى بهشتى در قم در ورطه هلاكت بوديم، برخورد و دستگيرى علّامه طباطبائى ما را از اين ورطه نجات داد.»

حالا اين كلام مرحوم مطهّرى درباره حضرت حاج سيّد هاشم كه: اين سيّد حيات بخش است، هنگامى است كه حضرت علّامه هم حيات دارند، و از آن وقت تا ارتحالشان كه در روز هجدهم محرّم الحرام 1402 هجريّه قمريّه واقع شد، شانزده سال فاصله است. تازه علّامه پس از مرحوم مطهّرى، لباس بدن را خَلْع و به جامه بقا مخلّع گشتند . (روح مجرد، ص160)

علامه طباطبایی، مفسر، فیلسوف، فقیه و عارف بزرگ شیعه

 

علامه سید محمدحسین طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش)، مفسر، فیلسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلام‌شناس ایرانی بود. وی مدرس حوزه علمیه قم بوده و از روحانیون تأثیرگذار شیعه در فضای فکری و مذهبی ایران پیش و پس از انقلاب به‌شمار می‌رفت.

علامه طباطبایی در تبریز متولد شد و تحصیلات خود را در حوزه علمیه قم و نجف ادامه داد. وی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

علامه طباطبایی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی تألیف کرد که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به تفسیر المیزان، نهایةالحکمة، شیعه در اسلام و اصول فلسفه و روش رئالیسم اشاره کرد.

تفسیر المیزان، که از مهم‌ترین آثار علامه طباطبایی است، به مدت ۳۰ سال به رشته تحریر درآمد و در ۲۷ جلد منتشر شد. این تفسیر به روش فلسفی-عرفانی نوشته شده و یکی از جامع‌ترین و عمیق‌ترین تفاسیر قرآن کریم به شمار می‌رود.

علامه طباطبایی در سال ۱۳۶۰ش در قم درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.

در اینجا به برخی از ویژگی‌های علامه طباطبایی اشاره می‌شود:

علم و دانش گسترده: علامه طباطبایی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

تفکر عمیق و نوآورانه: علامه طباطبایی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، اندیشه‌های نو و بدیع ارائه کرد.

تقوا و تعهد دینی: علامه طباطبایی فردی متقی و متعهد به دین و مذهب بود.

اخلاق حسنه: علامه طباطبایی فردی با اخلاق حسنه و نیکو بود.

 

علامه طباطبایی یکی از بزرگترین اندیشمندان و متفکران شیعه بوده است. آثار و اندیشه‌های او تأثیر عمیقی بر حوزه‌های مختلف علوم اسلامی داشته است.

علامه سید محمد حسین طهرانی، فقیه، عارف و فیلسوف شیعه

علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی (۱۳۴۵-۱۴۱۶ق) از فقیهان، عرفا و فیلسوفان شیعه در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری است. وی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، فلسفه، عرفان و علوم قرآنی، به مقامات عالی دست یافت.

 

تولد و تحصیلات علامه طهرانی

علامه طهرانی در ۲۴ محرم ۱۳۴۵ق در تهران متولد شد. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در تهران به پایان رساند و سپس به تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه قم پرداخت. وی از محضر استادانی چون آیت‌الله العظمی بروجردی، آیت‌الله العظمی سید محمد محقق داماد و آیت‌الله العظمی گلپایگانی، آیت الحق سید هاشم حدّاد، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، و آقا بزرگ طهرانی بهره برد.

 

آثار علامه طهرانی

علامه طهرانی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف علوم اسلامی تألیف کرد که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به الله ‌شناسی، امام‌ شناسی و معاد شناسی اشاره کرد. وی همچنین کتاب‌هایی درباره حضرت فاطمه سلام الله علیه دختر پیامبر اسلام، احیای حکومت اسلامی، تفسیر مواعظ اخلاقی و تفسیر پاره‌ای از آیات و احادیث، همچون آیه نور و حدیث عنوان بصری دارد.

