پنج خوراکی مناسب پس از کشیدن دندان

کشیدن دندان، فرآیند دردناکی است که بیشتر ما آن را تجربه کرده‌ایم. روز‌های پس از کشیدن دندان مجبوریم به نوع رژیم غذایی‌مان اهمیت دهیم تا دوره نقاهت که معمولا ۲ تا ۳ هفته است بگذرد. دندانپزشک معمولا مصرف غذا‌های نرم را پیشنهاد می‌دهد تا درد کمتری احساس کنید. همچنین پس از کشیدن دندان باید رژیم غذایی‌تان به‌گونه‌ای باشد که روند درمان را سرعت بخشد.

پنج خوراکی مناسب پس از کشیدن دندان

بیشتر افراد پس از کشیدن دندان، بستنی می‌خورند تا تورم جای دندان کشیده‌شده را کاهش دهند. اما مسلما نمی‌توان با بستنی دوران نقاهت را گذراند. برای بهبود و درمان سریع جراحت ناشی از کشیدن دندان، مصرف ۵ ماده خوراکی زیر توصیه می‌شود:

۱. نیمرو

خوردن این غذای نیمه‌نرم، راحت و بی‌دردسر است. درضمن نیمرو حاوی چندین ماده غذایی، پروتئین، ویتامین و مواد معدنی ضروری است که روند درمان را سرعت می‌دهد.

۲. پوره سیب‌زمینی

می‌توانید پوره سیب‌زمینی را همراه با نعناع بخورید یا آن را در کنار نیمرو سرو کنید. البته سیب‌زمینی حاوی نشاسته بالاست، اما به‌دلیل اینکه فیبر بالایی دارد، غذایی راحت و سیرکننده برای دوران نقاهت پس از کشیدن دندان است. درضمن از آنجایی‌که کالری و مواد مغذی سیب‌زمینی بالاست، آن می‌تواند انرژی از دست‌رفته پس از کشیدن دندان را به شما باز گرداند.

۳. لاسی

لاسی، نوعی نوشیدنی بر پایه ماست و در واقع نوعی دوغ هندی است که در آن ادویه‌هایی، چون زیره و هل می‌ریزند. این نوشیدنی اثر آرام‌بخشی دارد.

۴. موز

بافت نرم موز، لثه‌تان را اذیت نمی‌کند. درضمن این میوه سرشار از مواد معدنی و ویتامین از جمله، فولات، منگنز، پتاسیم و ویتامین B۶ است که همگی برای بهداشت دهان عالی‌اند.

۵. سوپ/ آبگوشت

مصرف پروتئین پس از کشیدن دندان، مهم است. مصرف انواع آبگوشت‌ها و سوپ سبزیجات، مرغ، قلم گاو با حداقل استفاده از ادویه و کره، مواد مغذی ضروری را به بدن‌تان می‌رساند و روند درمان‌تان را سرعت می‌دهد.

پس از کشیدن دندان، هرگز غذای سفت، داغ و حاوی ادویه‌های تند مصرف نکنید و همچنین از دخانیات و الکل دوری کنید.

برگزیده ای از شرح حدیث عنوان بصری

برگزیده ای از شرح حدیث عنوان بصری جلسه 228

* علامۀ طهرانی پرده از اسرار واقعۀ عاشورا برمی‌دارند
* اهمیت زنده‌نگه‌داشتن یاد امام معصوم به‌عنوان رکن اصلیِ دین
* واقعۀ عاشورا واقعه‌ای استثنائی در طول تاریخ
* اهمیت بالابردن نگرش افراد به واقعۀ عاشورا
* نمونۀ اول: عملکرد جناب مسلم‌بن‌عقیل با عبیدالله‌بن‌زیاد
* نمونۀ دوم: رفتار امام حسین علیه السلام با لشکر حُر
* احیای ارزش‌های انسانی، هدف سیدالشهداء از واقعۀ عاشورا
* نمونۀ سوم: عملکرد امام حسین با حضرت علی‌اکبر علیهما السلام
* نمونۀ چهارم: عملکرد امام حسین علیه السلام در قبال توبۀ جناب حُر
* اولیاء الهی مردم را به بالاترین مرتبۀ استفاده از واقعۀ عاشورا فرا می‌خوانند
* امام حسین علیه السلام حقیقتی است متعلق به همه انسان‌ها در همه زمان‌ها
* نمونۀ پنجم: عملکرد امام حسین با حضرت علی‌اصغر علیهما السلام
* با چه نیتی وارد مجالس امام حسین علیه السلام بشویم

مجموعه صوت سخنرانی اسرار عاشورا از نگاه اهل معرفت – محرم الحرام

آیت‌اللَه سید احمد طهرانی کربلائی

    • عارف کامل مرحوم آیت‌اللَه العظمی حاج ملاحسینقلی همدانی قدّس اللَه سرّه
    • ميرزا محمّد حسن شيرازى (معروف به ميرزاى بزرگ شیرازی) رحمة اللَه علیه
    • ميرزا حبيب اللَه رشتى رحمة اللَه علیه
    • آخوند خراسانى رحمة اللَه علیه

      اساتید حضرت آیت‌اللَه سید احمد کربلائی

    آیت‌اللَه سید احمد طهرانی کربلائی

     شاگردان آیت‌اللَه حاج سید احمد کربلائی

    •  عارف کامل مرحوم حضرت علامه آیت اللَه العظمی حاج سید علی قاضی قدّس اللَه سرّه
    •  مرحوم آیت اللَه سید جمال الدین گلپایگانی رحمة اللَه علیه
    •  مرحوم سیدمحمد کاظم عصار رحمة اللَه علیه

    زندگی‌نامه مرحوم آیت‌اللَه حاج سید احمد کربلائی

    مرحوم آية اللَه العظمی حاج سيّد احمد طهرانى كربلائى‏ از بزرگترین فقهاء و از مبرّزين عرفاء و حكماى شیعه در حدود سال 1282 هجری قمری در شهر کربلا دیده به جهان گشود.

    تحصیلات ابتدایی را در کربلای معلّی گذراند و سپس به سامراء و نجف رفته و فقه و اصول را از محضر مجتهدان بزرگى چون: ميرزا محمّد حسن شيرازى (معروف به ميرزاى بزرگ شیرازی)، علّامه بزرگوار ميرزا حسين خليلى طهرانى، ميرزا حبيب اللَه رشتى و آخوند خراسانى بهره برد و در اين علوم تبحّرى تمام و كمال يافت.

    آن بزرگوار در اين دو رشته فقه و اصول فقه سرآمد روزگار شد؛ به‏ گونه‏ اى كه مرحوم علّامه محقّق، آية اللَه شيخ محمّد حسين اصفهانى ـ رحمة اللَه عليه ـ درباره او فرمود:” من احدى را مانند آقا سيد احمد حائرى در فقه نديدم.” (توحید علمی و عینی، ص19. آیت الحق، ج1، ص28

بررسی مساله روزه در روز عاشورا و تختّم به یمین

  • حضرت آیة اللَه حاج سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی در شرح روایت عنوان بصری در رابطه با فنای اصحاب سیدالشهداء علیه السلام در آن حضرت می فرمایند :

  • یک روز در کربلا در خدمت مرحوم آقاى حدّاد- رضوان اللَه علیه- بودیم، مرحوم والد هم بودند، والد بزرگ ما، جّد مادرى ما، مرحوم حاج آقا معین شیرازى- رحمة اللَه علیه- ایشان هم حضور داشتند. یک مطلبى را ایشان از آقاى حدّاد سؤال کردند ولکن مرحوم آقا جواب دادند. ایشان سؤال کردند که:

  •  در زیارتی که از امام صادق علیه السلام راجع به شهداى کربلا وارد شده است ( زیارت سیدالشهداء در روز عرفه)  ، حضرت  می‌فرمایند :” السّلام علیکم یا اولیاء اللَه و احبائه، السّلام علیکم یا اصفیاء اللَه و اودائه، السّلام علیکم …،” بعد به دنبال آن مى‌فرمایند: “بابى انتم وامّى” ؛ پدر و مادر من فداى شما باد