 

عرفان و سیر و سلوک علامه طهرانی

علامه طهرانی در زمینه عرفان و سیر و سلوک نیز به مقامات عالی دست یافت. وی شاگرد سید هاشم حداد بود و کتاب روح مجرد را برای معرفی و پاسداشت او نگاشت و حداد را «انسان کامل» می‌دانست.

 

سیاسی علامه طهرانی

علامه طهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی ایران بود و نقش مهمی در پیروزی این انقلاب داشت. وی از جمله روحانیونی بود که آیت الله خمینی را در نجف اشرف ملاقات کرد و ایشان را به بازگشت به ایران ترغیب کرد.

 

وفات علامه طهرانی

علامه طهرانی در ۱۷ تیر ۱۳۷۴ق در مشهد درگذشت و در حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی: بررسی جامع مباحث عرفانی

آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی از جمله علما و عرفای بزرگ معاصر بودند که در زمینه های مختلف علوم اسلامی و عرفانی صاحب نظر بودند. ایشان در طول عمر پربار خود جلسات متعددی را در زمینه های مختلف برگزار کردند که از جمله آنها می توان به جلسات شرح حدیث عنوان بصری اشاره کرد.

حدیث عنوان بصری یکی از احادیث مهم در زمینه عرفان و سیر و سلوک است که از امام صادق علیه السلام روایت شده است. در این حدیث، امام صادق علیه السلام به بیان حقیقت ولایت و هدایت و نقش آن در سیر و سلوک پرداخته اند.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی طی سالیان متمادی برای رفقا و شاگردان سلوکی و پویندگان مکتبِ عرفان و توحید ایراد می شد. در این جلسات، ایشان به تبیین عمیق و جامعی از مباحث مطرح شده در حدیث عنوان بصری می پرداختند.

از جمله نکات مهمی که در جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی مورد توجه قرار می گرفت، عبارتند از:

  • اهمیت ولایت و هدایت در سیر و سلوک
  • حقیقت ولایت و هدایت
  • نقش امام در هدایت و دستگیری سالکان
  • شرایط و ویژگی های سالک
  • موانع و مشکلات سیر و سلوک

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جمله منابع مهم و ارزشمند در زمینه عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود. این جلسات با بیانی روان و شیوا، همراه با ذکر مصادیق، امثله و حکایات متنوّع، زمینه را برای درک عمیق مباحث عرفانی فراهم می کند.

 

اهمیت جلسات شرح حدیث عنوان بصری

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جهات مختلف حائز اهمیت است. از جمله این جهات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • ارائه یک دیدگاه جامع و عمیق از مباحث عرفانی: در این جلسات، مباحث عرفانی به صورت جامع و عمیق مورد بررسی قرار می گیرد. این امر موجب می شود تا سالکان راه حقیقت با دیدگاه صحیحی نسبت به این مباحث آشنا شوند.
  • استفاده از منابع معتبر و مستند: در این جلسات، از منابع معتبر و مستند عرفانی استفاده می شود. این امر موجب می شود تا مباحث مطرح شده در این جلسات از اعتبار لازم برخوردار باشند.
  • بیان روان و شیوا: مباحث مطرح شده در این جلسات با بیانی روان و شیوا و همراه با ذکر مصادیق، امثله و حکایات متنوّع بیان می شود. این امر موجب می شود تا مباحث عرفانی برای مخاطبان قابل فهم و آموزنده باشد.

جلسات شرح حدیث عنوان بصری آیت الله حسینی طهرانی از جمله منابع مهم و ارزشمند در زمینه عرفان و سیر و سلوک محسوب می شود. این جلسات با ارائه یک دیدگاه جامع و عمیق از مباحث عرفانی، استفاده از منابع معتبر و مستند و بیان روان و شیوا، زمینه را برای درک عمیق مباحث عرفانی فراهم می کند.

رساله لب اللباب اثر علامه طهرانی: راهنمای کامل سیر و سلوک

رساله لب اللباب در سیر و سلوک اولی الالباب اثر علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی، یکی از مهم‌ترین آثار عرفانی در زبان فارسی است. این کتاب در سال ۱۳۴۳ شمسی به همت انتشارات علامه طباطبایی به چاپ رسید.