بررسی مساله روزه در روز عاشورا و تختّم به یمین

قرائت زیارت عاشوراء 1

  • به نام خداوند بخشاینده مهربان

  • ﴿السَّلامُ عَلَيك يا أبا عَبدِ اللَهِ السَّلامُ عَلَيك يا ابنَ رَسولِ اللَهِ﴾

  • سلام بر تو ای اباعبداللَه، سلام بر تو ای پسر رسول خدا

  • ﴿السَّلامُ عَلَيك يا ابنَ أميرِ المُؤمِنينَ وَ ابنَ سَيدِ الوَصيينَ﴾

  • سلام بر تو ای فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور أوصیا

  • ﴿السَّلامُ عَلَيك يا ابنَ فاطِمَةَ سَيدَةِ نِساءِ العالَمينَ﴾

  • سلام بر تو ای فرزند فاطمه سیدۀ زنان عالمیان

  • ﴿السَّلامُ عَلَيك يا ثارَ اللَهِ وَ ابنَ ثارِهِ﴾

  • سلام بر تو ای کسی که خونخواهت خداست و ای فرزند آنکه خونخواهش خداست

  • ﴿وَ الوِترَ المَوتورَ﴾

  • و ای تنهای مظلوم (که از او خونخواهی نشده است)

  • ﴿السَّلامُ عَلَيك وَ عَلَى الأرواحِ الَّتي حَلَّت بِفِنائِك﴾

  • سلام بر تو و بر ارواح پاکی که به درگاه تو رحل اقامت افکندند

  • ﴿عَلَيكم مِنّي جَميعاً سَلامُ اللَهِ أبَداً﴾

  • از جانب من، بر جمیع شما تا ابد درود خدا باد

  • ﴿ما بَقيتُ وَ بَقي اللَّيلُ وَ النَّهارُ﴾

  • تا آن زمان که هستم و تا آن هنگام که شب و روز باقی است

  • ﴿يا أبا عَبدِ اللَهِ لَقَد عَظُمَتِ الرَّزيةُ﴾

  • ای اباعبداللَه هرآینه عزای تو بزرگ و سنگین گشت

  • ﴿وَ جَلَّت وَ عَظُمَتِ المُصيبَةُ بِك عَلَينا وَ عَلَى جَميعِ أهلِ الإسلامِ﴾

  • و مصیبت تو بر ما و جمیع اهل اسلام بس عظیم و ناگوار آمد

  • ﴿وَ جَلَّت وَ عَظُمَت مُصيبَتُك في السَّماواتِ عَلَى جَميعِ أهلِ السَّماواتِ﴾

  • و مصیبت و عزایت در آسمان‌ها بر جمیع اهالی آن سخت و دشوار گشت

متن زیارت عاشورا

قرائت زیارت عاشوراء 1

در مورد میزان ثواب زیارت حرم امام رضا (ع) در کلام پیامبر اسلام

زیارت حرم امام رضا در مشهد، یکی از مهم‌ترین و پربازدیدترین مقاصد زیارتی در ایران است. این حرم، شامل صحن‌ها، مساجد، رواق‌ها، ایوان طلا، نقاره‌خانه، سقاخانه و بخش‌های مختلف است. علاوه بر زیبایی های تاریخی و گردشگری اما، از نظر دینی و اعتقادی، زیارت حرم امام رضا در مشهد، جایگاه والا و ارزنده ای دارد. در مورد ثواب زیارت حرم امام رضا در مشهد، مطالب بسیاری نقل شده است که در این مقاله به بررسی کلام پیامبر گرامی اسلام در مورد ثواب زیارت حرم امام رضا (ع) میپردازیم.

در جلسه 148 شرح حدیث عنوان بصری از آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی آمده است:

آنچه كه برای سالك مهم است و از اینها مهم تر است به هزار برابر، از بلند شدن در نماز شب مهم تر است، از گفتن اذكار مهم تر است، از زیارت رفتن به قبور و مشاهد ائمّه علیهم السّلام واجب تر است این است كه فكر خودش را بر اساس قوانین این مكتب در بیاورد. این مهم است. هزار دفعه زیارت امام رضا علیه السّلام بروی. مگر همه نمی روند؟! ثواب می برند. چقدر ثواب می برند؟ چقدر؟

اتفاقاً ایام زیارتی هم هست و اسم مبارك حضرت هم آمد. این ایام زیارتی را رفقا خیلی ارج بدانند. مرحوم آقا (علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی) در همان زمان حیات خودشان من یادم است كه بیست و سوم‌ را ترك نمی‌كردند. حتی من از ایشان می‌شنیدم كه اولیای الهی اسم نمی‌بردند بسیاری از اولیای الهی دیده شده كه از اقصی نقاط دنیا به طریق غیرعادی بیست و سوم را در مشهد حضور پیدا می‌كردند. این‌قدر این مسئله مهم بود. بركات آن حضرت دیگر قابل توصیف نیست. مگر پیغمبر آن قضیه را نفرمودند. مثل اینكه در مفاتیح هم مرحوم آشیخ عباس این قضیه را نوشته‌اند، مرحوم آقا هم آورده‌اند ظاهراً در روح مجرد است‌ كه حضرت می‌فرماید پاره‌ای‌ از تن من در خراسان در طوس دفن می‌شود كسی كه او را زیارت كند خداوند ثواب یك حج مقبول و عمره مقبول می‌دهد. عایشه تعجب می‌كند می‌گوید ثواب یك حج؟ حضرت می‌فرمایند: دو حج، ده حج، بعد می‌فرمایند: ثواب هزار حج مقبول و هزار عمره مقبوله می‌دهد. آن دیگر حرف نمی‌زند و الّا حضرت لابد می‌گفتند یك میلیون. من می‌گویم ده میلیون. دیگر او تا آنجا ایستاد حضرت هم تا همان‌جا دیگر مسئله را نگه داشتند.

این به چه برمی گردد؟ این به مراتب معرفت برمی گردد؛ یكی می رود در آنجا زیارت می كند خدا ثواب یك حج را می دهد، یكی می رود ثواب ده تا می دهد، یكی می رود ثواب صدتا می دهد. آن زیارتی كه مرحوم آقا و آقای سید هاشم حدّاد می كردند از زیارت امام رضا علیه السّلام این همانی است كه دیگر اصلًا یك میلیارد بگوییم، هر چه می خواهیم بگوییم، كه اصلًا آنجا باید بگوییم در تحت حساب نمی آید. آنجا دیگر مسئله ثواب نیست، آنجا دیگر مسئله، مسئله اجر مطرح نمی شود. اینهایی كه تازه پیغمبر فرمودند در جایگاهی است كه به میزان درآید، به حساب بخواهد در بیاید، بخواهد معادلی برای او انسان تصور كند، اینجاست. اما در آن افقی كه آن اولیای الهی و آن افراد به زیارات ائمّه علیه السّلام می روند آنجا دیگر معادلی وجود ندارد، آنجا خود تجلی امام است كه دارد به ملاقات با مقام اشد و مقام اعلی و مقام اقرب می رود. آن مطلب دیگری است.

 

عظمت مقام و مرتبۀ حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السّلام

حضرت عباس بن علی (ع)، مشهور به ابوالفضل و قمر بنی‌هاشم، پسر علی بن ابی‌طالب (ع) و ام‌البنین (س) و برادر کوچک‌تر حسین بن علی (ع) است. شهرت و محبوبیت او نزد مسلمانان به ویژه شیعیان بیشتر به خاطر شجاعت و همچنین وفاداریش نسبت به حسین بن علی در نبرد کربلا می‌باشد. در دهم محرم (عاشورا) به گونه‌ای قهرمانانه و با شجاعتی مثال زدنی، در زمانی که برای آوردن آب رفته بود، شهادت رسید.

در مورد فضائل و جایگاه معنوی ایشان مطالب بسیاری نقل است که در این مقاله به این موضوع بر اساس کتاب «سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص)» اثر آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی میپردازیم.

در جلد 2 کتاب «سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص)» آمده است:

امّا آن کسی که در این میان، یگانه انسان راستین و متحقّق به اطاعت و عبودیّتِ از سیّدالشّهدا بود، همین حضرت ابوالفضل العبّاس بود. مگر ما می توانیم جریان حضرت ابوالفضل را بفهمیم؟! آن وقت بعضی از افراد، حضرت ابوالفضل را در حدّ یک انسان معمولی می آورند! لکن امام سجّاد علیه السّلام می گوید:

حضرت ابوالفضل مقامی دارد که اوّلین و آخرین به گرد او نمی رسند و اصلاً نمی فهمند کجاست!