تقسیم بندی کتاب رساله لب اللباب علامه طهرانی

رساله لب اللباب در دو بخش کلی تنظیم شده است:

بخش اول: شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص

بخش دوم: شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک

در بخش اول، مؤلف به شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص می‌پردازد. این عوالم شامل دوازده مرحله است:

  • اسلام اکبر
  • ایمان اکبر
  • هجرت کبری
  • جهاد اکبر
  • اسلام اعظم
  • ایمان اعظم
  • هجرت عظمی
  • جهاد عظمی
  • موت ارادی
  • مزیت سالکان امت اسلام بر سالکان امت‌های گذشته
  • مقام «صلوح» و اقسام صلاح
  • شرح عوالم دوازدهگانۀ مقدّم بر عالم خلوص

 

در بخش دوم، مؤلف به شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک می‌پردازد. این بخش شامل مباحثی همچون:

  • ضرورت حرکت انسان به سمت خدا با تمام شراشر وجود
  • لزوم حركت در مسير عرفان و توحيد و فراگیری علوم باطنی
  • فرق مكتب توحيد با ساير مكاتب؛ و علل معارضه با آن
  • سیر و سلوک در اصطلاح عرفا
  • آثار مراقبه در وجود سالک و مراحل آن
  • لزوم التزام سالک به امور شرعی
  • راه شناخت استاد کامل و لزوم استمداد از او
  • نفس سلوک و فناء در ذات احديّت، تنها هدف سالک
  • طریقۀ احراق تنها راه وصول به حقیقت
  • نفی خواطر یکی از مهمّات وصول به مقصد

رساله لب اللباب از نظر محتوا و ساختار، اثری جامع و کامل است. مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط و با زبانی شیوا و روان، به شرح مبانی و اصول سیر و سلوک پرداخته است. این کتاب به‌عنوان یکی از منابع مهم و مرجع در زمینه عرفان، مورد توجه و استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.

 

اهمیت رساله لب اللباب اثر علامه طهرانی

رساله لب اللباب از نظر اهمیت، دارای ابعاد مختلفی است. از جمله این ابعاد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

از نظر محتوایی، رساله لب اللباب یکی از جامع‌ترین و کامل‌ترین آثار عرفانی در زبان فارسی است. مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط و با زبانی شیوا و روان، به شرح مبانی و اصول سیر و سلوک پرداخته است.

از نظر ساختاری، رساله لب اللباب اثری منسجم و منظم است. مؤلف در این کتاب، مطالب را به‌طور منطقی و به‌صورت یک سلسله مراتب ارائه کرده است.

از نظر تاریخی، رساله لب اللباب اثری مهم در دوره معاصر است. این کتاب در سال ۱۳۴۳ شمسی به چاپ رسیده است و در آن زمان، یکی از آثار مهم و مرجع در زمینه عرفان بوده است.

 

نکات برجسته رساله لب اللباب علامه طهرانی

رساله لب اللباب دارای نکات برجسته‌ای است که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح عوالم مقدم بر عالم خلوص پرداخته است. این مباحث، برای سالکان طریقت بسیار مهم و ضروری است.

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح طریق و کیفیت سیر و سلوک پرداخته است. این مباحث، راهنمای سالکان در مسیر سیر و سلوک است.

مؤلف در این کتاب، به‌طور مبسوط به شرح مقامات و منازل سیر و سلوک پرداخته است. این مباحث، برای سالکان در مسیر سیر و سلوک بسیار راهگشا است.

 

رساله لب اللباب اثری ارزشمند و ماندگار در زمینه عرفان است. این کتاب به‌عنوان یکی از منابع مهم و مرجع در زمینه عرفان، مورد توجه و استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته است.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی؛ فقیه، عارف، و استاد اخلاق

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، فقیه، عارف، و استاد اخلاق در حوزه علمیه نجف و قم بود. پدرش حاج میرزا شفیع از تاجران متمکن تبریز بود. میرزا جواد آقا تحصیلات مقدماتی را در تبریز فرا گرفت و سپس برای ادامه تحصیل به نجف رفت.

میرزا جواد آقا در نجف نزد بزرگانی چون میرزا حسین نوری، حاج آقا رضا همدانی، آخوند خراسانی، و ملا حسینقلی همدانی شاگردی کرد. وی در علوم اسلامی، از جمله فقه، اصول، کلام، و عرفان، به مقامات بالایی رسید.

میرزا جواد آقا پس از چند سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۲۱ هجری شمسی به تبریز بازگشت و به ترویج دین پرداخت. در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی و در ابتدای جریانات مشروطه و درگیری‌های تبریز مجبور به عزیمت به قم شد و تا پایان عمر نیز در همان‌جا ماند.

میرزا جواد آقا در قم به تدریس علوم دینی و اخلاق پرداخت و شاگردان زیادی را تربیت کرد. از جمله شاگردان وی می‌توان به سید روح‌الله خمینی، سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، و محمدعلی اراکی اشاره کرد.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آثار متعددی در زمینه‌های مختلف از جمله فقه، اصول، اخلاق، و عرفان دارد. از جمله آثار معروف وی می‌توان به کتاب‌های «المراقبات»، «اسرارالصلاة»، و «رساله لقاءالله» اشاره کرد.

 

آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

    المراقبات

کتاب «المراقبات» یکی از مهم‌ترین آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی است که در آن به بررسی اعمال و عبادات مخصوص ماه‌های مختلف پرداخته شده است. این کتاب شامل نکات ارزشمندی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی است.

 

    اسرارالصلاة

کتاب «اسرارالصلاة» به بررسی ابعاد مختلف نماز از جمله فلسفه، آثار، و آداب آن پرداخته است. این کتاب یکی از منابع مهم در زمینه فقه و اخلاق نماز است.

 

    رساله لقاءالله

کتاب «رساله لقاءالله» به بررسی مفهوم لقاءالله و راه‌های رسیدن به آن پرداخته است. این کتاب یکی از منابع مهم در زمینه عرفان اسلامی است.

 

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و تأثیرات وی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از تأثیرگذارترین علمای معاصر ایران است. وی با تألیفات و سخنرانی‌های خود، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های دینی و اخلاقی نسل‌های مختلف گذاشته است.

آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی، مورد توجه بسیاری از علما و عرفای شیعه قرار گرفته است. این آثار به زبان‌های مختلف ترجمه شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته‌اند.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی با تربیت شاگردانی برجسته، نقش مهمی در تداوم و گسترش علوم دینی در ایران داشته است. شاگردان وی در مناصب مختلف علمی، دینی، و سیاسی، به خدمت به اسلام و جامعه پرداخته‌اند.

 

مرگ میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی سرانجام در قم درگذشت و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.

میرزا جواد آقا ملکی تبریزی یکی از علمای بزرگ و تأثیرگذار معاصر ایران است. وی با تألیفات و سخنرانی‌های خود، تأثیر عمیقی بر اندیشه‌های دینی و اخلاقی نسل‌های مختلف گذاشته است. آثار میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در زمینه تهذیب نفس و سیر و سلوک معنوی، مورد توجه بسیاری از علما و عرفای شیعه قرار گرفته است. شاگردان وی در مناصب مختلف علمی، دینی، و سیاسی، به خدمت به اسلام و جامعه پرداخته‌اند.

أحوال الإمام الحسين (ع) في يوم عاشوراء نقلاً عن الإمام الصادق (ع)

تاسوعا، مصطلح يشير إلى اليوم التاسع من شهر محرم، الشهر الأول من السنة الإسلامية، في التقويم الهجري القمري. هذا اليوم له أهمية كبيرة لدى المجتمع الشيعي، وبمناسبة شهادة الإمام الحسين (ع) وأصحابه الأوفياء في عاشوراء، يتم تنظيم مراسم العزاء والحداد في هذا اليوم على نطاق أوسع من الأيام السابقة.