ببین تفاوت ره از کجا تا کجاست! بینش امام سجّاد علیه السّلام کجاست و بینش آن آقا کجاست که می گوید: «حضرت ابوالفضل هم مثل یکی از ما است!» بعضی هم می گویند: «ای حسین، اگر تو در کربلا یک علی اکبر دادی، ما هزاران علی اکبر دادیم!» حضرت علی اکبر با همین افراد عادی یکی است؟! فرهنگ جامعۀ ما این طوری ساخته شده است!

صحبت ما راجع به سنّت بود، و باید بدانید که مسائل در چه حولی پیش می‌رود؛ سنّت از کجا نشئت می‌گیرد و در چه موقعیّتی قوام پیدا می‌کند.

در تاریخ مطالعه می کردم و دیدم که یکی از علمای نجف راجع به حضرت ابوالفضل حکایت شیرین و جالبی نقل می کند:

یک شب جمعه در خواب دیدم که در حرم حضرت سیّدالشّهدا علیه السّلام هستم و پیغمبر اکرم در آن حرم حضور دارند و امیرالمؤمنین علیه السّلام نیز حاضر شدند و همه به زیارت سیّدالشّهدا آمده بودند، ملائکه هم اطراف و اکناف این ارواح مقدّسه را گرفته بودند و دائماً در حال حرکت و گردش بودند و یک عدّه می‌رفتند و عدّه‌ای دیگر به زیارت می‌آمدند.

من جلو آمدم تا نزدیک پیغمبر رسیدم، در این موقع دیدم که قاصدی از جانب حضرت ابوالفضل در حرم سیّدالشّهدا علیه السّلام پیش پیغمبر آمد که: «یا رسول الله، ابوالفضل از شما تقاضایی دارد!»

ـ: «تقاضایش چیست؟»

ـ: «می‌گوید: فلان‌جوان از آل‌کُبّه از دنیا رفته است و مادرش آمده و به ما ملتجی شده است و شفای فرزندش را می‌خواهد!»

حضرت رو به آن قاصد کردند و فرمودند: «عمر این جوان تمام است و ما نمی‌توانیم برگردانیم! برو و پیغام من را برسان!»

قاصد برگشت و برای مرتبۀ دوّم قاصد دیگری آمد که: «ابوالفضل تقاضایی دارد!»

ـ: «تقاضایش چیست؟»

ـ: «می‌گوید: آن مادر آمده و به ما ملتجی شده است و ما را رها نمی‌کند و شفای فرزندش را می‌خواهد!»

حضرت فرمودند: «من گفتم عمر این جوان دیگر به‌سر آمده و پروندۀ حیاتش دیگر ختم شده و کارش تمام است!»

قاصد برگشت! در مرتبۀ سوّم خود حضرت ابوالفضل آمد و خدمت پیغمبر رسید و عرض کرد: «یا رسول الله، دو بار قاصد ما را برگرداندی!»

حضرت فرمودند: «من گفتم که این عمرش تمام است!»

دیگر حضرت ابوالفضل حرفی نزد، فقط یک چیزی گفت که رسول خدا دیگر نتوانست حرف بزند، عرض کرد: «عیبی ندارد، ما برمی گردیم؛ ولی من یک تقاضا دارم، و تقاضای من این است که از خدا بخواهید که این عنوان باب الحوائج را از من بردارد!»

دیدم در این‌موقع خطاب آمد: «ای حبیب من! ای رسول خدا! به عبّاس ما بگو که ما این لقب را از او برنمی‌داریم!»

از خواب بیدار شدم و به سمت منازل آل‌کُبّه حرکت کردم و دیدم صدای شیون و زاری بلند است؛ گفتم: «چه خبر است؟» گفتند: «جوانی از دنیا رفته است و صدای گریه برای آنها است!» گفتم: «راحت باشید؛ حضرت ابوالفضل شفایش داده است!» در همان حال که من آنجا بودم، یک دفعه دیدم جوان بلند شد و حرکت کرد!

آن وقت این ابوالفضل مثل بقیّه است؟!

داستان مستجاب الدعوه بودن دربان امام رضا (ع)

 

در یکی از جلسات عنوان بصری از آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی در مورد مستجاب الدعوه بودن و عظمت دربان منزل امام رضا (ع) حکایات عجیبی امده است که در ادامه آن را برایتان نقل میکنیم.