بالنظر إلى أهمية الأحداث والرسائل لهذا اليوم وأهمية فهم أحوال الإمام الحسين (ع) في واقعة كربلاء، في هذه المقالة، بالنظر إلى المعلومات التي قدمها العلامة السيد محمد حسين الحسيني الطرازي في كتابه “نور ملكوت القرآن“، سنتناول الأحداث المهمة في يوم تاسوعا.

ترجمة النص العربي إلى العربية:

في المجلد الأول من كتاب “نور ملكوت القرآن”، جاء ما يلي:

عن الإمام الصادق (ع) أنه قال: إن تاسوعا هو اليوم الذي حاصر فيه جيش شام الإمام الحسين (ع) وأصحابه، ووضعوا خيولهم حوله، وفرح ابن مرجانة وعمر بن سعد بكثرة جنده. لأنهم رأوا الإمام الحسين (ع) ضعيفًا، وأيقنوا أنه لم يعد أحد من أهل العراق سيساعده.

بِأَبِى الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيبُ. «أبي فداه الغریب الذي ظن الظالمون أنه ضعيف».

صاح عمر بن سعد: اركب واذهب إلى خيمة الحسين.

الإمام الحسين (ع) كان يجلس أمام خيمته، وقد وضع رأسه على ركبتيه، معتمدًا على سيفه، عندما أخذته غفوة قصيرة. وفي تلك الغفوة، رأى رسول الله (ص) الذي قال له: “ستنتقل إلى جوار ربك قريبًا”.

سمعت السيدة زينب (ع) أصوات حركة الجيش، فجاءَت إلى الإمام الحسين (ع) وقالت: “العدو قد اقترب منا”.

قال الإمام الحسين (ع) لأخيه العبّاس: “اركب – بنفسك أنت – حتى تقابلهم وتسألهم عن سبب مجيئهم؟! وما الذي يريدون؟!”.

قال الإمام الحسين (ع) لأخيه العبّاس: “اركب – بنفسك أنت – حتى تقابلهم وتسألهم عن سبب مجيئهم؟! وما الذي يريدون؟!”.

ركب العبّاس، ومعه عشرين فارسًا، من بينهم زهير بن القين وحبيب بن مظاهر، وذهبوا إلى جيش يزيد بن معاوية. سألهم العبّاس عن سبب مجيئهم، فأجابوه:

“لقد أرسلنا إليك عبید الله بن زیاد، ليأمرك بالاستسلام لأمره، وإلا فسوف نقاتلك!”.

عاد العبّاس إلى أخيه الحسين (ع) لينقل له الرسالة، وفي هذه الأثناء، بدأ أصحاب العبّاس بالوقوف أمام جيش يزيد بن معاوية، وبدأوا في الموعظة والنصيحة.

قال حبيب بن مظاهر لجيش يزيد بن معاوية: “أقسم بالله أنكم ستكونون قومًا سوءًا في يوم القيامة، إذا دخلتم على الله. لقد قتلتم ذرية وعترة وأهل بيت نبيّه، وعبدة هذه المدينة الذين يقومون في السحر للتهجّد، ويذكرون الله كثيرًا!”.

رد عزرة بن قيس على حبيب بن مظاهر: “أنت تتباهى بنفسك أكثر مما تستطيع!”.

رد زهير بن القين على عزرة بن قيس: “أيها عزرة، لقد أثنى الله عليه، وهداه. أقسم عليك بالله ألا تكون ممن يساعدون راية الضلال في قتل النفوس الطاهرة!”.

رد عزرة بن قيس على زهير بن القين: “أيها زهير، أنت لم تكن من شيعة أهل البيت في نظرنا، وكنت على غير رأيهم وطريقتهم!”.

قال زهير بن القين لعزرة بن قيس: “ألستَ تدرك من موقفي هذا أنني منهم؟!”. أقسم بالله، لم أكتب له رسالة قط، ولم أرسل إليه رسولًا، ولم أعطه أي وعد بالنصرة. لكنني قابلته في الطريق. وعندما رأيته، تذكرت رسول الله (ص) ومقامه عند الله. وعرفت ما سيحدث له من العدو. فقررت أن أنصره وأن أكون من أنصاره. وسأضحي بحياتي من أجله، حتى أحفظ حق الله وحق رسوله الذي ضيعتُموه!”.

عاد العبّاس إلى أخيه الإمام الحسين (ع) وأخبرَه بما قاله القوم.

قال الإمام الحسين (ع) لأخيه العبّاس: “ارجع إليهم، واطلب منهم مهلةً هذه الليلة حتى الغد. لعلنا نصلي لربّنا الليلة، وندعوه، ونستغفره. فإن الله يعلم أنني أحب الصلاة له، وتلاوة كتابه، وكثرة الدعاء والاستغفار”.

عاد العبّاس (ع) وطلب المهلة. وجاء رسول من عند عمر بن سعد، ووقف في مكانٍ يسمعه الجميع، وقال: “نعطيكم مهلةً حتى الغد. إذا استسلمتم، نرسلكم إلى أميرنا عبيد الله بن زياد. وإذا رفضتم، فلن نسمح لكم بالخروج!”.

قال الإمام الحسين (ع) لأصحابه: “جمعتكم اليوم لأخبركم بأمرٍ مهمٍ. فقد أخبرني جدّي رسول الله (ص) أنني سأساق إلى العراق، وأنزل أرضًا يقال لها عمور أو كربلاء. وفيها أُستَشْهَدُ، وقد اقترب الموعد”.

قال الإمام الحسين (ع) لأصحابه: “أعطيتكم الآن الإذن بأن تتفرقوا. لقد رفعت عنكم عهد البيعة. لقد حلّ الليل بكم، وغطاكم بستره. خذوا الليل مركبًا، وباعوا أيديكم بأيدي رجال أهل بيتي. تفرقوا في مدنكم وأوطانكم. إن القوم لا يريدون غيري. إذا وصلوا إليّ، فسيتركون طلب غيري”.

قال إخوة الإمام الحسين (ع) وأولادهم وأولاد إخوته وأولاد عبد الله بن جعفر: “لا يبقينا الله بعدك! لن نفعل ذلك لنبقى بعدك”. كان أول من ردَّ بمثل هذا الكلام هو الإمام العبّاس بن علي (ع)، ثمَّ تبعه بنو هاشم من بعده.

قام أبناء عقيل ومسلم بن عوسجة وزهير بن القين كلٌّ منهم وتكلم بلسان كريم وشريف، وأعرب عن خجلهم من عدم امتلاكهم أكثر من نفس واحدة ليقدموها في سبيل الإمام الحسين (ع).

 

استعراض رؤية هلال شوال وإعلان يوم عيد الفطر

موضوع رؤية هلال شهر شوال لإعلان عيد الفطر ونهاية شهر رمضان، هو من أكثر الموضوعات إثارة للجدل بين الناس كل عام. هناك من يتعجب من إعلان عيد الفطر في بلد آخر قبل يوم واحد من إعلانه في إيران، وهناك من يطرح السؤال التالي: هل يجب علينا حقا قبول كل ما أعلنه المرجعيون في هذا الشأن؟ في ما يلي، سنحاول الإجابة على هذه التساؤلات والشكوك من خلال ذكر بعض الأمثلة

ضرورة عدم اتباع مرجع التقليد في المسائل التي نتأكد من بطلانها

يوضح آية الله السيد محمد محسن الحسيني الطهراني في كتابه “سيرة الصالحين في حجية أفعال وأقوال الأولياء الإلهيين” موضوع التقليد من المراجع في الظروف الخاصة على النحو التالي:

“وجوب التقليد من المراجع في المسائل التي لا يقطع الإنسان بخلافها، وإلا فتقليده حرام. ففرض أن مرجعاً تقليدياً حكم بأن غدًا هو آخر يوم من شهر رمضان المبارك، بينما رأى الإنسان هلال شهر شوال بعينيْه؛ ففي هذه الحالة يكون الامتثال حرامًا، ويجب اعتبار ذلك اليوم أول يوم من شهر شوال وعيد الفطر.”