در جلسه 185 شرح حدیث عنوان بصری آمده است که:

می گویند یك روز معروف كرخی كه دربان امام رضا علیه السّلام بود بعضی از صاحبان تراجم به خلاف موقعیت او را تنّزل دادند و این مسئله را مورد تردید قرار دادند و باید پاسخگو باشند مستجاب الدّعوه هم بود. افرادی كه می آمدند پیش او می گفتند كه می خواهیم سفر برویم یك دعایی برای ما بده. می گفت: خدا را به سر معروف كرخی قسم بدهید خدا برآورده می كند. می آمدند می گفتند ا! مگر می شود؟! معروف كرخی عجب آدمی است! مثل اینكه خیلی خودش را قبول دارد! یكی آمده بود سفر دریا داشت، یك چیزی نوشت گفت هر وقت كه دریا طوفانی شد، در دستت نگه دار جلوی آسمان، طوفان از بین می رود. رفت و دریا طوفانی شد و آمدند گفتند نوشته معروف، درآوردند تا نگه داشتند آرام شد اصلًا انگار نه انگار كه طوفانی شده. بعد آن شخص وقتی كه رفت با خودش گفت ببینم این چیست چه اسم اعظمی است كه حتّی یك ثانیه هم مهلت نداد. آخر این دواهایی كه آدم می خورد گاهی اوقات دو ساعت بعد اثرش ظاهر می شود، بعضی ها یك ساعت، این چه بود كه همان تا بیرون نیاورده دریا انگار از اول هیچ حركتی نداشته. نگاه كرد دید نوشته: خدایا به سر معروف تو را قسم می دهم كه این بلیه را برطرف كن گفت. ا ا ا این هم دعا بود نوشته؟ بلند شوم بروم حساب او را برسم. وقتی كه به مدینه برگشت در آن زمان امام رضا علیه السّلام در مدینه تشریف داشتند. رفت و دید جناب معروف ایستاده و تا چشم معروف به او افتاد گفت: هان دریا طوفانی شد من را قسم دادی بعد هم آن كاغذ را باز كردی مثل اینكه اصلًا آنجا خودش بوده است گفت این چه چیز است؟ گفت: آن سری كه اینجا به این آستان ساییده شده است پیش خدا این قدر قیمت ندارد؟ آن سری كه در آستان علی بن موسی الرّضا ساییده، آن سر آیا پیش خدا ارزش ندارد؟! برو برو هر وقت گیر كردی به همین سر ما دعا كن خدا راهت می اندازد. ظاهراً این طور كه نقل می كنند بر اثر ازدحام جمعیت در مرو وقتی كه جمعیت خیلی فشار آورد مثل اینكه به دیوار خیلی فشار آورده شد و استخوان هایش شكست و به این كیفیت از دنیا رفت. وقتی كه ایستاده بود و جمعیت می خواست وارد منزل حضرت بشود. البتّه بعضی اینها را مورد تردید قرار دادند چون حضرت در مرو بودند قبر معروف در بغداد است. ولی من خیال می كنم كه شاید علّتش این بوده و بعد حالا یا آمده به بغداد، مدّتی طول كشیده و بعد از شهادت امام رضا علیه السّلام آمده؛ و این علّت برای كسالت و اشتداد كسالت بوده تا اینكه به بغداد رسیده فوت كرده. لذا می شود جمع كرد بین این علّت برای ارتحال معروف و بین اینكه ایشان در بغداد هستند. ما هم زیارت كردیم مزار ایشان را در بغداد، معروف است خیلی مشخّص است.

برای مشاهده و دانلود رایگان کتب علامه طهرانی و آیت الله سید محمد محسن طهرانی، دسترسی به فایل های صوتی و تصویری کتب و جلسات و آشنایی بیشتر با حکایاتی اینچنین از زندگی ائمه و بزرگان علم و دین، به وبسایت و پیج مکتب وحی مراجعه کنید.