رواية عن آية الله الطهراني وعدم الانتباه إلى آراء الآخرين في قضية عيد الفطر

بالإضافة إلى ذلك، فإن موضوعًا آخر هو أن الفرد لا ينبغي أن يعتمد على أقوال الناس أو الجو السائد في المجتمع لتحديد يوم نهاية شهر رمضان وعيد الفطر. في هذا الصدد، نقلت رواية عن آية الله الطهراني وآية الله البروجردي في كتاب “مهر فروزان” نقرأها معًا:

في نفس فترة إقامته في طهران وفي عهد حياة آية الله العظمى البروجردي ـ رحمه الله عليه ـ في أحد الأعوام، لم يُشاهد هلال شهر شوال وفقًا للتقويم. بنى والد المترجم ـ قدّس سرّه ـ وفقًا لمبادئ الشريعة على بقاء شهر رمضان المبارك، ولم يذهب إلى المسجد لأداء صلاة العيد. في ذلك الوقت، سمع أن أحد السادة المعروفين والعلماء البارزين في طهران تناول شيئًا في حضور الآخرين في ذلك اليوم؛ وهذا الأمر أدى إلى أن تكون جميع مساجد طهران في حالة الإفطار. في هذا الصدد، تم استشارة آية الله الطهراني أيضًا وطلبوا منه السماح بإعلان دخول شهر شوال. رفض مسألة بشدة، وحكم على بقاء شهر رمضان! ولم يقبل أي محاولات للتخفيف من حدة موقفه.

“في نفس فترة إقامته في طهران وفي عهد حياة آية الله العظمى البروجردي ـ رحمه الله عليه ـ في أحد الأعوام، لم يُشاهد هلال شهر شوال وفقًا للتقويم. بنى والد المترجم ـ قدّس سرّه ـ وفقًا لمبادئ الشريعة على بقاء شهر رمضان المبارك، ولم يذهب إلى المسجد لأداء صلاة العيد. في ذلك الوقت، سمع أن أحد السادة المعروفين والعلماء البارزين في طهران تناول شيئًا في حضور الآخرين في ذلك اليوم؛ وهذا الأمر أدى إلى أن تكون جميع مساجد طهران في حالة الإفطار. في هذا الصدد، تم استشارة آية الله الطهراني أيضًا وطلبوا منه السماح بإعلان دخول شهر شوال. رفض مسألة بشدة، وحكم على بقاء شهر رمضان! ولم يقبل أي محاولات للتخفيف من حدة موقفه.”

إعلان عيد الفطر بناءً على رؤية الهلال في بلد آخر

موضوع مهم آخر مثير للجدل هو إعلان عيد الفطر ونهاية شهر رمضان في بعض البلدان الإسلامية، والذي يخلق لدى الناس في إيران الاعتقاد بأنهم يجب أن يعلنوا عيد الفطر أيضًا. في هذا الصدد، أحد أهم المناقشات التي جرت بين العلماء المشهورين هو مناقشة ونقد علامة السيد محمد حسين الطهراني وتبادل الآراء مع أستاذه آية الله الخوئي، والتي تم نشرها في كتاب بعنوان “رسالة حول مسألة رؤية الهلال” باللغة العربية.

آية الله الخوئي، على عكس الاعتقاد السائد، كان يعتقد أنه لا يلزم وجود اشتراك في الأفق بين المدن والدول. كان يعتقد أن مجرد رؤية الهلال في جزء واحد من الأرض يكفي للحكم بدخول الشهر الجديد في جميع الأماكن.

قام آية الله الطهراني، في رسائل ومراسلات، بنقد ورفض هذا الرأي من أستاذه، مصحوبًا بحجج وأدلة قوية. أثبت بوضوح أن الحق مع الرأي السائد، وهو أن الاشتراك في الأفق بين المدن والدول ضروري وضروري لدخول الشهر الجديد. الحكم بدخول الشهر في مدينة ما لا يؤدي إلى الحكم بدخوله في بلد آخر بعيد عنها. يجب عليهم أن يأخذوا دخول الشهر حسب أفق مدينتهم أو بلدهم، وأن يقيموا أحكامهم الشرعية وفقًا لذلك.