 

 

خطبه کوبنده حضرت زینب در کوفه

حضرت زینب (س) را به عنوان اسوه صبر و مقاومت و یکی از عوامل اصلی زنده ماندن واقعه عاشورا میشناسیم. یکی از مهم‌ترین اقدامات ایشان پس از به شهادت رسیدن امام حسین (ع)، خطبه‌های کوبنده ایشان در دفاع از اسلام، بیان حقانیت امام حسین (ع)، بیان روابط پیامبر با آن‌ها و به یاد آوردن جایگاه و مقام امام علی (ع) برای مردم کوفه و شخص ابن زیاد است. بدلیل اهمیّت پرداختن به این موضوع، یکی از خطبه‌های ایشان در کوفه و نحوه ورود ایشان نزد ابن زیاد که در کتاب «سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص)» اثر مرحوم آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی آمده است را باهم میخوانیم.

در جلد اول کتاب «سیری در تاریخ پیامبر اکرم (ص) آمده است:

در تاریخ از یک شخص سنّی دیدم که مطلب را این‌طور نقل می‌کند:

هنگامی که قافله به نزدیک دار الإماره می رسد، حضرت زینب سلام الله علیها منقلب می شوند؛ زیرا چشمشان به آن منزلی می افتد که در آنجا مدّتی سکونت داشتند، جایی که امیرالمؤمنین علیه السّلام مدّتی در آنجا حکومت می کردند و در بین مردم قضاوت می کردند، ولی اکنون می بیند که قاتل برادر و اولادش به جای آن حضرت نشسته و با این کیفیّت، آن حضرت را به دار الإماره می برند! به زنان کوفه، که در حال شیون و گریه بودند، صدا می زند:

«ای مردم کوفه، [ای اهل فریب دادن و اهل تنها گذاشتن و یاری نکردن]! گریه می‌کنید؟! وای بر شما، چشمان شما از گریه نایستد و ناله‌های شما آرامش پیدا نکند! مثل شما مثل آن کسی است که ﴿پشمی را بافته و آنگاه او را از هم جدا می‌کند، [شما کسانی هستید که پیمان‌ها و سوگندهایتان را دست‌آویز فساد کرده‌اید]﴾! بد وبالی است که بر عهدۀ خود قرار داده‌اید! باید بگریید و چشمان شما از گریه نایستد! آیا می‌دانید که چه عملی از شما سر زده است؟! شما می‌دانید که چه کسی را از بین بردید و به قتل رساندید؟! ای اهل کوفه، پسر پیغمبر خودتان را و ذراریّ آنها را اسیر کردید! شوهران شما آمدند و پدران ما را و برادران ما را و اطفال ما را کشتند!»

در این هنگام، قافله با سرهایی که در مقابل آن محامل قرار گرفته بود، به سمت دار الإماره حرکت می‌کند، دار‌الإماره‌ای که ابن‌زیاد برای خفّت آنها و برای از بین بردن شئون آنها، از جهات عدیده مقدّماتی را تدارک دیده بود.

در اینجا فاطمه بنت الشاطی، نویسندۀ مصری، ورود اهل بیت و حضرت زینب سلام الله علیها را به دار الإماره این طور توصیف می کند و می گوید:

با آن مقدّماتی که در دستگاه حکومت ایجاد کرده بودند و با این‌همه مظالمی که بر آن بانوی کربلا رفته بود، به‌طوری‌که برادر خود و اطفال خود و خویشان خود را از دست داده بود، آن‌چنان با صلابت و مهابت وارد مجلس ابن‌زیاد شد! و بدون اعتنا به کسی داخل شد و در جای خود قرار گرفت و با بی‌اعتنایی، سر را به زیر انداخت، درحالی‌که جامه‌های آن حضرت مندرس و پاره‌پاره بود و آثار حزن و شکستگی در وجنات آن حضرت نمایان بود.

ابن‌زیاد متعجّبانه سؤال می‌کند: «این زن کیست که با این تبختر و بی‌اعتنایی حرکت می‌کند؟»

یکی از کنیزان آن حضرت می گوید: «این زینب کبری دختر فاطمۀ زهرا سلام الله علیها است.»

ابن‌زیاد می‌گوید: «الحمدُ للّهِ الّذی قَتلَکُم! [”سپاس خداوندی که شما را کشت و نابود ساخت!“]»

حضرت زینب می فرماید: «ما را خدا نکشت، بلکه تو ما را کشتی!”خداست که در هر حال جان ها را می ستاند و روح ها را بازمی گرداند!“»

در این هنگام چشم ابن‌زیاد به حضرت سجّاد می‌افتد که در غل و زنجیر در گوشه‌ای خاموش ایستاده بودند، می‌گوید: «این جوان کیست؟»

به او می‌گویند: «این علیّ بن الحسین است.»

می‌گوید: «مگر علیّ بن الحسین را خدا نکشت؟»

در این هنگام حضرت سجّاد علیه السّلام می‌فرمایند: «برادری از خود بزرگ‌تر داشتم که نام او هم علی بود.»

می گویند: ابن زیاد برای اینکه موجبات ناراحتی و تألّم بیشترِ اهل بیت را فراهم کند دستور می دهد تا سرها را در مقابل آنها قرار دهند؛ امّا از صحبت او با حضرت زینب کبری، که او را در مجلس مفتضح می کنند، آن چنان ناراحت می شود که برای بازگرداندن حیثیّت و اعادۀ موقعیّت خود، چوبی را از زیر فراش خود برمی دارد و بر لب و دندان حضرت می زند!

زید بن أرقم، که پیرمردی از صحابۀ پیغمبر اکرم بود و در آن مجلس حضور داشت، فریاد می‌زند:ای پسر زیاد، به خدا قسم، شهادت می‌دهم که خودم لبان پیغمبر را دیدم که بر این لبان بوسه می‌زد!

حکایتی از نحوه به زیارت رفتن علامه طهرانی به حرم امام رضا در مشهد

 

سید محمدحسین حسینی طهرانی، معروف به علامه طهرانی، روحانی مجتهد، الاهی‌دان، عالم به فلسفه، کلام و تفسیر و اهل سیر و سلوک بود. او در زمینه‌های مختلف دینی و فلسفی فعالیت داشت و آثار پرتعدادی در این زمینه‌ها منتشر کرد. در مورد رفتار و عملکرد ایشان حکایات و روایات متععدی نقل شده است که برخی از مهم‌ترین آن‌ها به نقل از فرزند ایشان، آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی است.

در جلسه ای از شرح حدیث عنوان بصری توسط آیت الله سید محمد محسن حسینی طهرانی، حکایتی از علامه طهرانی نقل میشود که اصل را در زیارت حرم ائمه بیان میکند. در این جلسه آمده:

مرحوم والد دور ضریح امام رضا علیه السّلام طواف می كردند و چون حال ایشان مساعد نبود، شخصی می خواست افراد را به جهت اینكه به ایشان برخورد نكنند، دور كند؛ وقتی متوجه شدند، فرمودند:آقا! هركس مشغول به انجام كاری است؛ به زوّار چه كار دارید؟! همه می‌آیند و ما هم یكی از اینها؛ آن كسی كه در وقت شلوغی به حرم می‌آید باید این لوازم را نیز به‌جان بخرد.این چه حساب قرب و بُعدی است كه ما در این مسائل برای خود قائل شده ایم؟! شاید آن بیچاره مفلوكی كه سَلانه سَلانه با عصا به حرم می آید، هزاران مرتبه از بنده و امثال بنده به مقام و موقعیت علی بن موسی الرّضا علیه السّلام نزدیك تر باشد؛ چرا او را كنار می زنید؟! تمام این بیابروها و قُرق كردن ها، خلاف و از شئون دنیاست و این افراد بویی از رحمانیت پروردگار نبرده اند.

مرام امیرالمؤمنین و ائمه علیهم‌السّلام این‌گونه نبوده است؛ روش امیرالمؤمنین در هنگام خانه‌نشینی و هنگامی كه به حكومت رسید، بر یك منوال بوده است. اگر مرام بزرگان را ملاك قرار دهیم و به آن عمل نماییم، جلو می‌افتیم و الّا عقب خواهیم ماند.

برای مشاهده و دانلود رایگان کتب علامه طهرانی و آیت الله سید محمد محسن طهرانی، دسترسی به فایل های صوتی و تصویری کتب و جلسات و آشنایی بیشتر با حکایاتی اینچنین از زندگی ائمه و بزرگان علم و دین، به وبسایت و پیج مکتب وحی مراجعه کنید.